کمی بیش از 100 روز دیگر تا برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و همین موضوع سبب شده تا فضای سیاسی – اجتماعی کشور نیز به آرامی رنگ و بوی انتخاباتی به خود بگیرد. هرچند در سطح ملی و جریانهای اصلی سیاسی داغشدن تنور انتخابات بهکندی پیش میرود اما در سطح استانها و شهرهای متوسط و کوچک اوضاع کمی متفاوتتر است و تا حدود زیادی نامزدهای اصلی رقیب فعالیت علنی اما غیررسمی خود را آغاز کردهاند.
در تحلیل فضای انتخابات پیشرو بهسبب غالب نشدن فعالیتهای یک جریان سیاسی مشخص تاکنون، میتوان گفت که انتخابات پیشرو جنبه رقابتی پررنگی بهخود خواهد گرفت و در واقع همه جریانهای فعال موجود که در یک دستهبندی کلی میتوان آنها را اینگونه برشمرد؛ اصلاح طلبان، اصولگرایان سنتی، اصولگرایان میانه، پایداریها (اصوگرایان تندرو) و اعتدالیون.
لازم به توضیح است که نام بردن کلی از اصلاحطلبان به این سبب است که در فضای کنونی پیشبینی میشود اصلاحطلبانی که بتوانند امکان حضور در انتخابات را پیدا کنند تعدادشان آنقدر زیاد نخواهد بود که امکان حضور در لیستهای متنوع اصلاحطلبی را داشته باشند. هر چند درباره اعتدالیون تحلیل غالب این است که نامزدهای مشخص و شناختهشده این جریان به فراوانی اصولگرایان نیست اما به نظر میرسد نامزدهایی از دو جبهه اصلاحطلبی و اصولگرایی طی روزهای آینده به این جریان خواهند پیوست.
حال آنچه مهم است ایجاد شناخت مناسب در میان عامه مردم برای انتخاب بهتر است. همه دورههای گذشته برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان داده است که فرصت تعیین شده برای دوره تبلیغات نامزدها نمیتواند شناخت لازم را به مردم برای انتخاب بدهد. درواقع فرصت تعیینشده برای تبیلغات بیشتر فرصتی برای بسیج نیروهاست و هر نامزد انتخاباتی تلاش میکند بههر روش ممکن آراء بیشتری کسب کند. بهرغم اینکه بیشتر صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که خلاء موجود برای بالا بردن شناخت مردم را احزاب باید پر کنند و کارویژه آنهاست، اما با درک این واقعیت که در شرایط کنونی احزاب قدرتمند با توان تجهیز بالا نیز در کشورمان فعالیت ندارند بهنظر میرسد راهکار عملیاتی بهرهگیری از ظرفیتهایی چون رسانهها، شبکههای اجتماعی، دانشگاه و یا نهادهای مدنی صنفی باشد تا زمینه طرح دیدگاهها و برنامههای نامزدها را برای اقشار و لایههای مختلف جامعه فراهم سازند.
نگرانی از بابت افزایش آراء بهدور از شناخت در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. باید بپذیریم که برای تحقق این مهم زمان زیادی باقی نمانده است و تردید نداشته باشیم اکتفا کردن به ظرفیت و فضای تبیلغاتی و اطلاعرسانی در بازه زمانی تعیینشده رسمی برای نامزدها نمیتواند دغدغه شناخت کافی و مناسب را رفع کند. البته در نظر داشته باشیم که آنچه ما از آن سخن میگوییم فضای چالشی است و نه تبلیغاتی که با الزامات برشمرده شده از سوی وزارت کشور و یا شورای نگهبان در تعارض باشد.
به هر حال فضای سیاسی و تبلیغی استان در هفتههای آینده با پررنگ شدن کاندیداها میتواند شرایط را بهشکل دیگری تغییر دهد.