bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۶۴۰۷
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۲ - ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
در گفت‌وگو با بامداد جنوب مطرح شد:
الهام بهروزی: راضیه عقیلی‌مهر، نویسنده بوشهری با اشاره به لزوم ایجاد فرصت برابر برای ناشران تهرانی و شهرستانی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، تاکید کرد: حضور ناشران در این نمایشگاه به نوعی تجدید پیمان با عموم مردم و جذب مخاطبان فاخر دیگر است؛ اما برای ناشران استانی این نمایشگاه از نگاه دیگری جلوه می‎‏کند.

الهام بهروزی

سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران است که در دهه سوم اردیبهشت جاری با حضور ناشران داخلی و خارجی برپا می‌شود. این رویداد در این دوره با شعار «بخوانیم و بسازیم» کار خود را از 19 اردیبهشت در مصلای تهران آغاز خواهد کرد و تا 29 اردیبهشت هم ادامه خواهد داشت.


این نمایشگاه، بزرگ‌ترین رویداد کتاب‌محور ایران است که در آن تازه‌های نشر و کتب معتبر و تخصصی از ناشران سراسر کشور در دو بخش حضوری و مجازی عرضه می‌شود. بدیهی است نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در سال‌های اخیر با تغییرات محسوسی که در ساز و کار خود ایجاد کرده، به دنبال توسعه دامنه فعالیت خود و کارکرد حوزه نشر است؛  به عبارتی، این رویداد به‌دنبال وارد شدن کتب به دنیای مدیا و تصویر است تا بدین طریق مانند کشورهای توسعه‌یافته بستر مناسب را برای ورودی دنیای کتاب به سینما فراهم آورد و شرایط برای ساخت فیلم و سریال بر اساس داستان‌ها و رمان‌های شاخص ایرانی بیش از قبل فراهم شود.


بدون‌شک انتخاب شعار «بخوانیم و بسازیم»، انتخابی خردورزانه و تامل برانگیز است هم برای مسوولان و هم مردم و مخاطبان کتاب؛ چراکه این شعار، متضمن و متذکر این موضوع مهم است که برای رسیدن به توسعه پایدار و پیشرفت کشور، باید از مسیر کتاب و مطالعه آثار ممتاز و خردگرایانه و مبتنی بر اندیشه و دانش عبور کرد. راضیه عقیلی‌مهر، نویسنده و روزنامه‌نگار بوشهری بر این باور است که «شعار این دوره از نمایشگاه کتاب تهران، پیرو جهاد فرهنگی است که نقش کتاب را در رسیدن به توسعه ساختارمند متذکر می‌شود.» با وی در خصوص نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گپ و گفتی داشتیم که در ادامه از نظر شما مخاطبان می‌گذرد.


از دید شما نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بازسازی و تقویت فرهنگ مکتوب و تاثیر آن در زیست مردم امروز چقدر موثر است؟


برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی این سالها یک جریان‏‎سازی موفق فرهنگی در جامعه ایرانی بوده است. از این رو باید تداوم داشته باشد. با حضور گریزناپذیر تکنولوژی‏های ارتباطاتی و فضای وسیع و چشم‌نواز مجازی و تنوع اپلیکیشن‏ها و پلتفرم‌ها نباید نسبت به آثار مطلوب و نامطلوبی که می‌تواند در زندگی هر یک از ما خواسته یا ناخواسته داشته باشد، غافل بود.


هم‌اینک متوجه رواج کوتاه‌خوانی و اقبال جوانان به جذابیت‌های تصویری هستم؛ اما برخلاف نظر برخی در حوزه روابط عمومی و ارتباطات به ویژه در دنیای رسانهها که این عادی‏سازی مصطلح را به‌عنوان تغییر گریزناپذیر و توسعه‏محور پذیرفته اند، قبول ندارم! و این ظلم را ابداع راحت‌طلبان رسانه‌ای می‏شمارم! به عنوان یک فعال رسانه همچنان معتقدم آنچه از مطالعه یک کتاب فاخر در هر موضوع مورد نظر به شما می‌دهد، هیچ‌گاه نمی‌تواند با حجمی از اطلاعات ناقص و غیرمعتبر در دنیای به ظاهر جذاب و چشمگیر فضای مجازی که نه منبع مشخصی دارد و نه ساختارمند است، مقایسه کرد.


دنیای مجازی همان‌طور که از نامش مشخص است، مجاز است و متاسفانه خواسته یا ناخواسته ذهن بشر را مانند خوره می‌خورد. آدم‌ها را تنبل کرده است. آن‌ها را سطحی‌نگر بار می‌آورد و ظاهربین پرورش می‌دهد. به راحتی پذیرای هر اطلاعات و هر خبر و هر تصویری می‌شود و اگر نسبت به این پذیرش آگاهی لازم نداشته باشد، به تدریج از هویت انسانی خالی می‌شود، احساس پوچی می‌کند. بی آنکه بفهمد این دنیای وسیع تکنولوژی برای راحتی ماست، برای تعامل صحیح و نه نابودی‌مان. از این نظر مصرانه نسبت به رواج و اقبال برای خرید کتاب و کتاب‌خوانی مشتاقم؛ چون کتاب به بشر قدرت عمیق اندیشیدن و عمیق زیستن را می‌دهد.


همان‌طور که اشاره کردید کتاب به بشر قدرت عمیق اندیشیدن می‌دهد که این اندیشیدن لازمه ساختن است، چیزی که در شعار این دوره (بخوانیم و بسازیم) پررنگ شده است، نظر شما در این باره چیست؟


بله، شعار تامل برانگیزی است. تداعی‌کننده مفهوم شعارِ بیعمل است! اینکه شما زحمت خواندن کتابی را بکشید اما نسبت به فهم محتوای آن پیگیر نباشید. کارکرد آن را در زندگی شخصی خودتان جست‌وجو نکنید. نکات مثبت و منفی آن را در نظر نگیرید. فحوای کتاب را با نظر شخصی خودتان تحلیل نکنید، مانند کسانی هستید که فقط حرف می‌زنند اما عمل و کاری از آن‌ها نمیبینید. «بخوانیم و بسازیم» یعنی با در نظر گرفتن اهمیت دانامحوری و منطق‏گرایی زندگی کنیم. سطحی‏نگری و بی‏عملی معضلی بزرگی است که این روزها حضورش را در تصویب برخی قوانین، اعمال تصمیم‏های بی پشتوانه و شعارهای بی‏اساس شاهد هستیم.

سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران است که در دهه سوم اردیبهشت جاری با حضور ناشران داخلی و خارجی برپا می‌شود. این رویداد در این دوره با شعار «بخوانیم و بسازیم» کار خود را از 19 اردیبهشت در مصلای تهران آغاز خواهد کرد و تا 29 اردیبهشت هم ادامه خواهد داشت.


چرا خواندن که نقش موثری در بازسازی فردی و اجتماعی دارد، این چنین از سوی خود مردم نادیده گرفته می‌شود و انتخاب این شعار را  برای این دوره در تلنگر زدن به مردم امروزی که در بند تجملات زندگی و ظاهرگرایی اغلب افتاده‌اند، تا چه میزان موثر می‌دانید؟


پرسش خوبی بود. تغییر و تحولات زیستی و فرهنگی جوامع به یک شب و دو شب نیست، به یک نسل و دو نسل و چند نسل برمی‌گردد. این تغییر و تحولات البته که باید محقق شود؛ چراکه در مسیر تکامل و توسعه جوامع است اما اگر از ابتدا ساختارمند نباشد و با سلیقه و رفتارهای فردی، صرفا بعد فردگرایی یابد، با یک چشم به هم زدنی مردمانی را نظاره هستید که تقلید بی‌پشتوانه، ظاهرگرایی و تجمل‌پرستی را پیشه کرده‌اند و برایش جان هم می‏دهند، مال پیشکش! بالا رفتن آمار عمل‏های زیبایی که این سال‏ها مردان هم‌ردیف با زنان در این صف خریدارانه از یکدیگر پیشی می‏گیرند مصداق بارز این موج افسارگسیخته است که در پرسش نخست به بخشی از دلایل منتهی به این جریان ظاهرپرستی و تجمل‏گرایی اشاره کردم.


یا تاکید باید گفت توسعه تکنولوژی بدون آمادگی و پذیرش ذهنی بنا بر فرهنگ و عرف جامعه ایرانی مانند شمشیر دو لبه است و افراد را زخمی می‌کند. در عین حال، ضرورت اجتماعی آن را مطالبه می‌کند! شعار بخوانیم و بسازیم تاکید بر فرهنگ کتاب‏خوانی است. اهمیت کتاب را نشان می‏دهد. نقش کتاب را برای توسعه ساختارمند در ورای تحولات ارتباطی و فرهنگی برجسته می‏شمارد. رواج سطحی‌نگری و اعمال فردگرایی حتی به قیمت جان خود فرد را نکوهش می‏کند و بر آن خط بطلان می‌کشد و فریاد می‌زند کوتاه فکر نکنیم!


خب، برگردیم به کارکرد و ساختار خود نمایشگاه که به نوعی ویترین صنعت نشر ایران است، این رویداد را آیا در بازشناسی و بازنمایی ناشران شهرستانی در این سال‌ها موفق می‌دانید؟


ببینید نمایشگاه بین‏المللی کتاب که همه ساله در تهران برگزار می‌شود، ظرفیتی بالقوه برای بهره‏مندی مطلوب همه ناشران به ویژه شهرستانی است. ناشران مطرح که اغلب متمرکز در تهران هستند به واسطه فرصت چاپ آثار فاخر و قلم پدیدآورندگان متبحر غنی هستند و با جایگاه و اعتباری که طی سال‌ها کسب کرده‏اند در مسیری هموار و مطلوب پیش می‏روند حتی با گران شدن کاغذ هم روی غلتکند و کانال‌های ارتباطی خودشان را دارند.


حضور در این نمایشگاه برای آن‏ها به نوعی تجدید پیمان با عموم مردم و جذب مخاطبان فاخر دیگر است؛ اما برای ناشران استانی این نمایشگاه از نگاه دیگری جلوه می‏کند. نمی‏توانم بگویم این نمایشگاه فرصت برابری برای ناشران استانی است که هم‏تراز با ناشران تهرانی جلوه کنند اما می‏تواند شرایط و تعاملاتشان را مطلوب یا شاید مطلوب‏تر کند. به این دلیل که فرصتی هم برای آن‏ها فراهم می‏‌شود تا از زیر سایه تمرکز قدرت ناشران شناخته‏شده به واسطه این نمایشگاه بیرون بیایند و همراه با آن‏ها به تعامل و ارتباط و عرضه نشرشان به عموم مردم در تهران بپردازند و دیده شوند. البته باید توجه داشت که در نگاه برخی مولفان، ناشران استانی فرصت دیده شدن کتاب‏شان را می‏گیرد، چون این ناشران به هر دلیل از جمله کمبودها یا نداشتن تخصص و حرفه‏ای عمل نکردن در زمینه چاپ استاندارد، توزیع، ویراستاری و اصول صفحه‏آرایی و زیباشناسی ضعیف ظاهر شده‏اند و این دلیلی است برای اقبال اغلب مردم به سمت ناشران تهرانی و مطرح.

بایستگی فرصت برابر برای ناشران تهرانی و شهرستانی در نمایشگاه کتاب تهران

سیاست‌ها و ساختار این نمایشگاه آیا به برندسازی نشر و پدیدآورندگان بومی توجهی هم دارد؟


به نظرم برچسب برند به ناشر و مولف ظلم بزرگی است برای خفه شدن ایده‌های تازه و اندیشه‏های نو! حالا این برندسازی برای ناشر باشد یا مولف تفاوتی ندارد. اصلا این برند را به هیچ کتابی منتسب نکنیم! بگذاریم مخاطب در این برهه فقط کتابی بخواند! هر کتاب فاخر لزوما کتابی نیست که برای مثال به چاپ سی و هشتم رسیده است یا فلان ناشر مطرح چاپش کرده است. خودم شخصا کتاب‏هایی را در حوزه تاریخ و علوم اجتماعی مطالعه کرده‏ام که با همان چاپ نخستش اندیشه و مسیر زندگی‌ام را متحول کرده‏اند. برای همین معتقدم اگر اهل کتاب باشی با مطالعه همان چند ورق نخست می‏فهمید که این کتاب ارزش خواندن دارد یا خیر. اگر داشت بخوانیدش و به ناشر و برند و مطرح بودن و تعداد چاپش توجه نکنید. بخوانید و آن را به دیگران معرفی کنید.


در پاسخ به این سوال‌تان در خصوص نقش نمایشگاه در برندسازی هم باید بگویم حتی حضور مردم عام برای حضور در نمایشگاه هیجان و اعتبار دارد. چه رسد به ناشر و مولف به دلیل همان جلوه تعامل‌گرایی و جریان‏سازی گسترده اش در وسعت بین‌المللی. نمایشگاه بین‏المللی کتاب در واقع شبیه ویترینی است که هم به عموم مردم فرصت بهتر برای خریدن و دیدن عناوین کتاب‌ها را می‏دهد و هم به ناشران و پدیدآورندگان فرصت تعامل و عرضه کردن اندیشه‏‌های غنی و با ارزش فرهنگی.  


به نظر شما پدیدآورندگان بومی چگونه می‌توانند در نمایشگاه سهم داشته باشند و خود و آثار خود را در این فضا عرضه و معرفی کنند و از آن به عنوان یک فرصت استفاده کنند؟


به نظرم انتظارات پدیدآورندگان بومی هر شهرستان باید نخست از سوی مسوولان فرهنگی استان‏شان مورد توجه قرار گیرد. از این رو پدیدآورندگان آثار فاخر انتظار دارند از سوی سازمان‌‏هایی که متولی امر هستند چون سازمان ارشاد اسلامی یا شهرداری یا استانداری در راستای تحقق اهداف پژوهشی و فرهنگی، مولفان را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهند. این نمایشگاه نیز در واقع فرصت خوبی است تا مسوولان شرایطی برای حضور پدیدآورندگان بومی فراهم کنند. بیشتر برای آن‌هایی که توان حضور به دلیل مشکلات مالی ندارند. این حمایت هم برای مولف و هم برای ناشر بومی باشد، شایسته‏تر است تا آن‏ها هم در کنار ناشران مطرح در نمایشگاه به تعامل بهتر با مخاطبان و مردم بپردازند و برای عرضه آثارشان نقش موثری ایفا کنند.  

بایستگی فرصت برابر برای ناشران تهرانی و شهرستانی در نمایشگاه کتاب تهران

نام:
ایمیل:
* نظر: