با نزدیکتر شدن به روزهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شاهد داغتر شدن مباحث سیاسی در چهارچوب فعالیتهای حزبی هستیم. البته هر چند همگان بر کمرنگ بودن نقش احزاب در راهبری فضای سیاسی کشور اذعان دارند اما باید بپذیریم که، همین فعالیتهای کمرنگ و محدود نیز به برکت فعالیتهای احزاب موجود میسر شده است.
اکنون در بحث فعالیتهای حزبی موضوعی که میتواند در جوامع محدودتر یعنی در سطح استانها و شهرستانها بهعنوان واحدهای سیاسی– جغرافیایی که اتفاقا در رویدادهایی مانند انتخابات فضایی پرچالشتر از جوامع وسیعتر مانند کلان شهرها به خود میبینند، پدیدهای به نام «برتری حزبی» است. این پدیده به دو شکل خودنمایی میکند یا در مقیاس درون جبههای و درون اردوگاهی و یا درون حزبی خود را نشان میدهد. برای درک بهتر این پدیده باید این پرسش را مطرح کنیم که اصولا یک حزب یا یک فرد در مجموعه یک جبهه سیاسی یا حزب چگونه دارای اهمیت و نقش پررنگتری در قیاس با دیگران میشوند؟ برای پاسخ منطقی به این پرسش لازم است که در کارکرد احزاب و الزامات فعالیتهای سیاسی تدقیق کرد. بر همین اساس باید گفت که فزونتر شدن نقش و اهمیت یافتن جایگاه فرد در حزب یا حزب در جبهه سیاسی رابطه مستقیمی با نفوذ آن حزب در جامعه و میزان جذب حمایتهای مردمی یا همان هواداران حزب از برنامههای حزب دارد.
در واقع این اعتبار نه تنها بهواسطه تبلیغات رسانهای یا تقسیم مناصب در درون حزب بلکه به واسطه میزان اشراف، پایبندی و توان عملیاتیسازی برنامهها و ایدههای حزب از سوی اعضا دارد که سبب میشود مجمع عمومی یا همان کنگره حزب به فرد مورد نظر اعتماد کرده و تا سطح دبیرکلی یا ریاست یک حزب به وی اعتبار میدهند این روند در فرایندهای دورن جبههای هم به همین شکل معنا پیدا میکند، برای نمونه در اردوگاه اصولگرایان یا اصلاحطلبان اگر بر اساس کارآمدی، نقشها و اعتبار احزاب درون هر اردوگاه تعریف شود آنگاه فارغ از پیشینه فرد یا حزب در واقع توانمندی هر حزب در جذب بیشتر مردم به این اردوگاه باید ملاک تعریف یا ارتقاء نقش باشد.
حال به نظر میرسد این واقعیت حلقه مفقوده در فعالیتهای حزبی در کشور ماست. برخی بر این باورند که اصولا رعایت نکردن این اصل در کنار بسیاری عوامل دیگر سبب شده تا رغبت به فعالیتهای حزبی در میان نیروهای جوان و کمتر شناختهشده به شکل معناداری کاهش پیدا کند. به نظر میرسد یکی از راههای اصولی افزایش نشاط سیاسی در میان احزاب و پویایی بیشتر تشکیلاتی آن توجه به برابری اعضاء در فعالیتها و برتری بخشی به اعضاء بر اساس کارکرد حزبی است و نه توافقهای غیر تشکیلاتی و محفلی.
با این وجود، بهنظر میرسد تا زمان انتخابات زمان چندانی نمانده و باید دید که تا آن زمان چند حزب دیگر در سپهر سیاسی کشور متولد خواهند شد و یا اینکه احزاب چه کار ویژهای در زمان انتخابات خواهند داشت. این سوالاتی است که بدون شک پاسخهای بیشتری از آن در آینده خواهیم یافت.