کریم جعفری: آنچه که هیات مخالفان سوری خوانده میشود تحت فشارهای بیشمار امریکا روز گذشته بالاخره راهی ژنو شدند تا در سرمای کشنده این شهر، سومین دور از سلسله مذاکرات سوریه را شکل دهند. این مذاکرات اهداف و نقشههای متعددی دارد که در مورد آن دلایل بسیاری مطرح شده است که برخی از آن را میتوانید در خلال گزارش امروز روزنامه مطالعه کنید.
اما هدف اصلی از نوشتن این یادداشت، نگاهی به سیر تحولات سوریه در طول پنج سال جنگ داخلی این کشور است، روندی که بر اساس برخی از کشورهای بهظاهر اسلامی منطقه برای رسیدن به مطامع و خواستهای خود، کشور زیبای سوریه با تاریخی کهن را به دست جلادانی از جنس جهل و نادانی دادند تا امروز خود هم از درمان آن عاجز باشند.
واقعیتهایی که شاید کمتر کسی بخواهد به آن بپردازند، شامل این سوال اصلی و مهم است که چرا قطر، ترکیه و عربستان سوریه را به این روز درآوردند؟ و چرا روسیه بالاخره به این کشور ورود پیدا کرد؟ آیا هدف اصلی دور کردن دمشق از تهران بود؟ آیا این اصلیترین هدفی بود که این سه کشور به آن فکر میکردند؟ در این مورد باید گفت که سه کشور نامبرده در دایره گفتمانی و رفتار سیاسی آمریکا حرکت کرده و بخشی از عملکرد سیاست خارجی امریکا برای برهم زدن توازنهای منطقهای را تشکیل میدهند. در این رابطه، ایران و روسیه به اندازه هم مورد هدف قرار گرفتند. در سال 2007، قطر که طرحهای توسعهایش در منطقه گازی خلیجفارس به نتیجه رسیده بود دنبال بازارهای معینی برای فروش گاز میگشت و قرار بر آن بود تا یک خط لوله گاز از مسیر عربستان به اردن، سوریه و سپس ترکیه کشیده شود و از آنجا هم بالکان، اروپای مرکزی و غربی از این گاز بهرهمند شوند. با انجام این کار، عملاً ترکیه و بخشهای بزرگی از اروپا از گاز روسیه بینیاز شده و بهنوعی این کشور را در فشار قرار میدادند. این طرح به سران سوریه پیشنهاد شد اما بشار اسد آن را بهصورت قاطع رد کرد.
از سوی دیگر، ایران، عراق و سوریه طرحی بزرگ برای انتقال گاز به ساحل مدیترانه و سپس قبرس، یونان، بالکان و اروپای مرکزی و جنوبی داشتند که عملاً ترکیه را از هاب گازی منطقه دور میکرد. ترکیه و قطر برای ممانعت از کشیده شدن این مسیر، به مسلح کردن گروههای مسلح کردند و داعش دقیقا در قلب این مسیر شکل گرفت. واشنگتن امیدوار بود که با سقوط اسد، هم ایران را تحت فشار قرار دهد و هم اروپا را از سیطره گازی روسیه نجات دهد. بزرگترین دلیل شروع جنگ داخلی سوریه همین مساله بود که کسی حاضر نیست چندان به آن بپردازد. در ازای فداکاری دولت سوریه، تهران و مسکو و حتی چین که اندکی دورتر شاهد ماجرا بود، به دمشق کمک کردند تا با یک تیر چند هدف را بهصورت عمده بزنند.
اگر کاخ سفید حاضر به مذاکره با ایران شد، دلیل عمده آن شکست در پروژه سوریه بود و حالا همه به این نتیجه رسیدهاند که راهی جز پذیرفتن واقعیتها ندارند. روز گذشته در خبرها آمده بود که امریکاییها همه دیدگاههای روسها در مورد سوریه را پذیرفته و مخالفان را ناچار به حضور در ژنو کردهاند.