آرمانگرایی و واقعگرایی در مقوله مهم در زندگی امروز ما بهشمار میروند که در عرصه سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی اثرگذار بوده و عملاً نقش بیبدیلی در رفتارهای جمعی و فردی دارند. در اینکه ما اکنون با کدام یک از این دو اصطلاح درگیر هستیم، مبحث مهمی است که ضرورت دارد مورد واکاوی و بازشناسی قرار بگیرد.
متاسفانه در جامعه امروز ما آرمانها حکومت میکنند و بخش جدایی ناپذیری از رفتار سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی و فرهنگی ما شدهاند. آرمانگرایی باعث شده تا از مباحت عمیق، مهم و اصیل کنارمان بهسادگی عبور کرده و با تدارک یک بهانه جزئی، به سمت یک آرمان دیگر بگذاریم. البته آرمانگرایی بهتنهایی مضموم نیست، بلکه وقتی همه شئونات زندگی ما را در بر میگیرد، باعث بروز مشکلات عدیدهای خواهد شد.
در مقابل، اما واقعگرایی قرار دارد. اینکه ما تا چه اندازه بر اساس واقعیتها زندگی میکنیم و میتوانیم با این حربه با محیط پیرامونیمان به جدل واقعی بپردازیم، نکته بسیار قابل توجهی است. واقعگرایی در حقیقتِ خود مبتنی بر دادههای علمی و یک حساب دو دوتای ریاضی است که خروجی آن نیز واقعی و قابل پیشبینی است. معمولاً انسانهای واقعگرا، مدیران قویتر، محکمتر و با برنامهتری میشوند و همواره میتوان بر روی برنامههای آن حساب باز کرد.
برای آنکه بتوان جامعهای ایدهآل داشت، باید بر روی واقعیتها نیز تاکید کرد و داشتههای موجود را بر مبنای نیازهای روز منطبق کرد و از آن یک برآیند خوب گرفت تا نسبت به جذب اعتماد افراد تلاش نسبی صورت بگیرد. یکی از دلایل پیشرفت کشورهای توسعهیافته، تاکید آنها بر واقعگرایی است، آنها بر اساس همین واقعگرایی توانستهاند نیازسنجی کرده و کشور خود را در یک چارچوب ایدهآل مدیریت کنند، اما در کشورهای کمتر توسعهیافته و در حال توسعه، مدیران بر اساس آرمانها، شعارها و آرزوهای خود وارد عمل میشوند و به همین دلیل هم همواره دچار مشکل میشوند.
همین چند روز پیش بود که مردم با حضور پای صندوقهای رای، نمایندگان خود در دو مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را تعیین کردند. این نمایندگان در یک فضای سیاسی محض وارد مجلس شدند و کمتر کسی توجهی به برنامههای آنها کرد. سیاسی بازی در مهمترین رکن تصمیمگیر کشور باعث شده تا افراد فارغ از شایستگیهای فردی و حتی توان جمعی خود، در یک فرایند سیاسی راهی خانه ملت شوند و آنجا هم در ترکیبی سیاسی برای آینده کشور قانون تصویب کنند. یکی از دلایلی که قوانین مصوب کشور همواره تبصره خورده و چند بار اصلاح میشود، همین انتخاب بر اساس آرمانگرایی سیاسی است.
در واقع اگر واقعگرایی بهعنوان بخش مهمی از رفتار سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی ما مدنظر بود، بخشی از بدنه مجلس قبلی که تجربهای گرانبها در طول چند سال نمایندگی خود در مجلس کسب کرده بودند، بار دیگر منتخب مردم میشدند. اما درگیر شدنِ این نمایندگان در رفتارهای سیاسی و حذف رقیب که بر اساس آرمانهای سیاسی آنها صورت گرفت، باعث شد تا مردم در یک حرکت آرمانی بسیاری از آنها را از عرصه تصمیمگیری کشور خارج کنند. یکی از دلایلی که در کشورهای توسعه یافته حزب فعالیت میکند، همین کاکرد خردگرایی و واقعگرایی آن است تا افراد مدیر و قابل از چرخه تصمیمگیری خارج نشوند.