به این موی سفید و سیاه قسم، به این طرح‌های یه خط در میان قسم، به همین دهکده‌ای که کنارش، دورش، اطرافش خلاصه هر جاش که بگی و بفرمایی فاضلاب می‌ریزن و قراره همونجا هم رستوران بزنند و تو بگردی، قسم که قراره به‌زودی اتفاقای خیلی خیلی مهمی بیفته. حالا می‌گی نه، من یکی یکی برات می‌خونم و تو جواب بده:
اول: شنیدم که اگه باهاتون همکاری نکنن، تیتر و مطلب می‌زنی، تازه اون طرفی که تازه در مورد عملکردش یه مطلب زدی شاکی شده که می‌خواسته ازم باج بگیره، چون ندادم رفته و علیه من و دوست دکترم مطلب نوشته؟ تازه گفته می‌خوام پیامک‌هاش رو هم منتشر کنم؟
گفتم: اگه راست می‌گه و دروغ نمی‌ده و بعدش هم شجاعت و جسارت داره بسمه‌الله. البته ما منظورم مَرد هستا. پیداش کن و بهش بگو منتشر کن. تازه به دوست دکترش هم بگو فعلا فوق دیپلمش رو بگیره تا من بعدا مدرکش رو در اختیارت بذارم.
دوم: تو چرا هی می‌زنی که روز ملی خیلج فارس امسال قرار نیست برگزار بشه، به همون قسمایی که بالا خوردم و دیگه حوصلش و ندارم، شنیدم که قراره برگزارش کنن. حالا هی بیا و بگو که نه، خبری نیست؛
گفتم: والله همین الانش هم واسه ماست مالیزاسیون هستش، وگرنه چه روزی ملی‌ای هست که پنج روز قبل از رسیدنش حضرات یادشون میاد که باید جلسه تشکیل بدن. دستم درد نکنه که رفتم و مطلب و رسانه‌ای کردم، ماهیش رو که می‌برن و تو قفس بالای ولاتشون پرورش می‌دن، سی این دریا که هیچ کاری نکردن، حالا بیان و جلسه هم تشکیل ندن، می‌ترسم خسته بشن.
سوم: گفتن که آمار طلاق تو استان زیاد شده، نظرت در این مورد چیه؟
گفتم: والله چه بگم. این تقصیر طلاق نیست. تقصیر قلیونه که رتبه بانوان محترم استان رو تو کشور در ربطه اول نگه داشته. البته فکر کنم چاق کردن قلیون رو هم باید به‌عنوان بخشی از طرح‌های عمرانی حساب کنیم، والله این خودش یه پروسه بسیار مهمی هست و ارتباط مهمی با موضوع طلاق داره.
چهارم: تو که همش در حال دست انداختنی و از جواب دادن در می‌ری، دیروز یه بنده خدایی که خیلی هم ادعاش می‌شه گفته: «داشتن مهارت لازم یکی از اصول مهم کسب شغل مناسب است» نظرت در این مورد چیه؟
گفتم: والله راست گفته، الان که نگاه می‌کنم همه مهارت لازم رو دارن بجز من. اگه مهارت لازم رو داشتم وضعم این نبود. قشنگ با باد حرکت می‌کردم و حساب کتابم هم جور در میومد. تازه از اون 18 هزار نفر یه 150 نفری رو معرفی کن ببینم چی یاد گرفتن.
حالا تو چیز دیگه‌ای نداری بپرسی؟ هی بشین ما رو سین و جیم کن، تو که نمی‌تونی «خرجم» کنی، سی چه ضرر می‌زنی؟
گفت: تو خَر پیدا کن تا مو جمع کنم، البته توپ جمع خوبی هستم...!
