بامدادجنوب- الهام بهروزی: «هنرمند» فردی است که با جوهر عشق، خلاقیت و ایده آثاری را میآفریند که دیدگان دیگران را مینوازد. در این مسیر پستی و بلندیهای زیادی را متحمل میشود ولی با دیدن لبخند رضایتبخش و سراسر شوقی خستگیهایش را میتکاند و به کناری میگذارد. هنرمند طبعی لطیف و همتی بلند دارد و میکوشد هماره با سختکوشی در نبرد با زندگی تابلوها و آثار بدیعی را خلق کند تا بگوید، در زندگی تنها چیزهایی ارزش دیده شدن دارند که آرامشبخش و چشمنواز هستند. یک هنرمند دوست دارد وقتی اثری را خلق میکند، کسی باشد که با توجهش به هنر گرد خستگی را از تنش خارج کند و با عرضه آفریدههایش دیگران را به شنیدن صداهای ناشنیدنی و دیدن نادیدنیهای بکر دعوت کند و آنها را به تعمق در کنه و حقیقت هستی و کاینات وا دارد، شاید برای شما هم پیش آمده باشد که گاه اثری شما را ساعتها بر جا میخکوب میکند و شما را به حرف میکشاند.
هنرمند سرمایهای جز هنرش ندارد و ما برای ماندگاری این شوق و عشق و افزایش انگیزه در درون آنها کوچکترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم، این است که از نمایشگاههای این هنرمندان استقبال کنیم و با خریداری آثار هنریشان بهنوعی حمایت معنوی و دلی خودمان را اثبات کنیم اما گاه میشود که در سطح شهر فضای مناسبی برای عرضه آثار هنرمندان وجود ندارد، اینجاست که تنهایی و انزوای هنر را بهتر درک میکنیم، هنرمند برای ماندگاری هنر تلاش خود را کرده اما مسوولان چگونه از این هنر حمایت میکنند؟! در حال حاضر یکی از اساسیترین مشکلات هنرمندان تجسمی کمبود گالریهای دائمی در سطح استان است که میطلبد، هم دستگاههای دولتی مربوط و هم بخش خصوصی در این حوزه ورود کرده و با افزایش تعداد گالریها در استان چهره زیبای هنر این دیار را به نمایش بگذارند، چندی پیش مطلع شدیم که نخستین گالری خصوصی در شهر بوشهر بههمت آریادخت جهانبخشان، از بانوان هنرمند این دیار بهمنظور حمایت از هنرمندان بوشهری آغاز به کار کرده است. در این زمینه گفتوگویی را با این بانوی عکاس صورت دادیم که در ادامه میآید.
آریادخت جهانبخشان در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: از آنجايي كه من بهمنظور پيشرفتم در هنر عكاسي بهطور مرتب به تهران سفر ميكردم و در كارگاهها، نشستها و گالریهاي مختلف شركت ميكردم، شاهد تلاش هنرمندانی بودم که كارهای خود را براي ارائه به گالريها ميسپردند و يا حتي جمعهبازار هنري تشكيل داده بودند و مردم از دورترين نقطه شهر براي ديدن هنرهاي دستي آنها به آن مكانها ميآمدند. حال میدانستم كه بوشهر هم هنرمندان زيادي در گوشه و كنار خود دارد كه نه ديده شدهاند و نه امكان و توان برگزاری نمايشگاه دارند. تا اینکه با چند نفر از دوستانم در مورد نمايش هنرهاي دستیشان صحبت كردیم اما با وجود این، دو روز قبل از نمايشگاه فراخواني هم بهمنظور حمايت از هنرمندان منتشر کردیم که از این فراخوان فوقالعاده استقبال شد و ما حتي تا يك ساعت قبل از افتتاحيه هم درخواستكننده داشتيم. خوشبختانه درخواستها هنوز هم ادامه دارند و اين مساله انگيزه من را روز به روز افزايش ميدهد .
وی در خصوص مشکلاتی که در راهاندازی تنها گالری خصوصی بوشهر متحمل شده است، افزود: در ابتداي هر كاري سختيهايي وجود دارد؛ حال يكي كمتر و يكي بيشتر. البته براي افتتاحيه گالري، مرکز صدا و سيما استانی سنگ تمام گذاشت. این گالری در 27 فروردین سال جاری فعالیت خود را با عرضه آثاری از هنرمندان بوشهری آغاز کرد ولی برای حمایتهای بیشتر هنوز به ارگانی مراجعه نکردهام. ما از همان روز اول تصمیم گرفتیم که این گالری دائمی باشد و اميدوارم كه اين گالري دائمي بماند که تحقق اين امر نيازمند حمايتهاي مسوولان و مردم است.
جهانبخشان با اشاره به اینکه هنرمند براي ادامه كارش احتياج به تشويق، ديده شدن و نقد اثرش دارد كه اين در صورتي امكانپذير است كه كارهايش در دنياي حقيقي به نمايش در آيد، خاطرنشان کرد: البته دنياي مجازي هم تا حدودي به هنرمند كمك ميكند و در این فضا رقابتي بين هنرمندان بهوجود ميآيد كه باعث پيشرفت كار آنها ميشود.
این عکاس بوشهری معقتد است که مجاورت گالری با دريا نه تنها به فعالیتش در عرصه عکاسی لطمه نميزند، بلكه مدیریت این گالری بسيار اميدبخش و باعث ايجاد انگيزه ميشود، بیان کرد: آرامشي كه هر روز از دريا ميگيرم، باعث تمركز بيشترم در عكاسي ميشود. ساعت کار گالري فقط بعد از ظهرها و زمانی است كه خورشيد در حال غروب كردن است. صبحها وقتم آزاد است و به كارهاي شخصي و روزانهام ميپردازم و از آنجايي كه من دائمالسفرم فقط ممكن است، مدیریت این گالری سفرهاي عكاسيام را كمي كمتر كند.
جهانبخشان با بیان اینکه گالری نخستین گالري خصوصي است كه در شهر بوشهر افتتاح شده است و زير نظر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند، افزود: نام اين گالري «آريادخت» شد، چراكه قبل از درخواست مجوز، به تائيد اسمهايي كه قبلا براي گالري انتخاب كرده بودم، شك داشتیم و از آنجايي كه بیشتر مرا به همين نام ميشناسند، بهطور موقت اسم گالري را آريادخت گذاشتم كه با استقبال زيادي از سوی دیگران مواجه شد و بهدلیل رضایت دوستان از انتخاب اين اسم اصيل، تصميم گرفتیم همین نام روی گالری باقی بماند.
وی با اشاره به اینکه بهدليل محدوديت مكاني و اجارههای بالاي مغازههاي ديگر، در حال حاضر گالري، فقط پذیرای هنرهاي دستي كوچك و تابلوهاي کوچکتر از ابعاد 50 یا 70 سانتیمتر است، یادآور شد: اما اميدوارم كه بتوانيم با حمايتهايي كه در آينده ميشويم فضای گالري را افزايش بدهيم. در حال حاضر آثار هنرمندانی نظیر مهدي فيروزادگان، فاطمه گلستانيان، زهرا ريشهريزاده، سحر سليمانزاده، عيسي قمري، مهديه قاسمي، طوفان عمويي، فاطمه مظفري، نگين فولادي، پروين خليلي، كوثر بزن، وحيده ميربهرسي، غلام نامدارزاده و مهديس غنيزاده كسايي در این گالری دائمي ما به نمایش گذاشته شده است. در اين گالري به روي همه هنرمندان هماستانی باز است.
مدیریت گالری آریادخت در خصوص وضعیت هنرمندان بانو و حمایت از آنها در استان گفت: اين جمله كه ميگویند «نه تو يك خانمي» هميشه در گوشم هست، بهعنوان مثال، چندين بار تا پاي هليكوپتر بهمنظور عكسبرداري هوایی رفتهام اما ناگهان اين جمله را بهانه ميكنند و پرواز من كنسل ميشود، در صورتي كه چندين بار از شهرهاي ديگر اين پرواز را انجام دادهام و متاسفانه برخي مسوولان با این دیدگاه ما هنرمندان بانو را در پارهای از فعالیتها محدود میکنند. برادرم كارگردان است، 15سال پيش فيلمي ساخت كه در آن فیلم دختربچهاي به همرا برادرانش براي گردش به بيرون ميرود و در راه برگشت مسیری را با دوچرخه طی میکند. وقتي يكي از همسايهها دخترك را در حال دوچرخهسواري میبیند، سريع به مادرش گزارش می دهد و میگوید «مگه دختر سوار دوچرخه ميشه». بعد از اینکه دخترك بهخاطر این کارش کتک مفصلی میخورد، در انبار خانهشان زنداني میشود. اين فيلم چندين جایزه در جشنوارههاي مختلف کسب کرد. الان نزديك به ١٥ سال ميگذرد و وقتي خانمهاي مسني را ميبينم كه دوچرخهسواری میکنند، ياد آن فيلم ميافتم و خنده تلخی میکنم.
آریادخت جهانبخشان با بیان اینکه مردم ما بهطور ذاتی هنر را دوست دارند، بهگونهای که هنر در خون مردم جاری است، خاطرنشان کرد: خوشبختانه استقبال از نمايشگاه خوب بوده و افزون بر مردم بوشهر هماستانیهای هنردوستمان از شهرهای خورموج، برازجان، كنگان و... هم براي ديدن هنرهاي دستساز هنرمندان به اينجا میآیند.
وی در پایان گفت: خواهشي كه از مسوولان دارم اين است كه اگر قصد حمايت ندارند ، لطفا انگيزه را از هنرمندان نگيرند. خودم را مثال میزنم كه براي جذب اسپانسر براي چاپ كتاب «بهشت شورم» چندين بار به ادارههای مختلف رفتم. حرفهايي ميشنيدم كه كه گاهي وقتها حتي نااميدم ميکرد. برخي ميگفتند «چرا بايد ما براي چهار تيكه سنگ نمك پول بديم» و يا ميگفتند «مگر نمك سفيد كتاپ چاپ كردن دارد». خوشبختانه آنقدر جوش و خروش و شوق و اشتياقم زياد بود كه اين حرفها روي من تاثير نداشت و كتابم را در زماني كه تيراژها به ٢٠٠ يا ٥٠٠ رسيد، با تيراژ سه هزار کتاب به چاپ دوم رساندم و مطمئن هستم، به چاپهاي بالاتر هم خواهد رسيد و يا همين چند وقت پيش كه براي فروش كتابهايم به یکی از ادارات خورموج رفتم، وقتي چاپ دوم كتابم را ديدند، بسيار ناراحت شدند و گفتند، اينجا را ما به بقيه معرفي كردهايم و ما داشتيم عكاسي ميكرديم اما شما خيلي سريع كتابت را به چاپ رساندي. متاسفانه تنگنظريها در برخي از ادارهها دیده میشود اما خوشبختانه اينها هيچكدام باعث نشدهاند كه من از ادامه راه باز بمانم، وقتي ميبينم كه كتابم باعث جذب گردشگرهای ملي و بينالمللي شده، بسيار خرسند ميشوم كه كملطفي افرادی كه قصد پشيمان كردن من را داشتند، روي هدفم تاثير منفي نذاشت. البته ناگفته نماند كه جملات اميدبخشي از سوی مردم و برخي از مسوولان دريافت كردم كه ميگفتند، ما معرفي كوه نمك را مديون كتاب تو هستيم. اميدوارم روزي برسد كه همه ما نقش هنر را در زندگيمان چه بهعنوان هنرمند و چه بهعنوان حامي هنر بهتر درک کنیم.