کریم جعفری: خسرو آواز ایران نه نیاز به تعریف دارد و نه کسی میتواند او را از جایگاهی که در قلب مردم ایران داد، پایین بکشد. محمدرضا شجریان چند دهه است که برای مردم ایران میخواند، در غم و شادی برای این مردم خوانده است، خودش را صرف مردم کرده و معرف فرهنگ ایرانی در گوشه و کنار جهان بوده است.
حتی نوشتن این چند خط هم شاید برای معرفی او بیفایده است. فقط ذکر یک خاطره بتواند جایی که او بیواسطه در قلب مردم باز میکند را نشان دهد. تابستان سال 1382 در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، تنها تعداد کمی دانشجو در خوابگاهی که خیابان طالقانی بود، حضور داشتند. هر روز ظهر هم بساط آشپزی دانشجوها به راه بود. ضبط صوت کوچکی داشتم که موقع تدارک نهار، کاست نوا مرکبخوانی استاد شجریان را برایمان زمزمه میکرد و خدا میداند که هر وقت غزل زیبای سعدی شیرازی را با صدای ملکوتیاش میخواند دَرِ اتاقها یکی یکی باز میشد تا این صدا را بشنوند و روز بعد میدیدی که آن عدهای هم که شجریان گوش نمیکنند، با صدای او خلوت میکنند.
تاثیر صدای استاد شجریان را در طول بیش از سه دهه زندگیای که از خدا گرفتهام، به عینه مشاهده کردهام و روز گذشته وقتی صفحه اول و مبتذل روزنامه کیهان را دیدم فهمیدم که تا چه اندازه محمدرضا شجریان در کارش موفق بوده است. کسانی که حسین شریعتمداری را میشناسند، یک وجه بارزی که در وجود وی هست، مساله حسادت است، حسادتی که نمیتواند آن را درک و تحمل کند، برای بسیاری از مردم ایران زندگی شخصی افراد به خودشان ربط دارد اما شریتعمداری خود را محتسبی میداند که میخواهد در خلوت آدمها هم ورود کند و این ورود چیزی جز نابودی ریشهای رابطهها چیزی در بر نخواهد داشت.
هر چند بعد دیگر شخصیت او ثابت میکند که از این دست نوشتهها هم بدش نمیآید، بلکه فکر میکند که موفق بوده تا بخشی از هواداران موسیقی سنتی و فرهنگ ایرانی را برنجاند اما واضح است که او و استاد شجریان را در یک کفه ترازو قرار بدهید تا متوجه شوید که چه کسی به ایران و ایرانی و فرهنگ و تمدن ایرانی خدمت کرده است.
ما بهعنوان آنکه رسانه هستیم، نمیتوانیم توهین حسین شریعتمداری به افکار و باورها و دلبستگیهای خود را ببینیم. اگر آن روزنامه بهخاطر چاپ یک کلمه تعطیل شد و یا فلان روزنامه بهخاطر چاپ یک کارتون به کما رفت، چرا چنین توهین آشکار به یکی از سرمایههای مملکت نباید با برخورد جدی مسوولان مواجه شود و مروجان بیبند و باری و بیاخلاقی رسانهای مورد بازخواست قرار بگیرند؟
هر چند امیدوار نیستیم که رفتار کیهاننشینان درست بشود اما از این به بعد آنها را در شمار رسانه بهحساب نخواهیم آورد و البته شریعتمداری هم مطلع باشد که با گفتنهای او از ارزشهای استاد شجریان چیزی کم نخواهد شد. به قول سعدی علیهالرحمه در همان کاست «نوا مرکبخوانی» چون دوست دشمن است.... هر چند کسی اینها را به دوستی هم نمیشناسد اما استاد محمدرضا شجریان مردمی را دارد که شریعتمداری و همپالکیهای او هیچ وقت این سرمایه بزرگ را نداشته و ندارند.