کریم جعفری: کشور در رکود قرار دارد و این مساله بر هیچکس نهفته است، رکود نتیجه طبیعی دو مساله در کشور ماست، نخست تحریمهایی که هنوز به صورت کامل برداشته نشدهاند و مباحث مبادلاتی کشور در حوزههای بین بانکی و سوئیفت حل نشده و دوم هم کنترل تورم و آوردن آن به نرخ یک رقمی که رئیسجمهور محترم قول آن را در دیدار اخیر کارگزاران نظام با رهبر انقلاب دادند.
آنهایی که اقتصاد خواندهاند بهخوبی بر این نکته واقف هستند که تلاش برای توسعه زیرساختها با کنترل بازار نقدینگی همخوانی ندارد و اگر نقدینگی کنترل نشود، بحرانی بنام تورم به وجود میآید. حل معادله مثبت کردن نرخ رشد و همچنین پایین نگهداشتن تورم اقدامی است که در شرایط فعلی کشور ما به آسانی صورت نخواهد گرفت. شاید یکی از دلایل مهم و اصلی این ناتوانی عمیق، خراب بودن زیرساختهای اقتصادی کشور ماست که دستکم دارای برنامهریزیهای کلان نیستند و با آمدن و رفتن دولتها، بالا و پایین شدن بهای جهانی نفت و حضور نگاههای متفاوت اقتصادی دچار نوعی تزلزل شده است.
در این وادی البته نکته دومی هم وجود دارد. در کشور ما عملاً چیزی به اسم تولید معنا ندارد و تولیدکنندگان ما در واقع مونتاژکاران شرکتهای چینی، کرهای و در خوشبینانهترین حالت، ژاپنی هستند که بزرگترین هنر آنها همین است. کافی است سری به گمرکات جنوبی کشور بزنید تا به این نکته تاسفبرانگیز برسید که حتی فرمان پراید هم از خارج وارد میشود و یراقهای بیکیفیت آن هم چینی هستند، چرا که در دولت مهرورز که نرخ تورم به دلیل افزایش نقدینگی در کشور به بالای 40درصد رسید و واردکنندگان عمده که نزدیکان دولت بودند، شرکتهای خودروساز را مجبور به خرید کالاهای وارداتی خود کردند، بسیاری از شرکتها ورشکست کرده و امروز اثری از آنها نیست.
البته همانگونه که در آن دوره نزدیکان دولت اقدامی اینچنینی کردند و اقتصاد نوپای کشور را فدای مصالح و منافع خود کردند، این دولت باید تصمیمی جدیتر گرفته و با راهاندازی و فعال کردن بنگاههای ریز و درشت اقتصادی کشور، راه برای خروج از رکود فراهم کند. آنچه که معاون اول رئیسجمهور چند هفته پیش اعلام کرد و خواستار اعطای تسهیلات برای حرکت دوباره چرخ اقتصادی کشور شد، این نوید را میدهد.
اما بهنظر میرسد که این مساله در استان ما کاملا برعکس شنیده شده و کسانی که باید تصمیم بگیرند، بیش از آنکه نگاهشان به صنعت باشد، نگاهشان به اتاق بازرگانی، دلالی و گمرک است. برای بهبود اقتصاد استان علاوه بر آنکه مدیریت ارشد استان باید چهار کلمه اقتصاد بداند و مدیران و مشاوران کاربلد اقتصادی هم داشته باشد، باید در اتاق بازرگانی استان هم شاهد تحول جدی باشیم.
مساله خروج از رکود در استان هر چند مساله یکی دو روز نیست، اما بنیانهای آن در حالی که در کشور گذاشته شده، ما باید شاهد نتایج ملموس آن در استان هم باشیم. دیدارهای دستوری و صرف فعلهای «میشود، بشود، خواهد شد و....» دردی از صنعت استان دوا نخواهد کرد. توسعه زیرساختها و ایجاد اشتغال پایدار ابزارهای دیگری هم دارد که با توجه به آشنایی که با مدیران ارشد استانی داریم، تحقق آن را در کوتاه مدت شاهد نخواهیم بود. اینکه 40نفر را با خود به یک محیط اقتصادی متروک ببرید که مدیریت آن سیاسی است و الفبای اقتصاد را هم نمیداند، آب در هاون کوبیدن است.