کریم جعفری: رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سلسله دیدارهای خود با اقشار مختلف، بعد از ظهر شنبه میزبان قشرهای مختلف دانشجویان و جوانان بودند. در این نشست که به نسبت دیدارهای دیگر بسیار طولانی شد، مسائل و نکاتی وجود داشت که عبور از کنار آنها خیانت به روزنامهنگاری، کشور و مردم محسوب میشود.
آنهایی که مهمانان را به این دیدار دعوت کرده بودند، بهصورت گزینشی برخورد کرده بودند، اما رهبر انقلاب گزینشی عمل نکردند و همه را خطاب قرار دادند. ایشان به صراحت نکاتی را مطرح کردند که خوانندگان عزیز از آن مطلع هستند و نیازی به بازگو کردن آن در اینجا نیست. اما مهم نحوه انعکاس آن در خبرگزاریها و سایتهایی است که بیش از ما ادعای ولایتمداری داشته و امثال ما را اگر کافر و مرتد فرض نکنند، شانس آوردهایم.
این جماعت که بهقول معروف از پاپ کاتولیکتر و به قول ما از ذغال هم سیاهتر هستند، هرکجا به نفعشان باشد، از رهبری هزینه میکنند و عملاً از جایگاه رهبر کشور برای منافع خود سوءاستفاده میکنند. هنوز صدای دروغهای آن فردی که در بهارستان فریاد میزد که من سخنگو و نماینده رهبرم و بعدا کذّاب بودن وی مشخص شد به گوش میرسد و یا آن کسی که با گزینشی برخورد کردن با سخنان رهبری، عرض خود میبرد و زحمت دیگران میدارد.
این اتفاق در پوشش خبرهای دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب هم اتفاق افتاد و خبرگزاریای که با پول بیتالمال اداره میشود و به 90 درصد مردم ایران بدوبیراه میگوید، سخنان برخیها را زیر تیغ تیز سانسور قرار داد تا بیشتر ماهیت خود را نشان بدهد. اینها همان جماعتی هستند بیشتر از رهبری میدانند و بهتر میفهمند که چه خوب است و چه بد!! سانسور سخنان تعدادی از دانشجویان در حضور عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران که با پاسخ و استقبال ایشان هم مواجه شد، مساله پیچیدهای نیست، رهبر یک کشور که به مسائل روز جهان مطلع است، بیشتر از هر فردی بر رویدادهای کشور اشراف دارد و حتی خواستهها را بهخوبی میداند و خود نیز یک فرد صریح است، در برابر درخواستهای یک جوان دانشجو در موضع پاسخگویی بر میآید که ای کاش برای دیگران الگو میشد، اما چون با سیاستهای رسانهای آقایان مخالفت است، باید سانسور شود.
وقتی روز گذشته با این سانسور مضحک و بچهگانه متوجه شدم، به عمق فاجعهای که رسانههای رقیب گرفتار آن هستند پی بردم. این رسانهها همواره از یک اتاف فکر خاص دستور میگیرند و نگاهشان خودمحوری و خوددرست پنداری است و همین مساله هم باعث شده تا آنها دچار نوعی توهم شوند.
البته این توهمات باعث شده تا آنها فیلم فحشهای رکیکی که به یکی از فرزندان سران کشور داده میشود را بدون هیچ سانسوری منتشر کنند، اما گلایههای یک جوان دانشجو را زیر تیغ ممیزی قرار دهند.
امروزه به مدد رسانههای جمعی و فضای مجازی کاسه کوزه این جماعت در حال جمع شدن است و بدن شک قضاوت تاریخ در مورد آنها جالب خواهد بود، آنها اگر اثرگذاری داشتند و مورد توجه قرار میگرفتند در انتخابات هفتم اسفند لیست تهران با آن فضاحت در قعر جدول مشاهده نمیکردند، خبرگزاری فارس و مانند آنها به آخر خط رسانه رسیدهاند.