کریم جعفری: اروپا برای دههها امنیت بینظیری را تجربه کرد، امنیتی که در سایه پایان جنگ جهانی دوم، تشکیل اتحادیه اروپا و در نهایت هم در طول دو دهه گذشته پایان جنگ سرد و پایان جاسوسبازیها و ترورهای سیاسی- امنیتی شکل گرفته بود باعث شد تا قاره سبز به توسعهای خیرهکننده در همه حوزهها بهخصوص اقتصادی برسد.
امنیت، اولین، مهمترین و بهترین شاخصه توسعه و نیاز اولیه هر جامعهای بهشمار میرود. تا زمانی که امنیت وجود نداشته باشد، نه کسی جرات سرمایهگذاری دارد و نه جامعهای رشد خواهد کرد. ضرورت وجود امنیت باعث شد تا این نیاز اولیه بشر در ساختار اولین دولت-شهرها بهخوبی دیده شود و امروز نیز بخش عمدهای از تلاشها دولتها به تامین امنیت خلاصه شده و اگر دولتی نتواند امنیت را آنگونه که باید و شاید تامین کند، نمره قابل قبولی نخواهد آورد.
پس از حوادث 11 سپتامبر نیویورک که توسط شهروندان سعودی و تا اندازهای هم هدایت برخی از سران خاندان حاکم صورت گرفت، سیاست مبارزه با تروریسم در جهان شکل گرفت، تروریسمی که تقریبا از دل سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی غربی درآمده بود و تلاش داشت تا جهان را در سایه وحشت اداره و مدیریت کند. این سیاست کثیف البته با حماقتهای جورج بوش پسر و تونی بلر شکست فاحشی خورد، اما تبعات آن اکنون نزدیک به 15 سال است که جامعه جهانی به خود گرفتار کرده و تا سالهای آینده نیز محصولی که غربیها کاشتند، گردبادهایی را شکل خواهد داد که مانند حوادث پاریس، نیس، بلژیک و اکنون هم مونیخ قاره سبز را درخواهد نوردید.
امنیت، یک دستاورد جمعی است و اگر نباشد، برای هیچ کس نیست و نمیتوان آن را به یک محیط خاص محدود کرد. بسیاری از کشورها در طول سالهای گذشته تلاش داشتهاند که با محدود کردن اطلاعرسانی شکافهای امنیتی خود را پوشش دهند اما تکنولوژی و وجود شبکههای اطلاعرسانی به همراه سایه شوم تروریسم باعث شده تا دیگر این تلاشها راه به جایی نبرد و کافی است با یک پست توئیتری، فیسبوکی، تلگرامی و یا اینستاگرامی کل یک شهر، منطقه و یا کشور به هم بریزد.
آنچه جمعهشب در شهر مونیخ آلمان روی داد، در همین راستا قابل تجزیه و تحلیل است. آلمانیها نیز مانند فرانسویها و انگلیسیها به این فکر میکنند که چون همه چیز دارند، پس امنیت نیز دارند و البته نمیدانند که نیروهای آنارشیست که دنبال ماهیگیری از آب گلآلود هستند هر لحظه ممکن است دست به اقدامی ضدبشری بزنند. اصولاً ماهیت رویداد مونیخ تروریستی نبود، اما مساله امنیتی حاد بود نه تنها یک محله، بلکه یک شهر به بزرگی مونیخ را که یکی از مراکز مهم اقتصادی آلمان و اروپا به شمار میرود در خود فرو برد.
چه کسی تضمین میکند که بار دیگر یکی از شهرهای اروپا شاهد چنین رویدادهایی نباشد؟ چه کسی تضمین میکند که بار دیگر تروریسم آلمان، ایتالیا و کشورهای امن اسکاندیناوی را در خود فرو نبرد؟ بدون شک هیچکس. اروپاییها پیش از همه چیز باید همین امنیت جمعی درونی خود را به امنیت جمعی جهانی گره زده و با حضور واقعی و نه دوگانه در عرصه مبارزه با ترورسیم برای امنتر شدن جهان و ریشهکن شدن این پدیده شوم کمک کنند.