امین بندری: دیروز اولین نفری بودم که بعد از تعطیلی اومدم دفتر و دیدم که یکی زودتر از خودم اومده و داره تِق تِق تایپ میکنه. یواشکی سرک کشیدم دیدم همچی غرق در تایپ کردنه که اگه یه لشکر آدم – البته با باور سردبیر من به اندازه یک گردان زنبورکچی سر و صدا و شلوغی دارم – هم از مقابل رد بشن متوجه نمیشه. وقتی اینجوری میشه، میشه عین برج زهرمار، حالا خوبه این قسمتش رو حذف نکنه، و نمیشه نزدیکش بشی چرا که به گفته خودش داره یه چیز مهمی رو مینویسه.
رفتم پشت میزم نشستم و شروع کردم به گشتن میون خبرها تا شاید یه سوژهای واسه نوشتن و دست انداختن پیدا کنم. هر چی گشتم، دیدم تو استان خودمون ماشالله از بس که همه چی سر جاشه و مشکلی نیست، اصلا سوژه نیست. حقیقیِ معاون هم که ول کرد و از بوشهر همچی در رفت که دیگه نیستش یه خورده باهاش شوخی هم کنیم. مدیرکل همهکاره هم که این روزا داره استان و میچرخونه و ما هم که یواش یواش باید دنبال سوژههای کشوری بگردیم.
همینجور که داشتم خبرها رو میگشتم، دیدم اردوغان گفته که از همه پروندههایی که به دلیل توهین به او باز شده، صرفنظر کرده، اول یه خورد جا خوردم، گفتم مثلا الان چی شد که سلطان عردوغان! دست به چنین اقدام خطیر و بیسابقهای زده است. سراسیمه به سمت سردبیر که الان دیگر تایپ نمیکرد و بدون شک یه سرمقاله یه روزنامه خارجی رو مطالعه میکرد رفتم و گفتم: دیدی اردوغان گفته..... پرید وسط حرفم و گفت: شکایت از اونایی که بهش توهین کردن صرفنظر کرده!
دیدم بله، همچنان یه قدم جلو هست. پرسیدم، حالا منظور و هدفش از این کار چی بوده؟
طبق معمول زیرچشمی نگام کرد و گفت: فقط مونده بود من و تو رو بگیره، هر چی آدم درست و حسابی تو این کشور بود گرفت و میخواد سرشون رو ببره، حالا یه شوی تبلیغی راه انداخته، تو هم باورت شد. دیده دشمن سفت و سختتر از توهینکننده هم هست، رفته سراغ اونا.
گفتم: خوب که کودتا شد، وگرنه یه مشت بدبخت هم این وسط تلف میشدن.
سردبیر خیلی خونسرد جوابم رو داد: گفت آخه آدم عاقل، مثل اینجاست که طرف میره شکایت میکنه و بعدش هم میاد پشت تریبون میگه ما از رسانهها شکایت نمیکنیم؟ بعدش هم میره تا وزیر و وکیل و سرهنگ و آشنا و غریب و خلاصه هر کسی که فکر رو میکنه زورش میرسه مثل بچه ننرها میره شکایت میکنه و یه جایی هم میشنه میگه در شان من نیست! تو سادهای، اردوغان یه چیزی گفته، تا سر همشون رو زیر آب نکنه، دست نمیکشه. فقط زورش نرسه، درست مثل همین بچه کوچولوی خودمون... .
تا حالا اینقدر قانع نشده بودم!!!