bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۳۲۶
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۱۹ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۵
ما که کلا از موسیقی بدمون نمیاد و تو فاز استاد شجریان و تاج و بنان هستیم، به این دلیل هم به سراغ این حضرات رفتیم که یه وقت حرکات موزون و ناموزون نکنیم و ...
امین بندری:
ما که کلا از موسیقی بدمون نمیاد و تو فاز استاد شجریان و تاج و بنان هستیم، به این دلیل هم به سراغ این حضرات رفتیم که یه وقت حرکات موزون و ناموزون نکنیم و کلا کافر بشیم، یکی از دلایل دیگه‌اش هم این بود که چون ما حرکات موزون بلد نبودیم و از همه این حرکات موقع تحریرهای شجریان فقط بلد بودیم سرمان را میزان و در دو جهت چپ و راست تکان بدهیم، سراغ این نوع موسیقی رفتیم و تا الان هم پایبند این مساله هستیم.
البته این را هم بگویم که این مساله باعث نشده که حواسمان به دیگر شاخه‌های موسیقی نباشد، چند ماه پیش که استاد غلامرضا وزان به دفتر روزنامه آمد و با الهام بهرزوی گفت‌وگو کرد، تازه یادم اومد که ای عجب، من به موسیقی بوشهری هم خیلی علاقه دارد، البته از جنس وزانی، همونی که میگه دیگه «ناشم به کله دیگه نمی‌شم به کله» منظورشون قلعه هست، یه وقت فکرتون سراغ جای دیگه نره خلاصه. یه جای این آهنگ استان وزان شاعر حرف از تنباکو می‌زنه و از من می‌خواد که تنباکو بیارم، خوب توجه کنید «قیلون چاق زنکو، مو تش بیارم تو تنبکو»، شاعر فهمیده که تش درست کردن آسون‌تر از آوردن تنباکو هست این وظیفه خطیر و بسیار سنگین را بر عهده من گذاشته و حالا من هم گیر و دار آوردن تنباکو هستم.

حالا این جای داستان را داشته باشید که حقیر ِ فقیرِ سراپا تقصیر نه توان رفتن به لمبادن و بنیاد را دارم و نه حوصله کشیدن تنباکوی احمدمحمودی و سمل را، تنها تنباکویی که به مذاقم خوش می‌آید، تنباکوی بویری است که سر سَلّار هم کاشته شده باشد. حالا از اونجایی که من هم شجریان گوش می‌کنم و هم حرکات موزون بلد نیستم و از سوی دیگه موسیقی بوشهری را هم دوست دارم و باید بر اساس گفته شاعر تنباکو هم بیارم و آن هم تبناکوی بویری را، باید چکار کنم؟ خوب معلومه، پاشدم و برای اجابت شاعر راهی ولایت گل و بلیل بویری شدم که به‌حمدالله دیدم شهری شده برای خودش.
تعجبم جایی بیشتر شد که مردم این در آینده شهر، همه با هم پچ‌پچ کنان حرف‌هایی می‌زدند که قرار نیست من متوجه بشم، به سردبیر گفته بودم که به فامیل‌هایش معرفی کند، اما وقتی قدم روی آسفالت روستا گذاشتم متوجه شده که قدرت چه نمی‌کند، همچی با موتور هوندای چینی روی آسفالت 14متری بندری رقصیدم و تک‌چرخ زدم که اصلا یادم رفت برای چه اومدم، بی‌خیال شدم و سر خر را کج کرده و رفتم دره برازجوی سی تنباکو.... 

برچسب ها: بامدادیه ، طنز
نام:
ایمیل:
* نظر: