کریم جعفری:
میگویند در زمان سلطنت 42 ساله شاه عباس صفوی بر ایران، یکبار لحظه تحویل سال با ایام سوگورای امام حسین (ع) همزمان شد. در آن زمان فقها و علمای بزرگ تشیع که امروزیها شاگردان چند نسل واسط آنها محسوب میشوند در گرد شاه صفوی حضور داشتند. قرار بر آن شد تا ابتدا در میدان نقش جهان که به تازگی به پایان رسیده بود عزاداری کرده و پس از آن با حضور در سی و سه پل، جشن عیدنوروز را برگزار کنند و همین اتفاق هم افتاد و در دورههای بعد نیز بدون شک عید نوروز با ماه محرم و عاشورا همزمان شده و همین اتفاقات روی داده، اما نکته مهم در این زمینه آن بود که در آن دوره چیزی به اسم «مداح» وجود نداشت تا برای مردم تعیین تکلیف کنند و در حلال و حرام مردم دخالت کنند.
شاه عباس و علمای تشیع آن زمان چنین تصمیمی گرفتند و هیچ اتفاقی نیفتاد، سلسلهای که اگر در ایران شکل نمیگرفت مشخص نبود این جماعت مداح امروز چه دین و مذهبی داشتند. حالا این مداحان به جای علما بر منبر نشسته و بلندگو در دست گرفتهاند و در حلال و حرام مردم دخالت میکنند. تازهترین اقدام آنها نیز در مورد برگزاری مسابقه فوتبال میان ایران و کرهجنوبی است. این جماعت که از منبر سیدالشهداء برای استفاده از مقاصد شخصی و جریانی خود نهایت استفاده میکنند، اینبار فوتبال را بهانه کرده و میخواهند ملت را با همه چیز بشورانند.
از آن ظهر گرم مهرماهی که امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا توسط یزیدیان سر بریده شدند تا تاریخ در جریان پرتداوم با خون آنها بجوشد و این امانت به نسل ما برسد، قرنها گذشته است، حوادث بسیاری بر شیعیان گذشته و آنها آل سفیان و بنی عباس را تجربه کرده و به بهانه قرمطی بودن زجرها کشیدند، اما به اندازهای که امروز عدهای در حال تحریف مظلومیت شیعه هستند و چهره آن را در جهان امروز مخدوش میکنند، این چهره رحمانی و واقعی دچار خسران نشده بود.
فوتبال، مسالهای جهانی است و تصمیم برگزاری آن از قبل گرفته شده است و هیچ ربطی هم به محرم ندارد که عدهای از آن را علم کرده و میخوهند بهرهبرداری شخصی و جریانی از آن کنند و مردم را در باورهای خود دچار شبهه کنند. چندی پیش در همین ستون تاکید کردیم که متاسفانه مستحبات جای واجبات را گرفته است، این آقایان چرا به همین اندازه برای نماز و روزه دل نمیسوزانند و چرا تلاش نمیکنند که امر سفارش شده و قرآنی مانند جهاد فیسبیلالله زنده شود؟
حرمت اهل بیت (س) به بهترین شکل ممکن توسط مردم ایران و دوستداران آن حفظ میشود و نگارنده نگران آن روزی است که بسیاری از مسائل دیگر هم از کنترل خارج شده و به دست این جماعت بیفتد که با کمال تاسف اکنون هم پول دارند و هم نفوذ، نفوذی که میتواند همه پایههای تشیع را به لرزه در بیاورد، همان تشیعی که رهبر انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده و از آن بهعنوان تشیع لندنی یاد میکنند. ضروری است که عقلای قوم و علمای اعلام در این حوزه وارد شده و در مقابل این جریان بایستند که فردا حرمتی برای فقه و اجتهاد اسلامی هم نخواهد ماند.