bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۱۲۳
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۵ - ۲۸ آبان ۱۳۹۵
«فرهنگ» را با همه اهمیتی که از آن صحبت می‌کنند و می‌کنیم و جامعه نیز آن را باور دارد و نسبت به آن در گفتار حساس است، باید مظلوم‌ترین بخش در نظام برنامه‌ریزی، بودجه‌ریزی و عملیاتی کشور دانست.
سیدمالک حسینی:
«فرهنگ» را با همه اهمیتی که از آن صحبت می‌کنند و می‌کنیم و جامعه نیز آن را باور دارد و نسبت به آن در گفتار حساس است، باید مظلوم‌ترین بخش در نظام برنامه‌ریزی، بودجه‌ریزی و عملیاتی کشور دانست. ساده‌ترین شاهد بر این مدعا را می‌توان سهم بودجه‌ای آن دانست. یکی این‌که اصولا سهم بخش فرهنگ در بودجه ناچیز است اما تامل برانگیز‌تر این‌که همان سهم ناچیز نیز اختیار هزینه کرد و مدیریت منابع عمده آن با متولی اصلی‌اش یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست. هر چند در این موضوع اختلاف نظر است اما برخی منابع مدعی آن هستند که تا 90 درصد بودجه‌ای که سالانه در حوزه فرهنگ هزینه می‌شود خارج از اراده وزارت‌خانه اصلی متولی آن است.

 حالا با چنین وضعیتی همه از مشکلات این حوزه سخن می‌گویند و انتظار معجزه دارند. تجربه نشان داده است که مظلومیت فرهنگ حتی در بعد سیاست‌گذاری و وضع قوانین نیز کم از وضعیت بودجه‌ای آن ندارد همین چند ماه پیش بود که در روزهای آغاز به‌کار مجلس شورای اسلامی دهم برای عضویت نشدن در کمیسیون فرهنگی دعوا بود! و در انتها نیز برخی نماینده‌های شاخص مجلس وساطت کرده و با از خودگذشتگی عضو این کمیسیون شدند تا رسمیت پیدا کند! این کمیسیون همان کمیسیونی است که رهبر انقلاب در باب اهمیت موضوع محوری‌اش گفته‌اند: «فرهنگ به مثابه هوایی است که در آن نفس می‌کشیم».

  همین نوع نگاه در مجلس است که سبب شده بیشتر قوانین و طرح‌ها در مجلس پیرامون موضوع فرهنگ جنبه سلبی یا تدافعی داشته باشد و کنشگری مثبت و فعال در این مقوله کمتر دیده شده است. حالا که شاهد تغییراتی در وزارت ارشاد با شروع به کار صالحی امیری هستیم و از قضا در زمان بستن بودجه سال آتی در دولت برای ارائه به مجلس هستیم، موعد مناسبی برای تغییر نگرش به این مقوله مهم و راهبردی‌ست. متاسفانه از گذشته‌های دور هزینه در بخش فرهنگ را بیشتر افراد به مثابه هزینه تلف شده می‌دانند که بود و نبودش چندان هم تفاوتی ندارد و به یقین تا چنین نگرشی حاکم باشد اوضاع از این بهتر نخواهد شد و حتی امکان بدتر شدن وضعیت نیز دور از انتظار نیست اما چه باید کرد؟ مهم‌تر از ازدیاد بودجه و تامین اعتبار، تغییر نگرش عمومی به این موضوع است. 

افزایش بودجه ابزار انکار‌ناپذی است برای تعمیق و توسعه فعالیت‌های فرهنگی و با توجه به محدودیت‌های شدید منابع از سوی دولت که به تبع نمی‌توان انتظار آن را داشت که دولت منابع بیشتری و یا با رشد چشمگیر به این حوزه اختصاص دهد، راه برون رفت از تنگنای مالی برای حوزه فرهنگ را می‌توان تمرکز هزینه و مدیریت منابع همه بودجه‌های بخش فرهنگ به وسیله وزارت ارشاد دانست. اتفاقی که به هیچ وجه تاکنون شاهد تحقق آن نبوده‌ایم به‌نظر می‌رسد موضوعیت برخی بودجه‌های فرهنگی به آن است که جریانی فرهنگی را زنده نگه داشته یا توسعه دهند اما آیا در کنار تخصص بودجه، دولت ارزیابی از میزان اثر بخشی بودجه‌های تخصیصی نیز دارد؟ راهبرد دیگر می‌تواند ارائه پیشنهادات و تسهیلات مناسب از دولت برای توسعه صنایع فرهنگی باشد. به هر روی دولت‌گریزی ندارد جز این‌که مقوله فرهنگ را به‌عنوان عامل و بستر اصلی توسعه جدی بگیرد و برای آن جدیت برنامه‌ریزی داشته باشد و نوعی انسجام ملی در خصوص نحوه هزینه کرد بودجه‌های فرهنگی داشته باشد، زیرا اگر رویه‌ها و نگرش‌ها همین باشد با تاسف باید گفت نمی‌توان انتظار جهش بزرگی در این حوزه بود.   
   

نام:
ایمیل:
* نظر: