کریم جعفری:
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی که همزمان معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت هم هست قرار است امروز به استان بوشهر سفر کند. سفری که بر اساس پارهای اطلاعات و شنیدهها پس از آخر شدن جایگاه بوشهر در بودجهریزی سال 1396 کشور و برای ارائه پارهای توضیحات صورت میگیرد.
نوبخت پیش از این هم به استان آمده بود. در سالگرد زلزله شنبه در سال 1393 و در آن سفر وعدهها و قولهایی داد که به شخصه یادم هست، اما اینکه تا چه اندازه این وعدهها عملی شده است آقایان مدیران استانی بفرمایند و به مردم توضیحات لازم را بدهند. بر اساس اصل واقعگرایی که به آن باو داشته و مسائل مختلف در حوزههای کاری و فکری را با آن سنجیده و برآورد میکنم، این سفر نیز هیچ دستاوردی برای استان نخواهد داشت. البته امیدوارم که این برآورد نیز اشتباه باشد.
کسانی که با خلق و خوی آقای نوبخت آشنا بوده و فکر اقتصادی او را میدانند، باور دارند که پول از دستش درآوردن کار هر کسی نیست، البته این به آن معنی نخواهد بود که اگر جایی دلش خواست خرج نکند، کما اینکه سازمانها و نهادهای مختلفی بودهاند که مورد محبت آقای نوبخت قرار گرفتهاند. شاید عدهای ناراحت شوند، اما حرف حق تلخ است و باز هم امیدوارم که آقای نوبخت در این سفر خلاف آن را ثابت کنند، این از بیکسی و بیچارگی بوشهریها بود که سازمان تحت مدیریت آقای نوبخت معین استان در اقتصاد مقاومتی شد!
هنوز هم برایم سوال است چرا بوشهر به نفت نرسید؟ بوشهری که به همراه خوزستان 90درصد درآمدهای نفتی و گازی کشور را دارا هستند. البته جواب این مساله را تا اندازه زیادی میدانم، ولی ای کاش خود آقایان تا اندازهای توان و جسارت داشتند دلیل اصلی این مساله را بگویند. حالا که سازمان مدیریت و برنامهریزی معین استان شده، آقای نوبخت بهجای آنکه توجه بیشتری داشته باشد، نگاهش حداقلی است. البته در یادداشت قبلی هم نوشتم که اگر نامبرده واقعا فرد دست و دلبازی بود، چرا گیلانیها حلوا حلوایش نمیکنند؟
با این اوصاف، سال 1395 در حالی به پایان میرسد که به لحاظ ردیفهای بودجهای استان در رتبه بسیار بدی قرار دارد. پول زیادی به استان تزریق نشده و پیمانکارها هم تاکنون مردانگی کردهاند که برخی از طرحهای واگذار شده را پیش بردهاند و بسیاری از این پیمانکارها این روزها دل و دماغ کار کردن هم ندارند و هر آنچه را که داشتهاند خرج کرده و حتی برخی هم کارگاههایشان را هم تعطیل کردهاند.
آمدن آقای رئیس سازمان مدیریت به استان هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. فرصت از این جهت که میتوان با گزارشهای واقعی او را از وضعیت نابسامان استان مطلع کرد، تهدید از این جهت که برخی از این مدیران برای خودشیرینی هم که شده بهبه و چهچه سر بدهند و آمارهای دروغ ببافند که اوضاع استان خوب است و ملالی نبوده جز دیدن روی میمون و مبارک جناب دکتر. اینجاست که طرف دست روی نقطه ضعف همیشگی بوشهریها گذاشته و با این استدلال که اینجا پایتخت انرژی است و مردم بوشهر همیشه قانع بودهاند و ..... کلاه گشادی سر ما بگذارد و برود. نوبخت باید بداند که اگر حسن روحانی دور بعد میخواهد رئیسجمهور شود و به رای مردم بوشهر نیاز دارد، این بار مفت و مجانی نخواهد بود، باید تعهدات لازم را برای توسعه استان بدهد.