کریم جعفری:
هفته گذشته در خبرها آمد که پس از دیدار روسای جمهور امریکا و روسیه در حاشیه نشست 20 در هامبورگ آلمان، طرفین توافق کردند که در مناطق جنوبی سوریه آتشبس برقرار شود. روسیه از طرف دولت دمشق و امریکا هم از طرف گروههای تروریستی و جبههالنصره (القاعده سوریه) به این توافق دست یافتند. این توافق حرف و حدیثهای بسیاری را به همراه داشته است و مهمترین مساله مطرح شده، نوع نگاه ایران و مقاومت اسلامی به بلندیهای اشغالی جولان در استان القنیطره و منافع رژیم صهیونیستی در این زمینه است. برخی با این تحلیل که ایران در جریان مشاورههای این آتشبس نبوده، میخواهند این نکته را منتقل کنند که روسیه در حال کنار گذاشتن تدریجی ایران در سوریه است و در این زمینه با امریکا به توافق رسیده است.
گروهی دیگر هم با بزرگنمایی در مورد شرایط ویژه در جنوب سوریه و به ویژه تاثیر رژیم صهیونیستی میخواهند به این نتیجه برسند که در رقابت میان تهران و تلآویو، این صهیونیستها بودند که موفق شدند حرف خود را به کرسی بنشانند و ایران ناچار شده که در شرایط فعلی از افکار و برنامههای خود در مرزهای فلسطین اشغالی دست برداشته و عقبنشینی کند. نگارنده در طول این روزها تلاش داشته تا فقط نظارهگر مسائل بوده و تا اطلاع دقیق چیزی در این مورد قلمی نکند. با این حال، چند نکته را صرفا جهت اطلاع مینویسم تا برخی از مسائل بیشتر و بهتر مشخص شود. واقعیت آن است که گروههای تروریستی در جنوب سوریه تحت تاثیر سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی، اردن و عربستان بوده و هستند. صهیونیستها از همان ابتدا با مذاکرات آستانه که هدفش آتشبس بود، مخالف بودند و به تبع آن، گروههای مسلح حاضر در جنوب سوریه هم با حضور در این مذاکرات مخالفت کرده و میکردند.
مدعای این مساله را میتوان به حملات مکرر و دامنهدار گروههای تروریستی القاعده و ارتش آزاد به محله المنشیه درعا مشاهده کرد که هدفش، به بنبست کشاندن مذاکرات آتشبس بود. اما بهعنوان یکی از ابتداییترین دستاوردها، روسها در طول چند ماه مذاکره فشرده در عمّان و فرودگاه حمیمیم با سرکرده گروههای تروریستی و مشارکت مسوولان اردنی و سوری، موفق شدند آنها را قانع کنند که تن به آتشبس بدهند. چند هفته پیش نوشتم که در درعا خبرهایی هست و اتفاقات مهمی روی خواهد داد و یکی از نکاتی که مطرح شد، احتمال بازگشت دولت سوریه به گذرگاه مرزی نصیب در جنوب درعا بود. حالا هم بهنظر میرسد که در بخشی از توافق صورت گرفته، قرار است نیروهای دولتی سوریه به این گذرگاه آمده و مبادلات تجاری از طریق آن صورت بگیرد، چرا که اردنیها هم با توجه به دو دستگی میان عربهای خلیج فارس، اوضاع چندان مساعدی ندارند.
این توافق با همین یک تحلیل و ادله، شکست بسیار بزرگی رژیم صهیونیستی و پیروزی بزرگتری برای دولت سوریه است. چرا که در خلال آتشبس و مذاکره میتوان به خواستههایی رسید که طرف مقابل در جنگ حاضر به دادن آن نیست. اردنیها برای آنکه طرف مقابل را به دادن امتیازات بیشتر ناچار کنند، با اطلاعاتی که از دوستان اسرائیلی خود گرفته بودند، مدعی حضور نیروهای حزبالله و سپاه پاسداران در مناطق مرزی شده و خواستار دور شدن آنها از مرز شدند. پس از این ماجرا بود که ارتش سوریه با گسیل لشکر چهارم گارد ریاستجمهوری به درعا، با کمک روسها اقدام به بمباران گسترده و بیسابقه مراکز تروریستها، گذرگاه مرزی و حتی در برخی موارد داخل اردن کرد. شدت این بمبارانها و چند تک محدود ارتش سوریه علیه تروریستها در اطراف درعا به گونهای بود که طرف اردنی با «کیسه کردن ماست»ها از خواستههای نامعقول خود کوتاه آمده و تن به پذیرش آتشبس داد.