از روز گذشته اعزام حاجیان برای اعمال حج تمتع آغاز شد. پس از رویدادهای ناگوار حج 1394 که 28 سال پس از به خاک و خون کشیدن صدها حاجی ایرانی در سال 1366 روی داد، حاجیان ایرانی پیرو رایزنیهای فشرده میان مقامات تهران و ریاض برای به جا آوردن این مناسک راهی شدند و انشالله که به سلامت برگردند.
در بسیاری از آیات قرآنی، احادیث قدسی و نبوی، روایتهای متقن از ائمه اطهار (س) بر وجوب حج تاکید بسیار شده تا جایی زیارت خانه خدا نیکو و پسندیده است که «معتمر» شدن از سنتهای حسنه رسولالله (ص) بوده که هنوز هم جریان دارد. مفسران درباره زمان تشريع وجوب حج بر يك نظر نيستند. برخي بر اين باورند كه وجوب حج در زمان ابراهيم(ع) تشريع شد؛ چنانكه در آيه 27 سوره حج آمده است. ابراهيم(ع) مردم را به حج فراخواند و اين وجوب تا روزگار بعثت پيامبر گرامي(ص) ادامه يافت و آيه {literal}{{/literal}وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ{literal}}{/literal} همان وجوب را امضا كرد.
گروهي ديگر با اين باور كه سوره حج مكي است، دلالت آيه {literal}{{/literal}وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالحَجِّ{literal}}{/literal} (حجّ/22) بر وجوب حج را مربوط به پيش از هجرت دانستهاند. برخي ديگر به دليل نزول سوره آل عمران و آيه {literal}{{/literal}وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ{literal}}{/literal} در سال سوم هجرت، تشريع وجوب حج را مربوط به همان سال دانستهاند.
در طول 1400 سال گذشته، بسیاری راهی خانه خدا شدند، داستانهای سفر در مسیر حجاز، از دلکشترین سفرنامههایی است که به یادگار مانده، چه آن بخشی که روایتی واقعی است و چه آنجایی که منتسب به بزرگی اهل دل که عرفان حق را بر وجوب ظاهر ترجیح داده و کمال را در سفری دیگر یافته است. حاجیها هم در تاریخ شخصیتهای خاصی بودهاند، مانند شش هفت دهه اخیر نیست که به مدد هواپیما و در ساعتی در مدینه یا جده فرود بیایی و بعد هم با اتوبوسهای کولردار مسیرها را طی کنی، حج به تمام معنی حج تمتع بود، هر کسی را نشایست این سفر رفتن و هر کسی را نبایست.
با این حال، پس از حوادث سال 1394 در کشور ما موجی از مخالفت با سعودیها و نرفتن به حج مطرح شد. نگارنده در آن زمان دو نکته را نوشتم، یکی آنکه نمیشود واجب خداوند را تعطیل کرد، دوم آنکه بر اساس سنتهای موجود، میشد این واجب را تا زمان تامین شرایط به جا نیاورد و حتی علما هم بر این مساله تاکید داشتهاند.
با این حال، مخالفان نرفتن به حج دو حجت را تعیین کرده و بر آن اصرار دارند، حجت اول پولی که به جیب سعودیها از طریق حج میرود که در این مورد بنده کاملا مخالف است. کل حاجیهای ایرانی که به حج میروند، 60هزار نفر یا 80 هزار نفر بوده که هر کدام 10هزار دلار هم هزینه کنند، میشود 600 یا 800 میلیون دلار. این عدد دقیقا یک بیستم پولی است که سعودیها از میدان نفتی مشترک فروزان در سال درآمد دارند. به عبارت دیگر، اگر میخواهیم مقابل سود سعودیها بایستیم، باید برداشتهای نفتیامان از میادین مشترک را افزایش دهیم، مسالهای با توجه به مخالفت مخالفان دولت با قراردادهای نفتی و گازی، بهنظر میرسد فعلا راه به جایی نخواد برد!
اما حجت دومی که مطرح میکنند، این بود که تعطیلی حج، کاسبی عدهای را مختل کرده بود و این عده بودند که عزت و منافع ملی را فروختند و با فشارهای مختلف برای تداوم کاسبی خود دوباره حج را برقرار کردند. این بخش از سخنان آنها جای تامل دارد، بنده منکر این مساله نیستم، اما به دلایل با آن مخالفم. این دلایل را نمیشود اینجا باز کرد، اما حج، واقعا یک کنگره بزرگ از مسلمانان است و آنجا اتفاقاتی روی میدهد که هم نمیشود حساب سود و زیان روی آن گذاشت.
به هر حال ما حج توام با آرامش برای حاجیان آرزو میکنیم و آنهایی که پول حجشان را به فقرا، نیازمندان، نوعروسها و خرید وسایل پزشکی برای مناطق محروم اختصاص دادند، بدون شک حجی مقبول نزد پروردگار یکتا دارند.