کریم جعفری:
سفر پادشاه عربستان به روسیه و دیدار با رئیس جمهور این کشور از هر وجه دارای اهمیت است، سفری از بیابان شبهجزیره به سرزمین یخ و سرما، سفری که حاشیهای بر متن اختلافات دو کشور در مسائل گوناگون است و شاه سعودی در تلاش برای آنکه حاشیهها را جایگزین متن کند، به ویژه آنکه این روزها روسها بازیگری قدرتمند در منطقه شدهاند و روابط حسنهای با همه دشمنان عربستان در تهران، بغداد، دمشق و حتی دوحه و آنکارا دارند. این روابط برای سعودیها میتواند یک میانبر باشد تا بلکه ریاض بتواند از رهگذر آن آنچه را که در حماقتهای متوالی از دست داده، با خریدهای سخاوتمندانه به دست بیاورد.
در مذاکرات دیپلماتیک طرفین در کرملین، هر آنچه گذشته کمتر به رسانهها راه یافته است، اما فرش قرمز و استقبال بیسابقه طرف روس از شاه سعودی نشان از هوشمندی پوتین دارد. او در صدد استفاده از فرصتها برای احیای اقتصاد و قدرت کشورش است و هیچ فرصتی را از دست نمیدهد. پوتین نشان داده بیش از آنکه به دنبال مصالح باشد، دنبال منافع است و هر کشوری که بتواند منافع ملی روسیه را تامین کند، دوست خواهد بود. همین منافع ملی هم باعث شد تا سران کرملین روابط حسنهای را با ایران، عراق، سوریه و حتی ترکیه و مصر تدارک ببینند و حضوری قدرتمند در تحولات سیاسی و نظامی منطقه داشته باشند.
واقعیت آن است که روابط روسیه و عربستان همیشه تاکتیکی بوده و هیچوقت وارد حوزههای راهبردی نشده است. ریاض بخشی از راهبردهای کلان واشنگتن به شمار میرود و متحدی تاریخی برای امریکا است و این نکته مهم را روسها بهخوبی میدانند، با این حال این وحدت نمیتواند مانعی برای بهرهبرداری طرف روس از ظرفیتهای سعودیها در منطقه شود. ارتباط خوب سعودیها با همه گروههای تروریستی و تکفیری در سطح جهان به ویژه منطقه راهبردی قفقاز، در سوریه، عراق، شبهقاره، آسیای مرکزی و ... مسالهای است که روسها میخواهند بیشتر در مورد آن بدانند. از سوی دیگر سعودیها بخش مهمی از کشورهای صادرکننده نفت در جهان هستند و طرفین میتوانند نقش مهمی در حوزه انرژی داشته باشند.
سعودیها نیز میدانند که روابط آنها با مسکو مانند روابط به واشنگتن نخواهد شد، ولی میخواهند از ظرفیتهای طرف روس در منطقه استفاده کنند. نیازهایی مانند اختلاف با ایران، عراق و سوریه، مساله گروههای تروریستی و همچنین اختلافات با قطر، جنگ در یمن، مساله نفت و ... از جمله نکاتی است که روسها میتوانند کمک شایانی به سعودیها کنند. این نیازهای متقابل است که طرفین را روبهروی هم و سر میز مذاکره نشانده و عامل همکاریهای طرفین شده است. آنچه که در سفر شاه سعودی روی آن خیلی تاکید شده و بهنظر میرسد اصلا اهمیتی ندارد، مساله خرید تسلیحات روسی از جمله سامانه پدافندی اس400، موشکهای ضدزره، خط تولید کلاشنیکف 103 و... است که البته هیچ اهمیتی ندارد. چرا که در برابر سامانههای متعدد امریکایی مانند تاد و پاتریوت، اس400 اصلا در شمار نمیآید.
در مورد ساخت اسلحههای کلاشنیکف نیز سعودیها پیش از این نیز علاقه خود را نسبت به خرید خط تولید آن نشان داده بودند که با آن موافقت نشده بود، اما حالا میتواند بخشی از پروژه بلندپروازانه ولیعهد عربستان باشد که پیش از این گفته بود میخواهد عربستان را جزو 10 کشور اول تولیدکننده سلاح کند. این سفر، سفری برای عمق دادن به روابط دو جانبه بود، اینکه این تعمیق چه اندازه باشد، خود حکایت دیگری است.