شش سال از شروع بحرانسازی در سوریه و جنگ داخلی در این کشور میگذرد. در این شش سال، هر چه توان و قدرت ایران در منطقه افزوده شد، روابط تهران با یکی از متحدین قدیمیاش در منطقه که تقریبا همه هزینههای حمایت از آن را هم پرداخته و میپردازد، سختتر و سختتر شد. این متحد قدیمی که همه وجود و حیات خودش را مدیون جمهوری اسلامی ایران است، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین است که به دلیل اتخاذ راهبردهای بسیار اشتباه در سوریه نه تنها این کشور را از دست داد، بلکه روابط حسنه و دیرینهاش با تهران نیز غبارآلود شد، تا جایی که در طول این شش سال همواره دو طرف علیرغم میل باطنی برای نزدیکی، در این حوزه موفقیتی نداشتهاند.
عامل و بانی اصلی این دوری و اختلافات، اقدامات بهدور از اخلاق و تدبیر خالد مشعل رئیس پیشین دفتر سیاسی حماس بود، کسی که یکی از مهمترین عوامل مسلح شدن تروریستها در بحران سوریه بود و کلاه گشاد قطر و ترکیه برای ورود دادن فلسطینیها به این بحران سرش رفت. در این مجال بر آن نبوده و نیستم که در این مورد نکاتی را متذکر شوم، اما واقعیتها به ما میگویند که عدم عذرخواهی رسمی برخی از سران حماس در قبال شهادت صدها تن از نیروهای مقاومت و همپیمانی با مخالفان محور مقاومت، عاملی بود که حتی شهروندان ایرانی هم راغب نبودند که قیافه اعضای حماس را در تهران مشاهده کنند.
با این اوصاف، بهنظر میرسد هر چه به پایان بحران در سوریه نزدیکتر میشویم و هر چه دوحه و آنکارا خود را نیازمند کمک و همراهی تهران میبینند، رهبران حماس هم با تعویض اسب، بار دیگر میخواهند وارد کورس دیپلماسی منطقهای با عبور از زمین ایران شوند. این تعویض اسب با کنار رفتن خالد مشعل و جانشینی اسماعیل هنیه صورت گرفت تا چهرههای داخل فلسطین بیشتر و بیشتر دیده شوند.
سفر معاون هنیه به تهران و دیدار او با مقامات ایرانی، مقدمهای بر یک داستان بلند است که طی آن حماسیها باید تعهدات بیشماری در مورد بسیاری از مسائل مهم بدهند. صالح العارودی که به تهران آمده، یک اخوانی شناخته شده است که در طیف ترکیه جای دارد و نگاهش به سمت حزب عدالت و توسعه است. او البته ویژگیهای خاصی هم دارد و میتواند بر عکس مشعل و یا موسی ابومرزوق نگاههای اخوانی خود را مخفی کند و یک دیپلمات برجسته نشان دهد، کما اینکه در سفرش سعی کرد این مساله را القا کند که اختلافی با ایران ندارد.
با توجه به اینکه حماس دست به یک آشتی ملی در سطح داخلی فلسطین زده و سعی کرده روابط را با رامالله بهبود ببخشد، در حوزه منطقهای و بینالمللی هم بر آن است تا جای پای خود را مستحکم کند. حماس بر این مساله واقف است که قطر و ترکیه ممکن است تحت فشارهای همسایگان و یا یک تغییر حزبی از دست بروند، اما جمهوری اسلامی ایران در حمایت از ملت فلسطین و مبارزه با اشغالگریهای صهیونیستها ثابت قدم است و در چهار دهه گذشته تغییری در این سیاست نداده است.
به هر حال سفر العارودی باید با برخی اصلاحات در رفتارهای حماس در سطح منطقه نیز همراه باشد. آنها باید رسما از ملت، دولت و ارتش سوریه به دلیل رفتارهای خود عذرخواهی کنند و بیش از آنکه برایشان تفکر و نگاه اخوانی مطرح باشد، آرمانهای فلسطین را باید مدنظر قرار دهند.