كريم جعفري:
بحران میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از تعارفات معمولی گذشته و وارد مرحلهای خطرناک در حد براندازی شده و هر یک از طرفها در تلاش است تا رقیب را به زیر بکشد. صحبت از اختلافات مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه سابقهای بیش 20 سال دارد و بهجز عمان و کویت، تقریبا هر چهار کشور دیگر شاهد ائتلافهایی علیه یکدیگر بودهاند. با این حال در دعوای اخیر، کویت و عمان هم بیطرف نبوده و باوجود آنکه میگویند هیچ طرفیتی ندارند، اما بر اساس شواهد موجود آنها حامی قطر هستند و برای این اقدام خود دلایلی هم دارند.
امیر کویت در سخنانی در پارلمان این کشور گفت: کشورش به «تعامل آرام درخصوص بحران کشورهای عرب حوزه خلیجفارس پایبند است» چراکه این مسالهای است که نسلهای آینده در قبال آن مدارا نخواهند کرد. تاریخ و نسلها کسی را که حتی یک کلمه برای شعلهور کردن اختلافات میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بگوید، نخواهد بخشید. او نسبت به پیامدهای فروپاشی شورای همکاری خلیجفارس به عربستان و قطر و دیگر کشورهای عضو هشدار داد و گفت: اگر این شورا فرو بپاشد آخرین پایگاه همکاری عربی درهم میشکند.
این سخنان یعنی، بحران به جای خیلی خطرناکی رسیده و کسی هم دیگر نمیتواند مانع رسیدن به نقطه فروپاشی در تاریخ چهار دههای این شورا باشد که با بزکهای مصنوعی تلاش میکرد خود را در یک چارچوب حفظ کند و سالی یکی دو بار سران آن (که در 95 درصد موارد سلطان عمان آن حضور نداشت) با هم عکس یادگاری بگیرند. اگر تا همین چند ماه پیش طرفها حفظ ظاهر میکردند، امروز این ظاهرسازی هم به کناری رفته و چهره واقعی اختلافات و بگیر و ببندها در حال نشان دادن خود است و ما انتظار داریم که زودتر نتیجه این دشمنیها مشخص شود.
قطر در دعوای خود با طرفهای دیگر به دو سلاح عمده مسلح است، نخست به شبکه الجزیره و دوم به شبکه بزرگ جماعت اخوان المسلمین که در تقریبا همه کشورهای اسلامی آشکارا و مخفیانه حضور پررنگی دارد. به باور نگارنده، عربستان و امارات در یک طرح برنامهریزی شده در حال هدف قرار دادن هر دو شبکه هستند و برای رسیدن به منظور و مقصود خود هزینههای هنگفتی هم میکنند. بهعنوان مثال، سعودیها جنگ رسانهای شدیدی را علیه اخوان المسلمین شروع کرده و روزنامه عکاظ یک ویژهنامه مفصل در قالب یک اینفوگرافی از حضور اخوانیها در اروپا منتشر کرد که بدون شک دیگر رسانههای دستوری این کشور هم دست به چنین اقداماتی زدهاند.
این جنگ علیه اخوان المسلمین، روی دیگری هم دارد و آن نیز به وسیله مقامات مصری بهعنوان مهد این جماعت در حال شکلگیری است. رئیسجمهور مصر در گفتوگو با شبکه فرانس24 برای آنکه خود را از زیر بار اخوان جدا کند، توپ را به زمین مردم میاندازد و در پاسخ به سوالی در مورد آشتی با این جماعت میگوید: «جواب این سوال نزد من نیست این سوال را باید از مردم مصر بپرسید. مردم مصر بسیار خشمگین هستند و باید دیگران به این مساله توجه کنند.» کسانی که در حوزه سیاسی و امنیتی کار کرده، بهخوبی منظور السیسی از این صحبتها را میدانند، بهزودی فشار بر جماعت اخوان در مصر گسترش خواهد یافت.
اما روی دیگر سکه، به رفتارهای امارات متحده عربی باز میگردد. بهنظر میرسد که اماراتیها نبرد رسانهای را بر عهده گرفتهاند تا الجزیره را ساکت کنند. سایت خبری «مک کلاچی» آمریکا نوشت، امارات برای هدف قرار دادن قطر از طریق شبکههای اجتماعی، یک شرکت آمریکایی را که با استراتژیست ارشد سابق کاخ سفید روابط عمیقی دارد، به کار گرفته است. بر اساس این گزارش، پس از برکناری استیو بنن از سمتش در کاخ سفید، امارات از این شرکت درخواست کمک کرده و ۳۳۰ هزار دلار برای هدف قرار دادن قطر در پایگاههای فیسبوک، توئیتر و دیگر شبکههای مجازی پرداخت کرده است.
بنن ماه میلادی گذشته به امارات سفر و با محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی دیدار کرد و از تعدادی از کشورهای خاورمیانه از جمله امارات در راستای اختلافاتشان با قطر حمایت کرد. همچنین این گزارش نشان میدهد که بن زاید در ماه دسامبر در دوره انتقالی ریاست جمهوری آمریکا، با بنن، جارد کوشنر، مشاور ارشد ترامپ، مایکل فلن، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در برج ترامپ در نیویورک دیدار کرد که این دیدار جنجال زیادی به راه انداخت، زیرا امارات برخلاف پروتکلهای مرسوم به دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا درخصوص این سفر خبر نداده بود.
حالا شما روی دیگر سکه را هم در مورد روابط قطر و چانهزنیهای این کشور نگاه کنید. قطریها چند روز پیش مرکز نظامی خود در واشنگن را راهاندازی کرده و برای تحویل 72فروند اف15 استرایک ایگل SA رایزنیهای خود با امریکاییها را تشدید کردهاند. مقامات دوحه همچنین تلاش داشته و دارند تا در سطح منطقهای و بینالمللی شرکای مطمئنی برای خود پیدا کنند و در نبردی که قرار است در این حوزهها شکل بگیرد، به سلامت خارج شوند. قطریها علاوه بر ترکیه بهعنوان یک متحد طبیعی، روی کویت و عمان نیز حساب ویژهای باز کردهاند.
نگارنده پشت پرده سیاست را نمیداند، اما وقتی شواهد را کنار هم گذاشته و تلاشهای بیشمار دیپلماتها و امنیتیها را میبیند به این نتیجه میرسد که عمر شورای همکاری اگر روی کاغذ به پایان نرسیده باشد، در عمل به پایان رسیده و این شورا به دو تیم سه کشوره تبدیل شدهاند. دلیل حمایت عمان و کویت از قطر نیز به ترس آنها از قدرتگیری عربستان و امارات باز میگردد. هر چند عمانیها ترسی از طرف سعودی ندارند، اما خریدهای وحشتناک نظامی امارات و سابقه اختلافات مرزی با این کشور، باعث شده تا آنها نیز از قطر حمایت کنند.
به هر حال، در آینده سیاسی منطقه خلیج فارس نیاز به دقت و پیگیری جدی دارد. طرفی در این مسابقه و معادله پیروز است که بتواند پیشبینیهای دقیقی کرده و با رصد کامل و همیشگی رفت و آمدها و زد وبندهای پشت پرده، بهترین تصمیم را بگیرد. حتی به نظر میرسد که امریکاییها نیز در این معادله تا اندازهای طرف سعودی و اماراتیها را گرفته باشند. اگر قرار است عراق و عربستان به هم نزدیک شوند، همه عوامل و مسائل فقط به ایران که باز نمیگردد!! تیلرسون یک مدیر نفتی است، او و ترامپ بهخوبی میدانند که پول کجا خوابیده است. شاید سفر روز پنجشنبه حیدر العبادی به کویت پس از سفرش به تهران، دستاوردهای بیشتری داشته باشد. ما همه تماشاچی بازی هستیم، فقط باید خیلی صبور بود.