bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۰۰۰۰
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۱۷ - ۲۲ آبان ۱۳۹۶
کتاب و کتابخوانی این روزها دچار شعارزدگی شده است، شعارهایی که با همه تلاش‌های واقعی برای احیای آن به‌نظر می‌رسد موفقیتی در نهایت خود نداشته است. آماری که در مورد کتاب و کتابخوانی در کشور ما وجود دارد نه تنها غم‌انگیز است، بلکه باعث تاسف‌ فراوان است، ملتی که بخشی از تاریخ، تمدن و فرهنگ جهان را ساخته‌اند، مطالعه نداشته و خیلی از مفاخر خود را نمی‌شناسند.
کریم جعفری:
کتاب و کتابخوانی این روزها دچار شعارزدگی شده است، شعارهایی که با همه تلاش‌های واقعی برای احیای آن به‌نظر می‌رسد موفقیتی در نهایت خود نداشته است. آماری که در مورد کتاب و کتابخوانی در کشور ما وجود دارد نه تنها غم‌انگیز است، بلکه باعث تاسف‌ فراوان است، ملتی که بخشی از تاریخ، تمدن و فرهنگ جهان را ساخته‌اند، مطالعه نداشته و خیلی از مفاخر خود را نمی‌شناسند. در روزنامه بامداد جنوب، کتاب همواره جایگاه مهمی داشته و این روزنامه به فراخور توان خود سعی کرده تا در این زمینه اطلاع‌رسانی کند. 

ما هر روز در صفحه آخر یک کتاب جدید را معرفی می‌کنیم، بدون آنکه از ناشر انتظار داشته باشیم کتابش را در اختیار ما قرار دهد. بامداد جنوب تلاش بی‌وقفه‌ای در طول دوره انتشار خود به‌خرج داد، به‌ویژه هنگامی که بوشهر در دو سال پیاپی تلاش کرد تا به‌عنوان پایتخت کتاب ایران معرفی شود. ده‌ها تیتر، عکس، گزارش و خبر در این مورد به‌عنوان یک همراه دائمی در روزنامه کار شد و همه این موارد بدن هیچ چشمداشتی بوده است. در نمایشگاه مطبوعات در دو هفته پیش هم یکی از برنامه‌های جانبی روزنامه، نشستی در مورد پایتختی کتاب بود که خوشبختانه دوستان بوشهری که در نمایشگاه بودند، فقط دو سه نفر آمدند و بقیه هم طبق معمول غیب‌شان زد و باوجود اطلاعی که از این نشست داشتند، نیامدند تا نشان دهند که برخی اوقات ترجیع‌بند رفتارها فرهنگی نیست و مسائل دیگری است. البته آمدن آنها برای شخص بنده هیچ اهمیتی نداشت، صرفا چون یکی از مسوولان امر کتاب کشور در آن برنامه دعوت بود، باعث بد شدن چهره استان شد. 

با همه این اوصاف، فرهنگ کتابخوانی در کشور ما به حد اعلی افت کرده و راه چاره درمان آن کار دولتی نیست، باید ذائقه مردم در حوزه کتاب تغییر کند. روزانه چندین ساعت در کانال‌های تلگرامی و فضای مجازی همه سرگرم خواندن و مطالعه مطالبی هستند که نه به خرج دنیا می‌رود و نه توشه آخرت است، فقط و فقط وقت تلف کردن بیخود و بی‌جهت به‌شمار می‌رود. میزان اندک مطالعه باعث شده تا پدر و مادرها از پاسخ به سوالات فرزندان خود ناتوان باشند، کمتر پدر و مادری است که برای فرزند خود، کتاب هدیه بخرد، یا کتاب‌های به‌روز در حوزه کودک و نوجوان را بشناسد. عدم مطالعه در خانواده باعث شده تا در خانه‌های جدید جایی برای قفسه کتاب نباشد، زوج‌های جوان امروزی اگر دانشگاهی رفته باشند، کتاب‌های درسی خود را به‌عنوان سند دانشگاه رفتن در یک جای محدود می‌چینند و شک نداشته باشید که آنها هیچ وقت سراغ کتاب نمی‌روند.
یک بار در همین ستون نوشتم که اگر کسی تاریخ بیقی، شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، چهار مقاله عروضی سمرقندی، گلستان سعدی و منشآت قائم مقام فراهانی را نخوانده باشد، عملا بیسواد است. این بماند بر اینکه باید در حوزه ادب، حتما غزلیات حافظ و بوستان سعدی را هم مطالعه کرده باشد و از قطعات و قصاید پروین اعتصامی هم توشه‌ای برداشته باشد. حالا شما در میان قشر جوان امروزی بروید و از او بخواهید یک غزل حافظ را بدون تُپُق زدن بخواند! یا آنکه یک نامه اداری بنویسد... شاید هم از او بپرسید آیا از ادبیات کلاسیک جهان، آثار ژول ورن، بالزاک، چخوف، داستایوفسکی، ویکتور هوگو، الکساندر دوما و.... را حتی یک بار تورق کرده‌اند؟ صد سال تنهایی را می‌شناسند؟ برندگان صلح نوبل در حوزه ادبیات را می‌شناسند؟ 

کشوری که از مطالعه تهی شود، از تاریخ و تمدن تهی خواهد شد. شوربختانه دست‌هایی در کار است تا فرهنگ ایران را به 1400 سال کاهش دهد، کسانی هستند که می‌خواهند پادشاهان را از تاریخ محو کنند، کسانی هستند که در افراط و تفریط حاضر هستند همه چیز را نابود کنند و این بزرگ‌ترین خطر برای یک جامعه است که اگر مطالعه نداشته باشد، نابود خواهد شد. همین دو سه هفته پیش بود که به‌عنوان روز کوروش گروهی بسیار می‌خواستند به پاسارگاد بروند، از همه کسانی که به این مراسم بدون دعوت می‌خواستند بروند بپرسید سلسله هخامنشی چند پادشاه داشت، موسس آن چه کسی بود، توسط چه کسی نابود شد و بزرگ‌ترین پادشاه آن چه نام داشت، باور بفرمائید نمی‌دانند، آنها در یک جو زدگی خاص ناشی از تبلیغات به سراغ موضوعی رفته‌اند که شناخت کاملی از آن ندارد و هر چه خوانده‌اند در قالب چند مطلب در کانال‌های تلگرامی بوده که معمولا 80 درصد آنها هم صحت ندارد.

معضل کتاب، در کشور به سادگی قابل حل شدن نیست، تا زمانی که ممیزی‌های کتاب به شکل امروزی وجود دارد، چاپ کتاب به یک تجارت تبدیل شده و به جای چند ناشر قدرتمند، صدها ناشر ریز و درشت وجود دارد، کتاب به‌خوبی معرفی نمی‌شود، در کشور ما مردم کتابخوان نمی‌شوند.
برای کتابخوان کردن مردم، باید فکر اساسی کرد، از دوره دبستان و پیش دبستانی باید نسل آینده را با کتاب آشنا کرد. متولدین اوخر دهه شصت، هفتاد و بعد از آن، دیگر انسی با کتاب نخواهند گرفت و سرمایه‌گذاری اصلی باید روی متولدین دهه 90 به بعد باشد. به این منظور نیاز به برنامه‌ریزی دقیق است و باید کتابخوانی را به خانه‌های مردم برد و به‌عنوان بخشی از سبد خانوار معرفی کرد. تا زمانی که مردم ما یاد نگیرند که بخشی از درآمد خود را صرف خرید کتاب کنند، نمی‌توان امیدوار بود که با تخفیف‌های آنچنانی کسی کتابخوان می‌شود. خیلی‌ها کتاب را می‌خرند، اما نمی‌خوانند و اگر هم بخوانند خروجی خاصی از آن دستگیرشان نمی‌شود. 

ما امیدواریم که در کشور نگاه‌ها به سمتی برود که مردم آن اندازه وقت داشته باشند که بدون دغدغه کتاب بخوانند و سرانه مطالعه را ببرند بالاتر. وقتی سرانه مطالعه ما از عربستان، امارات، پاکستان، هند و حتی افغانستان پایین‌تر است، شک نداشته باشید تا دو دهه دیگر آنها از ما بیشتر پیشرفت‌ خواهند کرد و این قانون اصلی جهان امروز است. وقتی برای جمعیت 82 میلیونی، تیراژ کتاب می‌شود 800 نسخه، انتظار هیچ توفیقی را نداشته باشید، چرا که امروز یک کانال تلگرامی با بیش از 20 هزار عضو فعال، یک مطلب را به تعداد بیشتری تحویل می‌دهد، اما با عمق بسیار کمتر... به‌ عبارت دیگر، مردم ایران امروز با فضای مجازی به اقیانوسی با عمق یک بند انگشت تبدیل شده‌اند. 

برچسب ها: فرهنگ ، کتاب ، مطالعه ، توسعه ، تمدن
نام:
ایمیل:
* نظر: