کریم جعفری:
میگویند در رژیم پهلوی اداره کل ضدجاسوسی ساواک یک عادت ثابت داشت، هر دیپلماتی که به ایران وارد میشد تا شش ماه اول هیچگونه واکنشی نسبت به وی صورت نمیگرفت و بعد از این مدتزمان، او تحت تعقیب و نظارت قرار میگرفت و اگر طرف خورده شیشهای داشت و عنصر اطلاعاتی از آب در میآمد، از طریق وزارت خارجه عذرش را میخواستند. این رفتار را رسانهها و سیاسیون بوشهری در قبال هر استاندار یا مسوولی که به استان وارد میشود، دارند.
آنها شش ماه به طرف فرصت میدهند تا خودش را نشان دهد و پس از شش ماه دیگر قضاوت خود را کرده و موضع را هم مشخص کردهاند. طرف مقابل نیز ماهیت خود را به شکل علنی نشان داده و دستش برای همه رو شده و نمیتواند خلاف آن رفتار کند. حالا داستان استاندار جدید است، عبدالکریم گراوند در این فرصت شش ماهه به سر میبرد که بیش از دو ماه از آن گذشته و فرصت اندکی پیشرو دارد. در همین رابطه روز شنبه پایگاه خبری خلیجفارس در شنیدههای خود خبری را به این مضمون منتشر کرد: «شنیده میشود استاندار بوشهر برای دو معاونت سیاسی امنیتی و عمرانی، گزینههایی خارج از استان مدنظر دارد.
گویا برای انتصاب فرمانداران هم روال وزارت کشور در تعیین استانداران غیربومی موردتوجه گراوند قرار گرفته، درحالی که کارشناسان معتقدند درصورت قطعی بودن انتصاب معاونان غیربومی، ضروریست برای فرمانداریها از نیروهای بومی شهرستانها استفاده کرد که شناخت بهتری نسبت به مشکلات و فرصتهای شهرستان دارند.» هر چند نگارنده دوست نداشته و ندارد که در کار استاندار یا هر مسوول دیگری دخالت کند و یا خط مشیتعیین کند. با این حال خبر از جنبههای مختلفی قابل بررسی و تامل است و ضرورت دارد با تدبر بیشتری مورد نقد و کنکاش قرار بگیرد. همه میدانند نویسنده این کلمات با 80درصد فرمانداران فعلی به لحاظ عملیاتی و توانایی کار مشکل دارم و هیچ کارنامه موفقی برایشان ندیدهام و البته «الناس (شما بخوانید الفرماندار و البخشدار و المعاون) علي دين ملوكهم (استاندار سابق)» نیز میتواند شاخصی برای خودش باشد. در مورد معاونین استاندار نیز قضاوت را به اهل فن و دوستانی که سر و کار دارند، میسپارم. معاونی که این روزها دغدغهاش حوزچه میگو و ریاست فلان هیئت ورزشی است، قضاوتش با مردم است. اینکه گراوند میخواهد از نیروی غیربومی در این حوزه بهره بگیرد کاملا بهخودش مربوط است و مَنِ رسانهای فقط میتوانم اینجا «خبرش» را کار کنم، چون نه دستم به نامبرده میرسد و نه اینکه میخواهد به حرف ما گوش دهد، چرا که شاید هنوز هم بادهای شمالی بیشتر از توفان بامداد اثر دارد.
در اینجا دو مساله مهم وجود دارد، نخست آنکه آیا انتخاب فرمانداران بومی مانند همین 10 نفر است یا آنکه او در این مدت افراد بهتری پیدا کرده است! اگر استان ما در همین اندازه و اشل نیرو دارد پس همان بهتر که از خارج از استان حتی فرماندار هم وارد کنیم، چرا که اگر قرار بر شایستهسالاری نباشد و مانند سالهای گذشته رابطه بر توانایی و ضابطه بچربد و فرمانداری انتخاب شود که به جای سامانگری همه همّ و غمش ویرانگری باشد، اوضاع نور علیالنور خواهد شد.
با این حال بر این باور هستیم که در استان بوشهر نیروهای توانمند، باعرضه و مدیری هستند که در طول چهار سال گذشته زیر سایه سنگین مجیزگوها نتوانستهاند قدعلم کنند و گراوند در این زمینه باید با همه رایزنی کند و افراد موثر را انتخاب کند.
مساله دوم به انتخاب معاونان استاندار بر میگردد. در این زمینه بیشتر مبحث بازنشستگی مطرح است و در این حوزه نیز انسانهای توانمندی در استان وجود دارند، مشکل اینجاست که استاندار یا این افراد را نمیشناسد یا آنکه دوست دارد با دوستان قدیمی خود کار کند که زبان همدیگر را بهتر میفهمند. اگر تمایل داشته باشد خیلیها حاضر هستند که این افراد را برای این سمتها معرفی کنند.
متاسفانه استانداری همچنان به رکود سابق خود ادامه میدهد و ندا و صدایی نیز از کسی شنیده نمیشود، ما بهعنوان بخشی که صدای مردم را بیشتر از همه میشنویم، حتی در برخی موارد اعتراضها را هم شاهد هستیم، اینکه استاندار با کارکنان جلسه میگذارد و خیلی از کارمندان حاضر نمیشوند و یا آنهایی که میآیند سکوت میکنند، نشان میدهد یکجای کار میلنگد. حتی آن یک کارمندی هم که صحبت کرد از مشکلاتش نگفت، بلکه از اینکه نهاد قدرت در استان ابهت سابق خودش را از دست داده، گلایه کرد.
ما پیشنهادات دوستانه خود را پیش از این به عبدالکریم گراوند در همین ستون دادهایم و پیامهای دیگری را هم از طرق دیگر به وی منتقل کرده و نکاتی را مطرح کردهایم، موضع ما شفاف است و این پیامها را در صورت صلاحدید منتشر خواهیم کرد تا همه موضع ما را بدانند. با این حال ما فقط یک خواسته از وی داشته و آن نیز تلاش برای توسعه استان با بهکار گیری نیروهای مدیر و پاکدست بوده است، اگر چیزی بیشتر از این در پیامهای ما بعدها یافتید، حرفهای ما همه اشتباه بوده است.
این را هم مورد تاکید قرار دهم که در اینکه ما هم بخشی از آن فرصت شش ماهه هستیم، نباید شک کرد. به هر حال یک هماهنگی خواسته و یا ناخواسته میان همه سیاسیون و رسانههای استان بوشهر وجود دارد. بهجز آن بخشی که وامدار نهاد قدرت بوده و بند ناف رسانهاشان را در بولتن شدن برای فلان اداره و سازمان بریدهاند، تقریبا همه در این زمینه یکصدا هستند. ما باز هم به جنابشان پیشنهاد میکنیم (ما در جایگاه توصیه نیستیم) سریعتر دست بجنباند، واقعیتها بسیار تلختر از چیزی است که شاید استاندار پشت میزش تصور میکند. استان بوشهر نیاز به یک تحرک بسیار سریع بر اساس خرد جمعی دارد.
انشالله که هم فرمانداران و معاونان خوبی در حوزه حاکمیتی انتخاب شوند، فقط ما یک خوف و واهمه عجیب از غیربومیها داریم و آن اینکه وقتی یکی از آنها آمد، پشت سرش دهها نفر دیگر هم میآیند و بعد جای خود ما بوشهریها نیست. بنده طرفدار استاندار غیربومی بودم، اما به این شرط که از ظرفیتهای استان بهنحو احسن استفاده کند. اگر قرار است مانند فلان اداره کل که آبدارچیاش پسر خاله عمهی مدیر است، مدیران وارداتی هم اینگونه باشند که بهتر است اندیشه دیگری بیندیشیم.