بامداد جنوب:
وقتی انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، کسی گمان نمیکرد شعلههای این پیروزی به فراتر از مرزهای کشورمانکشیده شود اما حالا یکی از متحدان ایران در مدیترانه یعنی حزبالله لبنان بهعنوان بازوی قدرتمند تهران در منطقه عمل میکند و دشمن دیرین ما یعنی اسرائیل را در مرزهای شمالیاش به دام انداخته است.
شکی نیست که تلآویو و امریکا و برخی از همپیمانان منطقهای آن همواره در فکر یورش گسترده به لبنان به منظور غلبه بر مقاومت لبنان هستند و این موضوعی است که برخی از مسوولان رژیم صهیونیستی و امریکایی با لحن کمتر از زبان مسوولان برخی از کشورهای منطقه که همپیمانان امریکا و رژیم صهیونیستی محسوب میشوند، شنیده میشود. تلآویو پس از جنگ سال ۲۰۰۶ لبنان و سپس جنگهای غزه در سال ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴، از ورود به جنگ با حزبالله واهمه دارد و قبل از هرگونه جنگافروزی جدید ضد مقاومت اسلامی لبنان، هزاران محاسبه خواهد کرد.
اسرائیلیها بهخوبی دریافتهاند که هر جنگی که این رژیم به راهاندازد و در آن نتواند بهطور قاطع برنده شود دارای تبعات منفی بر رژیم صهیونیستی است از همین رو بهسادگی تصمیم به جنگ را اتخاذ نمیکند. در شرایط کنونی هرگونه ماجراجویی جدید بسیار سختتر و دارای پیچیدگی بیشتری خواهد بود. این بدان سبب است که اولا توان نظامی مقاومت و تجارب جنگی آن و جنگافزارهای آن بسیار قویتر از همه رویاروییهای قبلی است. به اذعان مسوولان رژیم صهیونیستی، تلآویو در جنگ آتی وضعیت و شرایط به مراتب خطرناکتر از همه جنگهای قبلی با توجه به حجم ویرانیهایی که به بار میآید، پیدا میکند. ثانیا؛ رژیم صهیونیستی با جبهههای متعددتری اینبار روبهرو خواهد شد از الناقوه در لبنان تا حوض الیرموک در مثلث مرزی سوریه-فلسطین- اردن.
ثالثا؛ رژیم صهیونیستی با رزمندگانی روبهرو خواهد شد که شرایط را متفاوت رقم خواهند زد. این رزمندگان از فنون جنگی و پشتوانه اعتقادی و سلاح پیشرفتهای برخوردار هستند که نتایج این جنگ برای تلآویو با همه جنگهای قبلی رژیم صهیونیستی متفاوت خواهد بود. آیا رژیم صهیونیستی در شرایطی که جنگ با تروریسم در برخی جبههها تمام شده و در برخی جبهههای دیگر در حال اتمام است دست به ماجراجویی خواهد زد؟ جواب این پرسش در بررسی شرایط پس از جنگ سال ۲۰۰۶ است که هنوز تلآویو درگیر شکستی است که وینوگراد (با پایان یافتن جنگ تابستان ۲۰۰۶ اسرائیل علیه حزبالله لبنان که به جنگ ۳۳ روزه معروف و با شکست فاحش اسرائیل همراه بود، پارلمان (کنیست) اسرائیل و وزارت دفاع رژیم صهیونیستی، کمیسیونهایی را برای تحقیق درباره این جنگ تشکیل دادند و همزمان نخستوزیری هم یک گروه تحقیق تشکیل داد. هر چند که بر اساس قانون رژیم صهیونیستی، توصیههای این گروهها الزامآور نیست.
گروه وینوگراد (به ریاست الیاهو وینوگراد که یک افسر بازنشسته است، از طرف این رژیم، مامور تهیه گزارش در پایان این جنگ شد) نیز به آن اذعان کرد. طی سالیانی که از آن جنگ میگذرد، مسوولان رژیم صهیونیستی راههای موفقیت در هر جنگ پیشرویی را مورد بررسی قرار دادهاند اما بحرانهای کشورهای عربی، رشد گروههای تکفیری و درگیر شدن حزبالله در جنگ علیه این گروهها؛ این اطمینان را برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد که حزبالله در باتلاقی گرفتار شده است که توان خروج از آنرا ندارد اما شکست گروههای افراطی و موفقیت حزبالله در امن نگه داشتن مرزهای لبنان و سهم آن در شکست دادنتروریسم در سوریه موضوعی بود که در محاسبات تلآویو به آن توجه نشده بود و به عبارت دیگر صهیونیستها انتظار این موفقیت را نداشتند. محور مقاومت پیروز شد و صهیونیستها به تنش میان ایران-عربستان دلبستند تا محور مقاومت را تضعیف کنند.
صهیونیستها در راستای تحرکات خود برای جنگ آتی با حزبالله به رزمایشهایی نیز روی آوردند و تلاش کردند که جنگ با حزبالله در جنوب لبنان را شبیهسازی کنند اما این در واقع ناشی از ترس و واهمه آنها از توان حزبالله در ورود به شهرکهای صهیونیستنشین در جنگ آتی است و بهویژه که مقاومت لبنان در سوریه تجارب گرانبهایی را در زمینه انتقال از دفاع به حمله به دست آورده است و اسرائیلیها بهخوبی میدانند که رزمندگان حزبالله لبنان بر گروههای انتحاری که نظامیان رژیم صهیونیستی به مراتب قویتر بودند غلبه کردهاند. عبدالباری عطوان تحلیلگر مشهور جهان عرب دراینباره مینویسد: مقاومت فلسطین و لبنان از برتری نظامی اسرائیل ترسی ندارد آنگونه که رژیمهای عربی میترسند. وی در ادامه به نگرانی صهیونیستها از اینکه حزبالله با پهپادهای خود میادین گازی در دریای مدیترانه را هدف قرار دهد، اشاره کرده است. عطوان میافزاید: گنبد آهنین شاید بتواند با موشکهایی که از غزه میآید مقابله کند اما بهطور قطع نمیتواند پهپادهایی که از جنوب لبنان یا جنوب فلسطین میآیند را ساقط کند و این دیدگ را همه کارشناسان اسرائیلی دارند. آنچه ما میخواهیم بگوییم این است که افراد با شرافت بهطور شبانه روز در راستای تقویت توان نظامی مقاومت و ایستادن در برابر زورگویی اسرائیل تلاش میکنند.
وی بیان کرد: ما تعداد موشکهای پاتریوت اشغالگران را نمیدانیم اما آنچه میدانیم این است صدها هواپیمای بدون سرنشین در انبارهای مقاومت در لبنان و غزه وجود دارد، موضوعی که بودجه نظامی اسرائیل را بر باد میدهد و عاملی برای ایجاد وحشت میان شهرکنشینان است. شاید بیشتر اعراب این اخبار قابل توجه و معانی آن را دنبال نمی کنند اما تحلیلگران نظامی اسرائیل به دقت روند را دنبال میکنند و از حجم خطری که آنها را تهدید میکند آگاه هستند، اعم از تهدیدی که این پهپادها دارند یا صدها هزار موشک پیشرفته مقاومت». با این تفاسیر، تلآویو متوجه تغییر اوضاع شده است و در جنگی که بازنده باشد وارد نمیشود. مقاومت آماده رویارویی است و توان خود را چند برابر کرده است. مقاومت لبنان توان هدف قرارگرفتن رژیم صهیونیستی را با تعداد زیادی موشک دارد. موشکهای حزبالله همه زیرساختهای رژیم صهیونیستی را هدف قرار خواهند داد و ضربات مهلکی به این رژیم وارد خواهند کرد.
محافل استخباراتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی همواره درباره هرگونه جنگی با حزبالله هشدار دادهاند و اعلام کردهاند که اینک حزبالله از تجربه جنگی مهمی در سطح گسترده و ابزارهای پیشرفتهای مانند پهپاد استفاده میکند. افسران و محافل جاسوسی و اطلاعاتی صهیونیستها اذعان میکنند که حزبالله موشکهای دقیقی در اختیار دارد که میتواند خسارات سنگینی به زیرساختهای رژیم صهیونیستی وارد کند. این در شرایطی است که تحولات در سوریه نیز آنگونه که تلآویو انتظار آن را داشت پیش نرفته است. به هر حال قدر مسلم آن است که مقاومت لبنان علاوه بر برخورداری از موشکهای دقیق و جنگافزار موثر و کارآمد، رزمندگانی در اختیار دارد که شیوههای جنگ را بهخوبی میدانند.
در مقابل صهیونیستها به نیروی هوایی خود تکیه دارند و الگوی صهیونیستها نیز جنگ کوزوو و نیز جنگ عراق از سوی ناتو و نیروی هوایی امریکاست که در جنگ ۲۰۰۶ این بُعد که صهیونیستها روی آن حساب ویژهای باز کرده بودند، نتوانست برای تلآویو موثر واقع شود. علاوه بر این در کنار قدرت رزمندگان حزبالله، نظامیان رژیم صهیونیستی معمولا در پناه تانکها و ادوات زرهی حرکت میکنند که آسییبپذیر بودن آنها در جنگ ۳۳ روزه بهخوبی نمایان شد. نظامیان رژیم صهیونیستی بعد از یورش به لبنان در سال ۱۹۸۲ در جنگ زمینی مشارکت نکردهاند و فقط به مانورها و تمرینات نظامی پرداختهاند در حالی که حزبالله جنگ واقعی را در سوریه تجربه کرده است. حزبالله بازدارندگی در برابر صهیونیستها ایجاد کرده است و مقاومت لبنان دغدغه مسوولان رژیم صهیونیستی است. تلآویو با رزمندگانی با تجارب و توان بالا که از هیچ نبردی ترسی ندارند و نیز سلاح قوی حزبالله و نیز فرماندهی و اداره عالی جنگ از سوی مقاومت لبنان هستند، روبهرو است.
حزبالله لبنان سه عامل که فرصتی برای رژیم صهیونیستی بهشمار میآمدند را تبدیل به تهدیدی برای آنها کرده است که عبارتند از؛ نیروگاه هستهای دیمونا رژیم صهیونیستی که هدف آن حمایت کامل این رژیم از خطر خارجی بود به تهدید جدی به سبب هدف قرار گرفتن آن از سوی حزبالله در جنگ احتمالی تلآویو علیه مقاومت اسلامی لبنان، برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. ماده آمونیاک که اهداف اقتصادی و استراتژیک باید برای رژیم اسرائیل محقق میکرد به خطری برای صهیونیستها در نتیجه هدف قرار گرفتن آن از سوی حزبالله در جنگ آتی، تبدیل شده است. شهرکهای صهیونیستنشین که باید یهودیان خارج از فلسطین اشغالی را جذب میکرد به نقطه ضعفی در جنگ آتی با حزبالله تبدیل شده است. از سویی احتمال نفوذ رزمندگان حزبالله به این شهرکها وجود دارد و از سویی هزینههای زیادی بر تلآویو به سبب پناهگاه و مراکز حمایتی تحمیل میکند. رژیم صهیونیستی که اصل یورش نظامی را مورد توجه قرار میداد هم اینک به توسعه سامانههایی برای در امان ماندن از موشکهای حزبالله روی آورده است.