bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۹۳۳
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۱۴ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۷
قرار است ستادی برای مبارزه با جنگ روانی امریکا در کشور تشکیل شود، این تصمیمی است که سران سه قوه در نشست خود گرفته و به احتمال زیاد هم مجلس تصویب می‌کند، دولت بودجه می‌دهد و دستگاه قضا نیز در این زمینه حمایت خواهد کرد.
کریم جعفری:
قرار است ستادی برای مبارزه با جنگ روانی امریکا در کشور تشکیل شود، این تصمیمی است که سران سه قوه در نشست خود گرفته و به احتمال زیاد هم مجلس تصویب می‌کند، دولت بودجه می‌دهد و دستگاه قضا نیز در این زمینه حمایت خواهد کرد. اما آیا صرف این تصمیم می‌تواند مشکل را حل کند؟ آیا این ستاد توانایی آن را دارد که با حجم انبوه جنگ روانی دشمن مقابله کند؟ اصلا ضرورتی برای ایجاد چنین ستادی وجود دارد؟ آیا این هم یکی از صدها مکانی برای اختصاص یک بندِ بودجه نیم‌بند کشور نخواهد شد تا یکی که چند جایی رئیس است، اینجا هم رئیس شود، چند نفری هم که چند جایی کار می‌کنند پاره وقت بیایند و بروند و بعد هم هیچ؟ به عبارت بسیار ساده‌تر، آیا این ستاد به نان‌دانی برای عده‌ای تبدیل نخواهد شد؟

 آیا مقابله با جنگ روانی دشمن به همین سادگی است که ما فکر می‌کنیم؟ بنده از همین جا به صراحت اعلام می‌کنم که این ستاد پیش از تشکیل شکست خورده و هیچ حسابی روی آن نکنید. دلایل خودم در این مورد به صورت شفاف مورد اشاره قرار خواهم داد. اصولا برای مقابله با جنگ روانی در هر میدانی شما باید یک عامل مهم را مدنظر داشته باشید و آن نیز انسجام داخلی است. ما امروز در داخل کشور به هیچ عنوان انسجام نداریم و اگر کسی می‌گوید انسجام داریم بفرماید تا خدمتش عرض کنم که دلیلش چیست. وقتی شما انسجام نداشته باشید، بخشی از جنگ روانی را خود داخلی‌ها رقم می‌زنند مانند همین نامه‌ معروف برای مذاکره با ترامپ. این نامه از هزار ساعت کار رسانه‌ای و تبلیغی دشمنان درجه یک کشور بدتر بود. برای مقابله با جنگ روانی، شما باید کارشناس این حوزه را داشته باشید. در حال حاضر با کدام تیم کارشناسی می‌خواهید به جنگ رسانه‌ای امریکا بروید؟ صدا و سیما که عملا به توپخانه‌ای با برد محدود در داخل کشور تبدیل شد که روز به روز بردش هم کم می‌شود، چون خرجی که به کار می‌برد بسیار قدیمی است. عملا این رسانه انحصاری قافیه را به همه چیز، حتی کلاغ‌های سر کوچه هم باخته است. وقتی به تنها رسانه شنیداری و دیداری کشور اعتماد نمی‌شود کرد، چگونه باید با دشمن به مقابله برخواست؟ مردم باید حرف چه کسی را باور کنند؟ نکته دیگر، افول رسانه‌های نوشتاری مانند روزنامه‌ها و مجلات است. بلایی بر سر نشریات مکتوب درآمده که کل تیراژ کشور 82 میلیونی ایران، نصف کشور 20 میلیونی عربستان است. یعنی سعودی‌ها هم بیشتر از ما روزنامه می‌خوانند، حال چگونه شما می‌خواهید به گوش و چشم مردم دسترسی داشته باشید؟

وقتی در داخل کشور خودروساز به حرف دولت گوش نمی‌دهد و عملا اموراتش را دلاری حساب می‌کند و خودروی 42 میلیونی به به ناگهان از مرز 60 میلیون تومان می‌گذرد و گوشت به مرز 50هزار تومان می‌رسد و بعد هم دولتی‌ها می‌گویند نرخ تورم یک رقمی است، ستاد مبارزه با جنگ روانی امریکا چه می‌خواهد بگوید؟ حتما مانند آن طنز فواید فیلتر کردن تلگرام است که طرف می‌گفت الان بیشتر درس می‌خوانم، بیشتر کار می‌کنم، تازه پدر و مادرم را بیشتر می‌بینم و خلاصه خیلی بیشتر برایش در نظر گرفته بود...!! مثلا ما روزنامه‌نگاران الان کاغذ را کیلویی 4600 تومان خریداری می‌کنیم، در حالی که واردکننده با دلار 4200 تومانی وارد می‌کند یعنی به قیمت 2600 تومان، این وسط مقصر چه کسی است؟ باز هم دشمن؟

در حوزه جنگ روانی با دشمن، اصلی‌ترین و اولی‌ترین کار سازماندهی و نظم‌دهی به داخل کشور است. ما بزرگ‌ترین دشمن را در داخل کشور خودمان داریم که هر روز گرفتار خرابکاری هستیم، فقط مشکل این است که قدیم دشمنان متوجه نمی‌شدند که آن را برجسته کنند، حالا متوجه می‌شوند و هی آن را برجسته می‌کنند. مثال می‌زنم؛ ماجرای تجاوز به ده‌ها زن در ایرانشهر که دهان به دهان چرخید را همه باور کردند، اما سخن وقتی دادستان کل کشور چنین مساله‌ای را تکذیب کرد و گفت ناقل روایت را حتما مورد بازخواست قرار خواهیم داد را متاسفانه کسی ندید، حالا این سوتی را چه کسی داده است؟ چه کسی آن را گرفته و برجسته کرده است؟

متاسفانه دشمن در حال بهره‌برداری از ناکارآمدی مدیریتی در داخل کشور توسط همین مدیران و مسوولان داخلی است. ما بزرگ‌ترین دشمن‌مان در حوزه جنگ روانی خودمان هستیم، وقتی یک وزیر محترمی جوگیر می‌شود و پرت و پلا می‌گوید و آن وزیر هم نمی‌تواند وزارتخانه‌اش را جمع کند، فلان وزیر به خاطر اینکه استیضاح نشود ناچار است به آن نماینده امتیاز دهد و آن نماینده هم از فرصت استفاده می‌کند تا در این چهار سال بار خودش را ببندد و همه این مسائل به گوش جامعه می‌رسد، بدون شک مردم از دولت و حاکمیت می‌برند و به این ترتیب نظام دچار بحران می‌شود. 
به‌نظر بنده اصلا نیازی به تشکیل ستاد مبارزه با جنگ روانی امریکا نیست. چند پیشنهاد و راهکار ارائه می‌کنم که اگر در پیش گرفته شود بهتر از ایجاد چنین ستادی است که فردا خود همین آقایان هم حاضر به عمل کردن به پیشنهادات و نظرات احتمالی آن نباشند. نخست باید در صدا و سیما را سرتاسر گِل بگیرید. یعنی این سازمان عریض و طویلِ را بکوبید و دوباره بسازید. صدا و سیما بزرگ‌ترین مرکز ایجاد اختلاف داخلی است بدون آنکه توانسته باشد پاسخی به جنگ روانی و رسانه‌ای دشمن بدهد، کسانی که در این سازمان کار کرده و متخصص امور خبری هستند، بهتر می‌توانند این را درک کنند. بکوبید و با نگاه به منافع ملی و نه منافع این جریان و آن جریان فرصت‌طلب، دوبار بسازید. در کنارش اجازه بدهید صداهای دیگر هم شنیده شود.

برای آنکه با جنگ روانی دشمن مقابله کنید، بهانه‌های داخلی‌اش را ببرید. آنهایی که تریبون دستشان است علیه دیگر مسوولان فرافکنی نکنند، مداحان فحش ندهند و... با دزدی، ارتشا، فساد، تبعیض و مهمتر از همه این آقازدگی و اشراف‌زدگی به شدت مقابله شود. باید با فساد به صورت ریشه‌ای مقابله شود نه اینکه فلان مسوول برای آنکه حکم مسوولیت به یک بیسواد را بدهد، ویلا کادو بگیرد یا اولاد ناخلفش خودروی چندصد میلیونی. این موضوع باعث تقویت انسجام داخلی خواهد شد، وقتی انسجام باشد و کسی به کسی دروغ نگوید و پیش از دشمن مردم از مسائل باخبر باشند، دشمن از قبل شکست‌خورده است.

در پایان یک نکته دیگر را هم مورد اشاره قرار بدهم، باید عدالت در جامعه به شکل واقعی و علی‌وار آن اجرا شود. نه اینکه فلانی چون پارتی دارد با وجود میلیاردها تومان دزدی صاف صاف بگردد و آزاد باشد، اما یکی که مرغی دزدیده دستش قطع گردد. این موضوع عدالت یک اصل اساسی و بسیار مهم است که در صورت اجرای کامل و تمام، شک نداشته باشید هیچ قدرتی نمی‌تواند حریف کشور شود. خلاصه آنکه باید خودمان را اصلاح کنیم، نه اینکه بابت همین نوشته فرداروز بروید و از ادمین کانال اخبار سوریه شکایت کنید، که کم هم شکایت نکرده‌اند، صرفا چون با دزدی آقایان مقابله کرده است. 

نام:
ایمیل:
* نظر: