نامه چند تن از اصلاحطلبان به رئیس فراکسیون امید در مورد یکی از نمایندگان نشان داد انتخاب آنها تا چه اندازه اشتباه بوده است.
بامداد جنوب - مریم خوئینی:
این روزها خیلیها برای ورود به انتخابات مجلس یازدهم قد علم کردهاند، یعنی آن سطح نمایندگی مجلس پایین آمده که هر فردی از هر جایی خودش را در قامت نماینده مردم در بهارستان میبیند و کت و شلواری تن کرده و گروهی را دنبال خود را انداخته و سعی میکند مراسمهای ختم را یکی پس از دیگری رفته و به این ترتیب اعلام موجودیت کند. اما بر خلاف باور همه، این بار کار بسیار سخت خواهد بود، چرا که آنچه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم انجام دادند این روزها نتیجه نداده و خودشان نامهنگاری میکنند و شکایت به رئیس فراکسیون امید میبرند.
از چهار نماینده حاضر بوشهر در مجلس شورای اسلامی تکلیف یک نفر که کاملا مشخص است، یکی هم که امیدیها!! از او حمایت نکردند تا حمایت گروه دیگری از اصلاحطلبان را با خود داشته باشد. اما سخن در مورد دو نفر دیگر است که حامیانشان حالا از منتقدان سرسختشان بوده و دلیل این مساله نیز دستکم برای همه مردم مشخص است.
رویداد و اتفاقاتی که در انتخابات سال 92 و پس از آن رخ داد، سبب شد بخش اعظم نیروهای اصلاحطلب خارج از قدرت که تنها نظارهگر مسائل بودند، به عرصه سیاسی کشور وارد شوند هر چند مقطعی و با پرچم اعتدال انجام شد اما با این حال میتوان گفت فرصتی استثنایی بود که باید از آن به بهترین نحو ممکن برای برطرف کردن برخی سوءتفاهمات با حاکمیت و مطرح کردن مطالبات مردمی، اقدام میشد اما پیروزی در انتخابات مجلس دهم آن هم به هر قیمتی کمی اوضاع را پیچیده کرد. تا جایی که در اتفاقات دی ماه سال گذشته شعار اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا مطرح شد. شعاری که البته اصولگرایان و حامیان آنها آن را بر زبان نیاوردند. عملکرد غیر مردمی نمایندگانی که بعضا با حمایت اصلاح طلبان راهی مجلس شدند نیز کار را برای اصلاح طلبان مشکل کرده است حالا میدانند که برای پیروزی در انتخابات آینده باید طرحی نو در اندازنند. در حال حاضر اعلام برائت از نمایندگانی که نتوانستند انتظارات جامعه را بر آورده کنند اولین و سادهترین راه ممکن است برای بررسی بیشتر. در حال حاضر بزرگترین مشکل اصلاحطلبان بازگرداندن اعتماد به مردمی است که به آنها اعتماد کردهاند، این اعتماد که پس از دو دهه از شروع جریان اصلاحطلبی به نازلترین سطح خود رسیده نیاز به گفتمانسازی جدید دارد، گفتمانی که در انتخابات آینده میتواند تاثیرگذار باشد. حال این گفتمان چگونه باید شکل بگیرد، خود سوالی دیگر است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
با این حال، برای بررسی راهکارهای پیشروی اصلاح طلبان در انتخاب آینده با دو تن از چهرههای جوان اصلاحطلب به گفتوگو نشستهایم.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در بوشهر در گفتوگو با روزنامه بامداد جنوب بر این باور است که برای تحلیل انتخابات 7 اسفند و قضاوت در مورد مجلس دهم باید به همان دوران بازگشت و زمینههای تشکیل لیست امید را یادآوری کرد. نمایندگان مجلس نهم در یک مجلس جنجالی، کسانی بودند که به علت شرکت نکردن طیف وسیعی از مردم در انتخابات، به مجلس راه یافته بودند. در این مجلس طرحهای سوالبرانگیز و اتفاقات عجیب و تندروانه زیادی صورت میگرفت. از حمله به علی مطهری تا شعار دادنهای جنجالی!
مهدی موجی در ادامه با یادآوری اینکه پس روی کار آمدن دولت روحانی چنین القا میشد که دولت در پی بهبود وضعیت کشور است اما مجلس چوب لای چرخ دولت می گذارد، تصریح کرد: اوج این تقابل، استیضاح و برکناری فرجی دانا وزیر محبوب قشر بزرگی از مردم دانشجویان بود. تقریبا بعد از همین اتفاق بود که کمکم مردم مجلس را مقصر خیلی مشکلات میدانستند و هدفشان حذف تندروها به هر قیمتی بود. حال باید پرسید آیا هدف گذاری اشتباهی بود؟ بدون شک نمیتوان مطلقا نه گفت.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: مشکل از آنجا شروع شد که بسیاری از گزینههای پاکدست مدنظر توسط شورای نگهبان حذف شدند و در بسیاری از حوزهها تعداد معدودی گزینه باقی ماندند که انتخابها را محدود میکرد. در بسیاری از نقاط شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هدف اول و دوم و سومشان حذف نیروی تندروی مقابلشان بود و کمتر به مسائل دیگر مثل سلامت و پاکدستی و توان اجرایی کاندیدا اهمیت دادند. مساله که در انتخابات آینده هم از سوی جریانهای سیاسی و هم مردم بشدت مورد توجه قرار خواهد گرفت.
با این حال، یکی دیگر از از فعالان رسانهای و سیاسی به گونهای دیگر به این موضوع میپردازد.
اسماعیل حسام مقدم در گفتگو با ما با مطرح کردن این سوال «چرا این چیزی که اصلاح طلبی نامیده میشود، نشانی از اصلاحطلبی در خود ندارد!» گفت: عملا از سال 94 تاکنون در چندین مقاله در نشریه هامون، نوشتهام که ما با ایدئولوژی نو-اصلاحطلبی روبهرو هستیم به خصوص از سال 92 به بعد. روحانی و سیاستهایش عملا اصلاحطلبی را نابود کرد. جریان رانت و سرمایه با خود اصلاح طلبی را به دره نو-اصلاح طلبی فرو انداخت. در حال حاضر، اندیشه و ایده اصلاحات به تمامی موجود نیست. لذا از همین ابتدا باید نظرگاهم را نسبت به آنچه که شما اصلاحطلبی مینامید، روشن کنم.
به گفته وی، شاید در کارزارهای انتخاباتی از سال 92 تاکنون شاهد پیروزی حامیان دولت بوده باشیم. اما به واقع اصلاحات و اصلاح طلبی شکست خورده است. نمایندگانی که از درون لیستهایی که با سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پیروز انتخابات شدند عملکرد غیرقابل دفاعی داشتند، البته که خردکشررهایی در لحظههایی از چند نماینده محدود بوده باشد اما در کلیت، اصلاح طلبی فراموش شده است. نمونه آن نمایندههای لیست امید در مجلس و شوراهای شهر هستند که دیگر خود بهتر میدانید.
حسام مقدم در پاسخ به این سوال که چه راهکاری در حال حاضر باید پیشه کرد، گفت: بازگشت به جامعه مدنی، راه برون رفت از وضعیتی ست که دولت اعتدال با همراهی نو-اصلاح طلبان به بار آوردهاند. نیروهایی که چه بسا خاستگاه اصلاح طلبانهای داشته باشند اما آلوده جریان رانت و سرمایه نشدهاند. بیشک با وجود آسیبهای جدی به نهادهای اجتماعی مانند خانواده، آموزش همگانی، اشتغال، سرمایه اجتماعی و ... جامعه امروزین ایران به راه حلی اجتماعی و مدنی نیازمند است. من اعتقاد دارم که در کارزارهای انتخاباتی پیش رو، نیروهای راه سوم باید با خاستگاهی اصلاحطلبانه اما خارج از لیستهای رانت و سرمایه به ارایه نظریات و دیدگاههایشان بپردازند.
با این حال، یکی دیگر از فعالان اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار بامداد جنوب تاکید دارد که اصلاحطلبان هیچ جایگاهی میان مردم نداشته و ندارند. وقتی به رفتارهای یکی از نمایندگانی که مدعی اصلاحطلبی است نگاه میکنیم و میبینیم که چگونه برای برکشیدن اطرافیانش تلاش میکند و برای به کار گمارندن آنها در مشاغل مختلف نامهنگاری میکند، اگر خودمان حالمان از این شیوه به هم نخورد، بدون شک مردم دنبال ما راه نخواهند افتاد.
وی که میخواهد نامش فاش نشود، در ادامه یادآور میشود: با این اوصاف اصلاحطلبی هنوز هم جاذبههای خود را دارد، اما این جاذبهها وقتی نمود پیدا میکند که در راستای خواستهای مردم باشد و نه تلاش برای برکشیدن خود و اطرفیانمام. به هر حال مردم آگاه و هوشیار هستند و نمیتوان کلاه سر آنها گذاشت.