اسفند ماه انتخابات مجلس دهم برگزار خواهد شد و اکثر اصلاحطلبان شیوه پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری را نقشه راه انتخابات پیشرو میدانند در صورتی که شرایط این دو انتخابات متفاوت است و نمیتوان به کپیبرداری از شیوه پیروزی روحانی در سال 92 برای پیروز شدن اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم خوشبین بود. شاخصترین تفاوت بین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برای طیف اصلاحطلب این بود که رقبای اصولگرا از هم شکافته شده بودند و راه را برای رسیدن به یک پیروزی با اختلاف باز کرد. اما در انتخابات پیشرو یک احتمال خیلی ضعیف وجود دارد که اصولگراها به اجماع برسند و اختلافات را کنار بگذارند و حل آن قطعا به صورت ریشسفیدی و کدخداگری خواهد بود.
برای اصلاحطلبان راه رسیدن به اجماع نیاز به تغییر در برخی ساختارهای تصمیم گیرنده دارد بهخصوص در استان بوشهر که یک ساختار کهنه و قدیمی قصد دارد برای تعیین نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی تصمیم گیرنده باشد. منظور از ساختار همان نفرات تشکیل دهنده و اصلی احزاب هستند که اختلاف دیرینهای با هم دارند و در برخی دورهها در انتخاب کاندیدایی که مورد حمایت جریان اصلاحات باشد، شایسته سالاری را فدای حب و بغضهای شخصی کردهاند. بها دادن مطلق به احزابی که مشی پدرسالاری دارند و در آینده رای آنها برای انتخاب کاندیدا مورد حمایت جریان اصلاحات تاثیر گذار است اشتباه و از بین برنده حق هواداران مستقل است. احزاب سیاسی استان بوشهر اساسا برای به قدرت رساندن گروهی کوچک بنیان گرفته است، کاملا منفعل هستند و فقط در فصل انتخابات قصد دخالت در انتخاب کاندیدا و در نهایت نماینده مردم دارند.
جوانان رغبتی به فعالیت در قالب حزب نشان نمیدهند و اصولا فعالیت حزبی را قبول ندارند. آیا حزب کوچکی که تمام اعضایش به صد نفر و در برخی موارد به تعداد انگشتان دو دستع نمیرسد باید برای فضای سیاسی استان و در واقع برای کل مردم تصمیم گیری کند؟ تعداد جوانانی که عضو این احزاب نیستند و مستقل هستند بی شک از تعداد اعضا همه احزاب استان بیشتر است بنابراین کاندیدای جریان اصلاحات نباید منحصرا توسط چند حزب انتخاب شود.
احزابی که مکان ثابتی ندارند و در عضو گیری ناتوان هستند حتی برای اعضا خودشان یک ساعت جلسه آموزشی رسمی برگزار نکردهاند چگونه میخواهند برای هزاران هوادار اصلاحطلب تصمیم گیری کنند؟ «مستقلها» و به عبارتی طرفداران «جریان سوم» به این باور رسیدهاند که عضو شدن در اکثر احزاب یعنی وارد شدن و دامن زدن به اختلافات قدیمی و در شرایط بهتر تن دادن به رفتار «پدر سالارانه». جریان سوم بر اساس اصول دموکراسی و اجرای عدالت در تصمیمگیری باید به انتخاب اصلاحطلبان ورود کند و تاثیر گذار باشد. ممکن است آنچه که جامعه میخواهد با تصمیمی که چند حزب کوچک برای آینده آنها خواهد گرفت در تعارض باشد.