bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۴۰۴
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۱۷ - ۲۳ آذر ۱۳۹۵
در پی مشاهده تحرکات ضد ایرانی جمهوری آذربایجان؛
جمهوری آذربایجان، منطقه‌ای که نامش یاد‌آور خاطرات تلخی برای ایرانیان است. آذربایجان به پایتختی باکو همسایه شمالی ایران است که 200 سال پیش و پس از شکست‌های پیاپی و ...
بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
جمهوری آذربایجان، منطقه‌ای که نامش یاد‌آور خاطرات تلخی برای ایرانیان است. آذربایجان به پایتختی باکو همسایه شمالی ایران است که 200 سال پیش و پس از شکست‌های پیاپی و غم‌انگیز ارتش ایران در برابر ابر‌قدرت آن روزها یعنی روسیه تزاری به همراه تمامی سرزمین‌های اصالتا ایرانی فرای ارس به اشغال روس‌ها درآمد. پیش از جنگ‌های ایران و روسیه در دوران قاجار، جمهوری آذربایجان و چند کشور دیگر این منطقه جزء خاک سرزمینی ایران محسوب می‌شدند، ولی در پی شکست‌های ایران در این جنگ و تحمیل دو قرارداد گلستان و ترکمنچای (۱۵ سال بعد)، جمهوری آذربایجان و سرزمین‌های شمالی رود ارس از ایران جدا شدند، ولی به‌دلیل عدم دانش کافی در سطح دو طرف برای عهدنامه‌نویسی بسیاری از جنبه‌های این جدایی و تقسمات تحمیلی رعایت نشد مانند تعیین حق ایران-روس در دریای خزر. همین مساله در سال‌های بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشورهای تازه استقلال‌یافته از آن، موجب اختلاف عمیق بین برخی از این کشورها و ایران شده است که این اختلاف تا امروز ادامه یافته است.

جمهوری آذربایجان که به‌خاطر اشتراکات فرهنگی-قومی بسیار فراوان با ایران در زبان برخی از مردم به ایران شمالی نیز معروف است به جای آن‌که اکنون رابطه‌ای حسنه بین دو کشور برقرار باشد هر روز بیش از پیش تنش‌ها را میان خود افزایش می‌دهند.
در این بین جمهوری آذربایجان به‌دلیل نداشتن استقلال سیاسی و همچنین داشتن روابط خارجی کاملا وابسته به غرب به‌صورت یک طرفه رابطه خود با ایران را به بحران می‌کشد؛ بحران‌های نظیر: تحریک برخی از قومیت‌ها، نپذیرفتن حق ایران در دریای خزر، تنش‌آفرینی میان ایرانیان ارمنی‌تبار، همچنین انتشار خبرهای بسیار دور از واقعیت در مورد جامعه ایران و مهم‌تر از همه روابط بسیار نزدیک و راهبردی با اسرائیل که هم اکنون دشمن درجه یک تهران محسوب می‌شود.

اسرائیل، بارزترین دلیل سردی روابط
بر پایه آنچه رسانه‌های جمهوری آذربایجان گزارش داده‌اند، نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی سفری یک روزه به جمهوری آذربایجان خواهد داشت. پیش از این نتانیاهو در سال 1997 به جمهوری آذربایجان سفر کرده بود، که تقریبا مخفیانه و بدون تبلیغ رسانه‌ای بود و ملاقاتش با حیدر علی‌اف، رئیس‌جمهور فقید جمهوری آذربایجان به‌صورت شبانه برگزار شد. این در حالی است که برای سفر آتی؛ چه رسانه‌های آذربایجانی و چه رسانه‌های رژیم صهیونیستی از مدت‌ها پیش اطلاع رسانی می‌کنند. هر چند این سفر به باکو صورت می‌گیرد و نمی‌توان نسبت به تصمیم‌گیری حاکمان جمهوری آذربایجان در این زمینه خرده گرفت، ولی با توجه به ذات نامشروع و متجاوزانه رژیم اشغالگر صهیونیستی، موارد زیر جای تامل دارد:
نخست) این سفر در حالی صورت می‌گیرد که طی دوران دولت تدبیر و امید روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان گسترش خوبی یافته و بسیاری از سوء‌تفاهمات سال‌های قبل از بین رفته است. بدون تردید، این روند خوشایند رژیم صهیونیستی نبوده و نخواهد بود و به جرات می‌توان گفت که یکی از اهداف کلیدی سفر نتانیاهو به باکو، ضربه زدن به روند رو به گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان است. 
دوم) به‌نظر می‌رسد، آنچه از نظر دولتمردان آذربایجانی، توجیه‌گر برقراری روابط با رژیم صهیونیستی در سال 1992 و گسترش آن طی سال‌های بعدی است موارد زیر است:
1- بهره‌گیری از لابی یهودیان در امریکا برای مقابله با لابی ارامنه، 
2- بهره‌گیری از توان نظامی رژیم صهیونیستی (خریدهای نظامی و اخذ مشاوره‌های نظامی از آن رژیم) برای رفع اشغال از قره‌باغ و نواحی پیرامونی و 
3- مقابله با تهدیدات موجود علیه استقلال این جمهوری از سوی (به اصطلاح) ایران. در مورد بند نخست، این به درایت و هوشیاری دولتمردان جمهوری آذربایجان بستگی دارد که فریب رژیم صهیونیستی را نخورده و روابط دوستانه و برادرانه ایران با آن جمهوری را قربانی بدخواهی‌های رژیم صهیونیستی نکنند. دولتمردان جمهوری آذربایجان طی سال‌های پس از استقلال این جمهوری، به‌ویژه در دوران دولت یازدهم باید به‌خوبی دریافته باشند که جمهوری اسلامی ایران، همیشه خواهان سعادت و پیشرفت همسایه شمال غربی خود بوده است. آنها خود به‌خوبی آگاه هستند که در زمان سختی‌ها (به‌ویژه سال‌های بحرانی اوایل استقلال و جنگ قره‌باغ) جمهوری اسلامی ایران از هر لحاظی کنار آنها بوده است و کمک‌های فراوانی را نثار مردم جمهوری آذربایجان کرده است. 
شایسته است دولتمردان آذربایجانی دریابند که علاوه بر مشترکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی بین مردمان دو کشور، به لحاظ جغرافیایی در کنار مرزهای ایران قرار دارند و هیچ منطق و عقلی نمی‌پذیرد که روابط خود را به‌خاطر رژیمی که نامشروع است و نطفه آن با اشغالگری بسته شده است و از نظر جغرافیایی هم هیچ تناسبی با جمهوری آذربایجان ندارد، به‌خطر اندازند. 
در مورد بند دوم، می‌توان ادعا کرد که این یکی از طنزهای بسیار تلخ تاریخ است که جمهوری آذربایجان برای رفع اشغال از بخشی از خاک خود به رژیمی متوسل شده است که نطفه آن با اشغالگری بسته شده است. دولتمردان و مردم باکو طعم تلخ اشغالگری را چشیده، سال‌هاست با آن دست به گریبان بوده و شاهد آوارگی و مشکلات عدیده شهروندان مناطق اشغالی قره‌باغ و مناطق پیرامونی هستند، آنها به جای مبارزه و مخالفت با هرگونه اشغالگری و قرار داشتن در جبهه مبارزان رژیم اشغالگر قدس، در کنار آن قرار گرفته و انتظار دارند که چنین رژیمی برای رفع اشغال از خاک جمهوری آذربایجان کمک کند.
 باید گفت وجود خطری از جانب ایران هم ساخته و پرداخته این چنین رژیمی است که نمی‌خواهد روابط دوستانه و گرمی بین برادران مسلمان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان وجود داشته باشد. اگر دولتمردان آذربایجانی در این اندیشه باشند که روابط با رژیم صهیونیستی، ارتباطی به روابط با ایران نداشته و هر یک در جایگاه خود قرار دارد؛ باید گفت که این نهایت خوش خیالی است. شاید جمهوری آذربایجان این روابط را بی‌ارتباط بداند، ولی به‌نظر نمی‌رسد ‌که نزدیکی رژیم صهیونیستی به جمهوری آذربایجان هدفی غیر از سوء‌استفاده علیه جمهوری اسلامی ایران در برداشته باشد.
 برای اثبات این ادعا تنها به دو مثال بسنده می‌شود: 
1- استفاده رژیم صهیونیستی از خاک جمهوری آذربایجان برای اعزام تروریست‌هایی برای ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، 
2- به پرواز درآمدن پهباد رژیم صهیونیستی از خاک جمهوری آذربایجان که در حوالی نطنز سرنگون شد و خبر آن در رسانه‌های وقت منعکس شد. 
نکته پایانی این است که دولتمردان آذربایجانی به روابط ایران با ارمنستان خرده گرفته و آن را برابر با روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی معرفی کرده و از ایران گلایه دارند که چرا برای آزادی قره‌باغ کمک نمی‌کند؟ اول این‌که ایران همچون سایر کشورهای همسایه، با ارمنستان نیز روابط همسایگی دارد و این روابط هرگز علیه جمهوری آذربایجان نبوده است. به‌طوری که هرگز اجازه نداده است مقامات ارمنی در سفر به ایران کلامی علیه جمهوری آذربایجان به زبان آورند؛ این در حالی است که مقامات رژیم صهیونیستی همیشه در سفر به باکو به گزافه گویی علیه ایران پرداخته‌اند. 
دوم این‌که وقتی دولت جمهوری آذربایجان گروه بی‌خاصیت مینسک را برای میانجیگری و حل بحران قره‌باغ برگزیده و در قالب آن رئیس‌جمهوری و وزیر خارجه این جمهوری با همتایان ارمنی خود به‌عنوان مقامات رسمی آن کشور دور یک میز نشسته و به مذاکره می‌پردازند، ایران هرگز نمی‌تواند کاسه داغ‌تر از آش باشد و به مقابله با یک کشور همسایه بپردازد. دولتمردان آذربایجان چنانچه حجم و گستره کمک‌های مختلف ایران در زمان استقلال این کشور و جنگ قره‌باغ را بررسی کنند، خواهند فهمید که با پیگیری سیاست‌هایی نظیر جعل تاریخ و پشتیبانی از قوم‌گرایی و تجزیه‌طلبی در ایران، چه جفایی در حق مردم ایران انجام داده‌اند. جفایی که با بزرگواری ایران، نادیده گرفته شده است و جمهوری اسلامی ایران همچنان جمهوری آذربایجان را به‌عنوان کشوری دوست و برادر پنداشته و پیشرفت و سعادت مردم آن را پیشرفت و سعادت خود می‌داند و در غم مردم آن کشور، خود را شریک می‌پندارد.

نام:
ایمیل:
* نظر: