بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
۲۵ آذرماه نقطه عطفی مهمی در بحران سوریه محسوب میشود، زیرا گروههای مسلح در نهایت زیر فشار و تاکتیکهای ارتش سوریه مجبور به موافقت برای خروج از شرق حلب شدند. گفتوگوها و مذکرات ثمر داد و کاروانی از اتوبوسهای سبزرنگ در منطقه الراموسه در جنوب غربی حلب به همراه آمبولانسها صف کشیدند و سرانجام عملیات خروج افراد مسلح به همراه خانوادههایشان از شهر آغاز شد.
روندی که صورت گرفت، قبلا در مناطق دیگر بهویژه در حومه دمشق اجرا شده بود و افراد مسلح از این مناطق خارج شده و به مناطق دیگری که هنوز تحت اشغال این گروهها است، رفتند. روند خروج با نظارت افسران روس و همراهی کردن هلال احمر سوریه و صلیب سرخ جهانی صورت گرفت و برای اینکه عملیات تحت کنترل باشد و حادثهای که روند را بر هم بزند ایجاد نشود، پهپادها نیز بر عملیات نظارت کردند.
اما در حالی که روند خروج ادامه داشت به ناگاه رسانهها اخباری درباره توقف این روند بهعلت بد عهدی گروههای مسلح و پشت پا زدن به توافق و اجازه ندادن به اتوبوسها برای حرکت به سوی دو شهرک شیعهنشین کفریا والفوعه در شمال ادلب و نیز حمل سلاح سنگین مخابره کردند.
ارتش سوریه پس از اینکه متوجه شد که افراد مسلح برخی را به گروگان گرفتهاند اتوبوسها را متوقف کرد و غیرنظامیان به گروگان گرفته شده را از اتوبوسها خارج کرد و در این شرایط گروههای مسلح اقدام به تیراندازی و حملات خمپارهای کردند. نکتهای که در اینباره حائز اهمیت است تعداد آماری است که درباره افراد شرق حلب ارائه شده و در این میان حامیان گروههای مسلح سعی کردند که این آمار را بیشتر از اندازه واقعی آن نشان دهند تا فشار بینالمللی را افزایش دهند و به اهداف سیاسی خود برسند فارغ از این، هنگامی که توافق برای خروج نهایی شد، گروههای مسلح برای اینکه محتویات و ابزار و ادوات مقرهای خود به دست ارتش سوریه نیافتد، اقدام به آتش زدن مقرهای خود کردند. آنها حتی انبارهای مواد غذایی را هم سوزاندند تا ساکنان را از آن محروم کنند، انبارهای مهمات از سوی آنها منفجر شد. ستونهای دود بر اساس گزارش رسانهها در نتیجه آتشسوزی ایجاد شده از سوی گروههای مسلح در شرق حلب به هوا بلند شد. آنها همه عکسها، کتابها، البسه و خودروهایی را نمیتوانستند با خود خارج کنند را سوزاندند. آنها بزرگترین انبار سلاح خود را در محله السکری منهدم کردند.
هدف تروریستها در از بین بردن همه تجهیزات و اسناد و مدارک این است که ارتباطات خارجی این گروهها آشکار نشود. آنها انبارهای غذایی را آتش زدند تا مبادا انبارهایی که درهای آن را به روی ساکنان گرسنه شرق حلب بستهاند، عیان شود. برخی رسانهها نیز از بین بردن و نابودی را با هدف محو اقدامات جنایتکارانه در تجارت اعضای بدن انسان و دیگر اقدامات شنیعی که این گروهها مرتکب شدهاند، میدانند.
به هر حال باید کار گروههای مسلح در شرق حلب را تمام شده دانست و بازگشت شهر به آغوش دولت سوریه به مثابه مرحله مهمی از بحران و جنگ در سوریه محسوب میشود و دمشق و همپیمانانش از این نبرد سربلند بیرون آمدند بهطوری که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه آنرا لحظه تاریخی دانست. این دستاورد پس از عملیات نظامی ممتد که از ماه سپتامبر ۲۰۱۳ شروع شد، به دست آمد اما عملیات نهایی که اوضاع را به نفع ارتش سوریه و همپیمانان رقم زده است، در ۱۳ نوامبر شروع شد و ارتش سوریه و همپیمانان آن موفق به تسلط بر بخش اعظم شرق حلب به استثنای مساحتی که از 5/2 کیلومتر فراتر نمیرود، شدند. پس از فرار تروریستها از حلب، نوبت به بازسازی خرابیها و ترمیم تاسیسات حیاتی و مینزدایی و پاکسازی مواد منفجره میرسد.
وصل شدن آب و برق از مهمترین و اساسیترین نیازهای کنونی حلب است. در نبرد آزادسازی شرق حلب، شماری زیادی از افراد مسلح که گمان میکردند، وضعیت این نبرد نیز همانند قبل است و آنها میتوانند تنفس داشته باشند، کشته و شماری دیگر زخمی شدند.
اما حلب پس از چهار سال هماکنون مطابق آنچه اداره موزهها و میراث فرهنگی سوریه اعلام کرده است به شهری جنگ زده تبدیل شده است. بر اساس گزارش رسانهها، قلعه حلب کمتر آسیبدیده اما اطراف آن ویران شده، مسجد اموی بهطور جزئی آسیب دیده است و بسیاری از آثار باستانی آن از جمله منبر مسجد به تاراج رفته است.
هنوز زود است که برآوردی درباره میزان خسارات و زیانهای وارده به حلب صورت گیرد اما ویرانی و خرابی زیادی به بار آمده است و برخی تصاویر گرفته شده از سوی پهپادها نیز گواه این مدعاست. رسانهها گزارش دادهاند که بازاز حلب بهعنوان بازاری مسقف در دنیا در معرض ویرانی زیادی قرار گرفته است.
نبرد در قلب اقتصادی سوریه رو به پایان است اما آثار جنگ عمیق است و التیام حلب بهزودی برطرف نمیشود. همه بخشهای شهر تاثیر پذیرفتهاند و جنگ هزاران زخمی و کشته برجای گذاشته است. اینک حلبیها از خود میپرسند که این همه ویرانی برای چه بود؟ چه نتیجهای از این جنگ عاید شد؟
فرمان تخریب از کاخهای ریاض، قطر و ابوظبی و کشورهای غربی و تل آویو صادر شد تا ویرانی به بار آید و به موضوعات فرقهای دامن زده شود. به بهانه معارضان میانهرو، بزرگترین و خطرناکترین طرح ورود گرگهای انسان نما به سوریه از طریق اراضی ترکیه و اردن کلید خورد و تروریستها به ادوات تخریب و کشتار تجهیز شدند. و رژیم صهیونیستی از هیچ کمکی اعم از نظامی و درمانی به تروریستها دریغ نکرد. اما آنچه که در روزهای گذشته در زمان عملیات نظامی ارتش سوریه و همپیمانان آن و در روز ۱۵ دسامبر یعنی خروج گروههای مسلح از شرق حلب رخ داد، بهمثابه ریخته شدن آب سردی بر حامیان تروریستها بود، زیرا نتیجه اقدامات خود را برباد رفته میدیدند.
تروریستهای فتنهانگیز مورد حمایت آنها دلخوش کرده بودند در نهایت از اتوبوسهای سبز رنگ سردرآوردند تا آه و عجز بر حامیان و رسانههای آنها حاکم شود. ارتش سوریه و همپیمانان آن بزرگترین پیروزی در بحران ۵ ساله سوریه را به دست آوردند. پیروز اصلی بشار اسد است که طرح تجزیه سوریه و طرح تکفیری-صهیونیستی مورد حمایت رژیم صهیونیستی و امریکا را به شکست کشانید.
پس از نبرد حلب، نبرد جدیدی شروع میشود اما حلب بهمثابه خاری در چشم صهیونیستهاست. با آزادسازی دیگر مناطق سوریه و تسلط بشار اسد بر اوضاع سوریه با همکاری حزبالله سناریوی تلخی برای تل آویو رقم زده میشود. هر چند که حامیان گروههای مسلح از حمایتهای خود از تروریستها دست برنمیدارند و تلاشهای مذبوحانه خود در دیگر مناطق ادامه میدهند. قدر مسلم آن است که نبرد حلب در تاریخ ماندگار خواهد شد و در قاموس دستاوردهای نظامی مبهوت کننده وارد میشود؛ حلب یکی از دستاوردهای نظامی در جنگ شهری محسوب میشود.