بامدادجنوب-سیدعلی موسوی:
روند جنگی که در یمن در حال روی دادن است و بهدنبال آن اهداف خیالپردازانه ائتلاف سعودی نشان میدهد که این جنگ نه تنها به اتمام نمیرسد بلکه صلح نیز بسیار دور از دسترس بهنظر میرسد.
در سال 2015 میلادی، حمله هوایی جمعی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی با نام طوفان قاطعیت آغاز شد و بعد از آن با نام عملیات احیای امید ادامه یافت.
هواپیماهای پنج کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس شامل عربستان، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین به همراه مراکش، اردن و سودان در این حمله مشارکت کردند. این عملیات در حمایت از دولت منصور هادی و بر علیه انصارالله و حامیان علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن صورت گرفته که صنعا پایتخت یمن و بیشتر مناطق شمالی را در اختیار دارند.
همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به جز عمان در این عملیات شرکت کردهاند. عربستان سعودی یکی از دلایل اقدام نظامی خود در یمن را دستیابی حوثیها به موشکهای بالستیک و همچنین مسائل امنیتی منطقهای عنوان کرد. اتحادیه عرب حمایت خود را از این عملیات اعلام کرد و اعضای آن در نشست سالانه خود در شرم الشیخ طی بیانیهای خواستار تشکیل نیروی نظامی مشترک شدند.
عملیات نیروهای ائتلاف شامل حملات هوایی بوده و بیشتر بر مناطق اداری و نظامی شهر صنعا متمرکز است. مراکز دفاع هوایی، سکوهای پرتاب موشک و جنگندههای شبه نظامیان و همچنین کاخ ریاست جمهوری صنعا از جمله اهداف جنگندههای ائتلاف است. در طول این جنگ، هواپیماهای عربستان بارها با حمله به تاسیسات زیر بنایی یمن از جمله دو نیروگاه البیظاء و صعده خسارات زیادی به این تاسیسات وارد کردهاند. با پایان مذاکرات بینتیجه صلح یمن در کویت، انصارالله و کنگره ملی در قالب یک توافق اعلام کردند برای مدیریت کشور یک شورایعالی سیاسی تشکیل دادهاند. در این مذاکرات طرفهای سیاسی در یمن با میانجیگری نماینده سازمان ملل، وارد گفتوگو برای دستیابی به صلح پایدار شدند. عربستان و متحدانش که با گذشت بیش از یک سال از حملات خود به یمن، به هیچ یک از اهداف اولیه دست نیافتند، سر انجام تن به مذاکره دادند. در یک طرف این مذاکرات دولت مستعفی یمن موسوم به هیات ریاض به رهبری منصور هادی قرار داشت و در طرف دیگر، هیات صنعا شامل انصارالله به رهبری عبد الملک حوثی و کنگره ملی یمن به رهبری علی عبدالله صالح، رئیسجمهور مخلوع یمن حضور داشتند.
یکی از دلایل طولانی شدن این مذاکرات، وجود اختلاف شدید میان دو طرف بود. هیات صنعا بر تشکیل یک دولت وحدت ملی تاکید میکرد، در صورتی که هیات ریاض بر خلع سلاح انصارالله و عقبنشینی آنها از صنعا، تعز و الحدیده اصرار میکرد. هیات ریاض میکوشید موضوع خلع سلاح انصارالله را مقدم بر تشکیل دولت وحدت ملی قرار دهد تا انصارالله را از این طریق تحت فشار قرار دهد. عربستان با طرح این درخواست در واقع سعی داشت به اهدافی که از طریق جنگ نتوانسته بود به آنها دست یابد، از طریق سیاسی و مذاکره آنها را محقق کند.
بالاخره هیات ریاض با طرح این پیشنهاد و درخواستهای مشابه موجب ایجاد بنبست در مذاکرات صلح شد و سخنگوی این هیات در مذاکرات کویت اعلام کرد که مذاکرات صلح را ترک میکند. شکست روند مذاکرات موجب شد که ائتلاف انصارالله و کنگره ملی یمن به توافقی برای تشکیل یک شورایعالی سیاسی برای اداره کشور دست یابند. این شورا شامل 10 عضو از کمیته مردمی و انصارالله بهصورت مساوی است و هدف آن اداره امور کشور و مقابله با متجاوزان سعودی و متحدانش اعلام شده است.
در واکنش به این توافق، هیات ریاض این اقدام انصارالله را به کودتا تعبیر کرد و فرستاده سازمان ملل هم آن را نقض خطرناک قعطنامههای بینالمللی دانست. وزارت خارجه امریکا این توافق را محکوم کرده و اظهار داشت که این گونه اقدامات خروج از مذاکرات صلح محسوب میشود؛ اما سخنگوی انصارالله یمن اعلام کرد که این توافق هیچ تاثیری بر مذاکرات آینده نخواهد داشت و این امر تنها نشان دهنده همبستگی ملی است. با عملی شدن این تصمیم نوعی حاکمیت مستقل در مناطق تحت نفوذ انصارالله و کنگره ملی به وجود خواهد آمد. با گسترش این مناطق و پیوستن سایر گروهها به این طرح، قلمرو انصارالله افزایش مییابد و به تدریج دولت مستعفی منصور هادی از قدرت کنار خواهد رفت و زمینه برای تشکیل دولت وحدت ملی فراهم میشود.
در شرایطی که عربستان سعودی از طریق تجاوز نظامی نتوانست به اهداف خود دست یابد و همچنین با کارشکنی در کنفرانس صلح کویت نیز نتوانست به نتیجهای برسد به تشدید حملات هوایی روی آورد. پس از شکست عربستان در دستیابی به اهداف نظامی و همچنین ناکامی در مذاکرات صلح، این جنگ آنها را گرفتار بحران اقتصادی فزایندهای کرده است. شکی نیست که اقدام نظامی عربستان در یمن در واقع اجرای طرحهای امریکا در منطقه است؛ اما سعودیها باید بدانند که در صورت طولانی شدن این جنگ، قطعا شکست تازهای را در در کارنامه خود ثبت میکنند.
از طرف دیگر حمله عربستان به یمن در داخل این کشور نیز با نارضایتی روبهرو شده است، به خصوص در مناطق شرقی که بیش از دو میلیون شیعه در آنجا ساکن هستند. در این میان حتی بسیاری از اطرافیان ملک سلمان نیز مخالفت خود را با جنگ علیه یمن اعلام کردهاند. عربستان سعودی بهزودی به این نتیجه خواهد رسید که برتری تسلیحاتی هیچگونه پیروزی برای این کشور به ارمغان نخواهد آورد.
سعودیها وارد جنگی شدهاند که پیروزی نظامی در آن غیر ممکن است، زیرا نیازمند زمان طولانی و صرف هزینههای فراوان است که این امر میتواند عربستان را با کسر بودجه بزرگی مواجه کند و در نهایت بهجز شکست دستاورد دیگری برای آل سعود در بر نخواهد داشت. با نگاهی دقیقتر به جنگ یمن میتوان دریافت که عربستان بدون حمایت نظامی امریکا نمیتواند در خاورمیانه نقش تاثیرگذاری داشته باشد.
بنابراین تا زمانی که ریاض رویکرد سیاست خارجی خود را نسبت به یمن تغییر ندهد، در این زمینه هیچگونه موفقیتی در عرصه بینالملل به دست نخواهد آورد و در نهایت بهدلیل نا توانای در حل و فصل بحران یمن، از نظر جایگاه منطقهای بهشدت تضعیف خواهد شد. بنابر آن چه که تاکنون به آن اشاره شد میتوان نتیجه گرفت که بهترین گزینه برای حل مناقشه یمن و عربستان، اعلام آتشبس فوری میان دو کشور و انجام مذاکرات صلح بین گروههای سیاسی یمن و تشکیل دولت ائتلافی در یمن است.