کریم جعفری:
در طول چند گذشته بار دیگر جریان دلواپس خبرساز شده است. از یکسو برخی از این آقایان دلواپس اقدام به تشکیل جبهه و جریان جدیدی کردهاند که این نگاه را منتقل کنند که با هم اختلافنظر دارند که البته دارند، اما در کلیت مخالفت با دولت در یک ابعاد با هم بهسر میبرند و از سوی دیگر میخواهند بگویند که فعالیت آنها بسیار است و همچنان در عرصه باقی ماندهاند. ما هم به آنها میگوئیم که در عرصه باقی ماندهاید، اما به چه شکل!
شکل باقی ماندن دوستان دلواپس در عرصه سیاسی کشور، به تهمت، دروغ، ضربهزدن به امنیت ملی کشور، خرابکاری و اختلال در روندهای معمول اقتصاد و سیاست کشور و خلاصه هر آنچه که باعث شود که دولت روحانی در اردیبهشتماه در انتخابات رای نیاورد و اگر هم بیاورد، رای قابل توجهی نباشد، ختم میشود. در سه سال گذشته آنچه برای نگارنده قابل توجه بوده و مسجل شده، بیاهمیتی امنیت ملی برای این آقایان بوده است، کسانی که نه تنها سواد درست و درمانی ندارند، بلکه وقتی حرف میزنند باسوادهای آنها نیز حرفشان را باور کرده و قلم به دست میگیرند و سعی میکنند چوبی که به قلم امنیت ملی خورده را برجسته کنند.
یکی از آخرین اتفاقات در این زمینه، خبرچینی و دروغپردازی نماینده نه چندان محترم مشهد در مجلس شورای اسلامی در مورد وزیر امورخارجه است. این آقا که مشخص نیست در کدام مکتبخانه درس خوانده و با چه کسی حشر و نشر داشته، حتی الفبای امنیت را هم نمیداند، اما در بزنگاهها چنان ضربههای به امنیت ملی میزنند که امریکا و رژیم صهیونیستی و دشمنان سعودی هم نمیزنند. با تمام تلخیهایش، این یک واقعیت است که باید باور کرد.
گیریم که وزیر امور خارجه در یک جلسه حرفی و سخنی را هم گفته باشد، گیریم که وزیر امورخارجه اصلا گفته باشد که اشتباه کردم، آیا در جلسهای که همه در نظام جمهوری اسلامی ایران باید محرم باشند، کسی باید نقش ستون پنجم را ایفا کرده و عملا در شکل خبرچین رفتار کند؟ این چنین رفتاری آیا زیبنده یک نماینده!! مجلس است؟ اگر یکی دیگر از نمایندگان نزدیک به دولت در یک جلسه چنین کاری کرده بود، چه بلایی بر سرش در میآوردند؟
متاسفانه سیاست یک بام و دو هوا با معیارهای دوگانه که ما با آن امریکا را متهم میکنیم در میان برخی از نمایندگان و مسوولان کشوری هم وجود دارد. اگر رفتاری، کرداری و گفتاری زشت و ناپسند است، برای همه باید ناپسند باشد، نه اینکه یک نفر تافته جدا بافته باشد و هر اقدامی دوست داشت صورت دهد، چوب حراج به امنیت ملی بزند، ماهیت و هویت مجلس و نمایندگی را زیر سوال ببرد، اما کسی کاری به کارش نداشته باشد.
اعتماد باید در همه ارکان و سطوح نظام نسبت به اسرار کشوری وجود داشته باشد، به اعتراف خود اصولگرایان، در دوره اصلاحات اسرار نظام که به مدت هشت سال دست این جریان بود، به بهترین شکل ممکن حفظ شد و حتی نمایندگانی که وابسته به این جریان هم هستند، حفظ حرمت میکنند. البته این نکته را هم باید بگویم که آنچه گفته شد، شامل همه نمایندگان جریان اصولگرایی نمیشود، بلکه بیشتر مختص طیف دلواپس است که فکر میکنند با آمدن روحانی گنجی بنام قدرت را از دست دادهاند.