bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۷۷۸
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۱۲ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۸
آمارهایی که واقعیت را نمی‌گویند؛
جواد شکرویان: خانوارهای کارگری و اقشار متوسط رو به پایین جامعه در ایران، سال‌هاست که با مشکلات زیادی برای تامین معیشت خود دست و پنجه نرم می‌کنند و با توجه به نابرابری افزایش حقوق و دستمزد با افزایش نرخ تورم، این شکاف سال به سال عمیق‌تر می‌شود. آمارهای مرکز آمار ایران از وضعیت معیشتی کشور، حاکی از آن است که هزینه هر خانوار ایرانی به‌صورت متوسط، برای 12 ماه سال چیزی در حدود 39 میلیون تومان است.

جواد شکرویان:

خانوارهای کارگری و اقشار متوسط رو به پایین جامعه در ایران، سال‌هاست که با مشکلات زیادی برای تامین معیشت خود دست و پنجه نرم می‌کنند و با توجه به نابرابری افزایش حقوق و دستمزد با افزایش نرخ تورم، این شکاف سال به سال عمیق‌تر می‌شود. آمارهای مرکز آمار ایران از وضعیت معیشتی کشور، حاکی از آن است که هزینه هر خانوار ایرانی به‌صورت متوسط، برای 12 ماه سال چیزی در حدود 39 میلیون تومان است. این آمارها نشان می‌دهد که هر خانوار ایرانی برای تامین هزینه‌های زندگی به‌صورت میانگین رقمی در حدود سه میلیون و 275 هزار تومان در ماه نیاز دارد؛ این در حالی است که متوسط درآمد خانوارهای ایرانی رقمی معادل 43 میلیون تومان در سال ثبت شده است. بر این اساس، هر خانوار ایرانی به‌طور میانگین حدود سه میلیون و 580 هزار تومان در ماه درآمد دارد که با این اوصاف خانوارهای ایرانی ماهیانه اندکی بیش از 300 هزار تومان و در سال رقمی در حدود چهار میلیون تومان می‌توانند ذخیره کنند.

این ارقام، آماری است که مرکز آمار ایران از میانگین وضعیت معیشتی خانوارهای ایرانی منتشر کرده است اما آیا واقعا قسمت اعظم مردم ایران در چنین وضعیتی زندگی می‌کنند؟ نگاهی به وضعیت این روزهای معیشت خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد که با توجه به حداقل حقوق و دستمزد یک میلیون و 800 هزار تومانی قانون کار و همچنین حداقل هزینه‌های بیش از سه میلیون تومانی زندگی هر خانوار در ایران، اقشار متوسط رو به پایین جامعه که بیشتر جمعیت ایران را نیز تشکیل می‌دهند، کار سختی برای گذران زندگی دارند. آمارها از میانگین هزینه و درآمدهای خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد که این خانوارها چه در شهر و چه روستا، نه‌تنها کمبودی برای تامین معیشت ندارند بلکه سالانه می‌توانند مبلغی را هرچند اندک ذخیره کنند.

با این حال، نگاهی به این آمار و مقایسه آن با آمار حداقل‌بگیران تامین اجتماعی نشان می‌دهد که توزیع درآمد و همچنین هزینه‌کرد در ایران بسیار نامتوازن است.

اختلاف درآمدی 22 میلیونی خانوارهای شهری و روستایی

آمارهای مرکز آمار ایران حاکی از آن که میانگین هزینه خانوار در سال گذشته در مناطق روستایی اندکی بیش از 21 میلیون تومان برای کل سال بوده است، در حالی که این هزینه برای خانوارهای مناطق شهری کشور بیش از 39 میلیون تومان برآورد شده بود. به بیان ساده‌تر، می‌توان عنوان کرد که هزینه خانوار (زندگی) در شهرها سالانه 18 میلیون تومان بیش از خانوارهای روستایی بوده است. البته وضعیت درآمدها در روستا‌ها نیز به‌گونه‌ای بوده که متوسط درآمد سالانه خانوار روستایی به حدود 23 میلیون تومان رسیده است، در حالی که متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری 43 میلیون تومان محاسبه شده است. به بیان ساده‌تر، میانگین درآمد خانوارهای شهرنشین 22 میلیون تومان بیشتر از خانوار روستایی است که نشان می‌دهد تفاضل میان درآمد‌ها با هزینه‌های زندگی برای خانوارها در روستا کمتر از شهرهاست.

بر این اساس، یک خانوار روستایی 23 میلیون درآمد و 21 میلیون تومان هزینه دارد، یعنی حدود دو میلیون تومان اختلاف. در حالی که یک خانوار شهری 43 میلیون تومان درآمد و 39 میلیون تومان هزینه در سال دارد که می‌شود چهار میلیون تومان اختلاف مثبت میان ارقام درآمدی و هزینه‌ای. نکته جالب در میان آمارهای ارائه‌شده این‌ است که هزینه‌های خوراکی و دخانی خانوارهای شهری حدود 30 میلیون تومان اعلام شده که از کل هزینه زندگی خانوار روستایی (21 میلیون تومان) بیشتر است، یعنی نزدیک به 9 میلیون تومان بیشتر.

بر اساس داده‌های این گزارش، متوسط هزینه‌ کل خالص سالانه‌ یک خانوار شهری ٣٩٣ میلیون و ٢٢٧ هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل 3/19 درصد افزایش نشان می‌دهد. از هزینه‌ کل سالانه‌ خانوار شهری ٩٤ میلیون و ٥٠٥ هزار ریال با سهم 0/24 درصد مربوط به هزینه‌های خوراکی و دخانی و ٢٩٨ میلیون و ٧٢٢ هزار ریال با سهم 0/76 درصد مربوط به هزینه‌های غیرخوراکی بوده است.

گوشت؛ بالاترین هزینه خوراکی ایرانی‌ها

از هزینه‌ کل سالانه‌ خانوار شهری حدود ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به هزینه‌های خوراکی و دخانی و ۲۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به هزینه‌های غیرخوراکی اختصاص دارد. در بین هزینه‌های خوراکی و دخانی، نیز بیشترین سهم با ۲۱ درصد مربوط به گوشت و در بین هزینه‌های غیرخوراکی بیشترین سهم با ٤٥ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی بوده است.

اما این آمارها حاکی از آن است که متوسط درآمد سالانه‌ یک خانوار شهری به ۴۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان می‌رسد که 6/18 درصد افزایش داشته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهرینشان می­دهد که 4/33 درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، ۱۷ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و 6/49 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.

در رابطه با وضعیت درآمد و هزینه خانوار روستایی نیز آمار از این حکایت دارد که متوسط هزینه‌ کل خالص سالانه‌ یک خانوار روستایی حدود ۲۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است که ۲۰ درصد رشد داشته است. از این هزینه هشت میلیون مربوط به هزینه‌های خوراکی و دخانی و ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومانبه هزینه‌های غیرخوراکی بوده است. در بین هزینه‌های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۲۴ درصد به هزینه‌ آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردهای آن و در بین هزینه‌های غیرخوراکی، بیشترین سهم با ۲۸ درصد به مسکن، سوخت و روشنایی اختصاص داشته است.

این در حالی است که متوسط درآمد سالانه‌ یک خانوار روستایی به ۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده که نسبت به سال ۱۳۹۶ حدود 5/15 افزایش داشته است.

منابع تامین درآمد خانوارهای روستایی نشان می‌دهد که 7/30 درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 9/31 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و 4/37 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است. بر این اساس، در خانوارهای روستایی درآمد سالانه حدود دو میلیون بیشتر از هزینه آنهاست.

نام:
ایمیل:
* نظر: