رحمان قهرمانپور
این نشست در راستای آمادگی کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ
برای دوران پس از کاهش حضور نظامی امریکا در منطقه است، درباره اینکه امریکا باید
از منطقه برود یا خیر. در امریکا و در میان کارشناسان مختلف اختلافنظر است و در
گزارشی اخیرا خواندم که گفته بود امریکا نباید از خاورمیانه و منطقه برود بلکه باید
نقشش را بازتعریف کند. اما درباره این که حضور نظامیاش را باید کاهش دهد اجماع
است و تلاش کند منطقه را در راستای کاهش حضور نظامیاش بازطراحی کند.
یکی از تبعات کاهش حضور نظامی امریکا، تشدید رقابتهای منطقهای
است، سه محور اخوانی (قطر و ترکیه) شیعی (ایران و حزبالله و مقاومت) سلفی یا حفظ
وضع موجود (امارات و عربستان) در منطقه است. اینها معتقدند اگر امریکا از منطقه
برود رقابت میان این سه محور تشدید میشود. عربستان و امارات با توافق ابراهیم به
پیشواز وضعیتی رفتند که در آن امریکا نمیخواهد امنیت آنها را تامین کند و تلاش
کردند با شکل دادن به یک ائتلاف منطقهای امنیت خود را تامین کنند. در طرف دیگر
محور اخوانی با حمایتی که از طالبان داشت شکستی را به محور عربستان و امارات در
افغانستان تحمیل کرد، در حالی که این محور در تونس توانسته بود محور اخوان را شکست
بدهد و اکنون در مصر و تونس محور عربستان و امارات دست برتر را دارند و محور اخوانی
در افغانستان و محور شیعی در عراق و ایران حرف اول را میزند.
در حالی که منتظر بودیم تا اتحادیه اروپا در این رابطه فعال
شود؛ اما وارد عمل نشد. آلمان هم به سنت عدم مداخله در منطقه همچنان پایبند است؛
اما مکرون هم با وجود تمایل و حضور در این نشست معلوم نیست برنامهاش در عراق چیست.
بهنظر فرانسه مایل است نقشش را در خاورمیانه گسترش دهد. قرارداد تسلیحاتی با
امارات و عربستان دارد و در شمال افریقا مشغول ساخت راکتور هستهای است.
شاید آنچه در بغداد رخ داد، گوشهای از خاورمیانه 20 سال آینده
باشد که بهنظر من در افغانستان ظهور کرده است و نشان میدهد که امریکا نمیخواهد
در منطقه اعمال قدرت کند و قدرتهای دیگر منطقه با هم وارد رقابت میشوند. حتی دو
متحد پاکستان و عربستان در افغانستان رو در روی هم قرار گرفتهاند. از اینرو آنچه در عراق روی میدهد وجهی از آینده منطقه است. کشورها
دنبال کاهش تنش هستند چراکه میدانند کاهش حضور امریکا میتواند پیامدهای بیثباتکنندهای
داشته باشد مخصوصا برای متحدان سنتی امریکا.
در این راستا ترکیه از چند سال پیش سعی دارد از امریکا فاصله
بگیرد و به روسیه نزدیک شود؛ اما در این داستان مصر کمی ضعیف عمل کرده است و از
تحولات منطقه عقب است، اما بعد از درگیری غزه، السیسی تلاش کرده است به صحنه منطقه
برگردد و شاهد بودیم که در این راستا کمکهای قطر از طریق مصر وارد غزه شد و نقش
مهمی در آتشبس نیز داشت و بعد از آن شاهد بودیم در نشست بغداد با حضور ملک
عبدالله و الکاظمی هم شرکت کرد. تحولات مصر نشان میدهد که السیسی برای تقویت جایگاه
خودش در مصر سعی دارد مصر را در صحنه منطقهای تقویت کند و مصر هم مثل عربستان و
امارات فکر میکند فرصت برای افزایش حضورش در منطقه فراهم شده است.
کشورها نگران آینده منطقه و خودشان هستند و تلاش دارند در غیاب
امریکا کانالهای ارتباطی منطقهایشان را داشته باشند و اگر به همکاری روی نیاوردند
حداقل مانع تشدید تنشها شوند، ممکن است اوضاع منطقه بیثباتتر شود و این کشورها
تلاش دارند جلوی این بیثباتی را بگیرند؛ اما این به معنای فقدان رقابت میان این
کشورها نیست. هنوز هیچ دلیل متقنی نداریم که بگوییم این کشورها رقابت را میخواهند
کنار بگذارند. بهنظرم تلاش دارند که رقابت بین خودشان را کنترل کنند. البته این
چرخش از 2011 شروع شده است و این کشورها به این جمعبندی رسیدند که امریکا دیگر نمیخواهد
نقش سابقش را بازی کند، اما همزمان تلاش دارند که امریکا به سرعت از منطقه خارج
نشود.
در این میان اسرائیلیها بهشدت از خروج امریکا از منطقه
نگران هستند و در صحبتهای نفتالی بنت در دیدار اخیرش در امریکا با بایدن این
مساله کاملا مشهود بود. عربستان و امارات هم به همین میزان نگران هستند. به هر حال این دولتها
از بابت حضور امریکا در منطقه سالها و دههها منتفع شدند و به عبارتی مجانی سواری
کردند. حتی خروج امریکا برای مصر و ترکیه سنگین است و این باعث میشد آنها خودشان
امنیتشان را تامین کنند و این یعنی این کشورها باید با رقبایشان در منطقه کنار بیایند.
البته در امریکا یک جریان فکری است که معتقد است امریکا باید برای کاهش
رقابت بین کشورهای منطقه و گفتوگو میان این کشورها کاری کند، مذاکرات ایران و
عربستان در عراق و اقدامات اردن در همین راستاست. این کشورها هم از سوی امریکا تحت
فشار هستند و هم فکر میکنند برای کاهش تنش کانالهای ارتباطی و گفتوگوهای مقدماتی
باید داشته باشند تا اگر اتفاقی که در افغانستان افتاد در عراق و منطقه افتاد شوکه
نشوند و ارتباطات قطع نشود. امارات با وجود رقابت سنگین با ایران نماینده به ایران
میفرستد و عربستان با ایران مذاکره میکند با این حال معتقدم نباید از این
اتفاقات انتظار احیای روابط داشته باشیم بلکه این در راستای کاهش تنشهاست. معتقدم
از کنفرانس بغداد چیز مثبتی خارج نمیشود؛ اما حداقل به این شکل میتوانند کشورها
بیش از پیش ارتباطشان را در شرایط بحرانی حفظ کنند.