نماینده شهرستانهای دیلم، گناوه و بوشهر در
بهارستان البته حیا به خرج داده و عدد چند میلیارد دلاری سرمایهگذاری در استان
بوشهر را اعلام نکرده است! امروز بهخوبی آثار این سرمایهگذاری را در استان
مشاهده میکنید که چندین کارخانه، مجتمع تولیدی، رفاهی و اقتصادی راهاندازی شده و
هیچ بیکاری نیز در حوزه انتخابیه نامبرده وجود ندارد!!
بارها نوشتهایم که در طول چند دهه گذشته مردم
استان بوشهر به هیچ عنوان از استاندار و نماینده شانس نیاوردهاند و اگر در این 42
سال کسی هم حضور پیدا کرده، مانند شهابی زودگذر برقی در آسمان این استان زده و با
کارشکنیهای صورتگرفته رها کرده و رفته است. با این حال در سه چهار دوره اخیر
مجلس وضعیت از آنچه که فکرش را هم کردهایم در حوزه نمایندهها و در پنج دولت اخیر
هم به لحاظ استانداران اوضاع آنچنان اسفناک بوده که استان ثروتمند و زرخیز بوشهر
به قهقرا رفته است. استانی که بودجه کشور را تامین میکند، اما خودش در اموراتش
مانده و حتی این مساله باعثشده تا هر کسی هر شایعهای که دوست داشته و دارد را
علم کند!
در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی از چهار فردی
که بهعنوان نماینده راهی پایتخت شدند، دو نفر سابقه حضور پیشین در این ساختمان را
داشتند، دو نفر دیگر که این سابقه را نداشتند یکی توفیق یافت تا باوجود وسعتنظر
اندک دست و پایی بزند و آن یکی که سابقه شکایت از روزنامهنگاران و خبرنگاران را نیز
در کارنامه ناموفق خود دارد و چون لکه سیاهی در کارنامه بدِ او خودنمایی میکند
این روزها اصولا پیدایش نیست.
روزنامه بامداد جنوب در طول این دو سالی که از
حضور این چهار نفر در پایتخت میگذرد، مطالب و موارد متعددی را در مورد آنها
نوشته است و دو سه بار بهشدت به شیخموسی احمدی و عبدالکریم جمیری بابت عملکرد
ضعیف و ناتوانی در گرفتن سهمیه نیروهای بومی و مدیران کارکشته بوشهری در صنعت نفت
انتقاد کرد. خدا را شاهد میگیریم که در هر نوبت چاپ روزنامه حتی نزدیکترین افراد
به این دو نفر نیز حاضر نشدند یک کلمه در دفاع از عملکرد این دو نفر بنویسند. حتی
در مورد شیخموسی احمدی یک نفر هم تماس نگرفت که از نوشتههای ما انتقاد کند، بلکه
دهها نفر (با تاکید و مستند عرض میکنم که دهها نفر) تماس گرفتند و از این نوشتهها
تقدیر و تشکر کردند.
چه پیش آمده که فردی در قامت «نماینده مجلس» باید
این همه مورد غضب و خشم مردمی قرار بگیرد که روزگاری به او رای داده و با هزار
امید و آرزو او را راهی پایتخت کرده تا با وضع قوانین متقن و صحیح از هست و نیستش
دفاع کند؟ این افراد چه کردهاند که اینگونه مورد خشم مردم قرار گرفتهاند؟ آیا
مردمی که به این افراد رای داده و آنها را با سلام و صلوات راهی بهارستان کردند
انتظاری بیش از اشتغال و پیگیری مسائل و مشکلات حوزه انتخابیه خود داشتند؟ آیا آنها
چیزی بیش از دفاع از حرمت و کرامت خود میخواستند؟ آیا آنها چیزی بیش از بهکارگیری
فرزندان خود در صنعتی که جز دردسر چیزی برای مردم استان بوشهر نداشته و ندارد، میخواستند؟
بدون شک پاسخ همه این سوالات نه است! مردم دنبال
برقراری آرامش اقتصادی، اجتماعی و احقاق حقوق خود از پایتختنشینها از طریق
نماینده مجلس و دولت هستند؛ اما شواهد به ما میگوید که هیچ یک از این موارد در
طول چند دهه گذشته عملینشده و استان بوشهر هیچ کنترلی بر اقتصاد خود ندارد. با
این حال، این نمایندهها حرفهایی میزنند، صحبتهایی میکنند و ادعاهایی میکنند
که اگر در مورد آن چیزی ننویسم، فردا کار نکرده را نیز به اسم خود سند میزنند.
عبدالکریم جمیری یکی از چهار بهارستاننشین استان
بوشهر است که مرکز استان را هم «نمایندگی» میکند! او در گفتوگویی با خبرگزاری
ایرنا، صحبتهایی کرده که اگر مُرده کفن ندرد و از گور برنخیزد، باید 100 ختم قرآن
کرد. او که مدعی است «سرمایهگذاران برای حضور در استان از هم سبقت میگیرند» در
مورد شکل و شمایل این سرمایهگذاریها مطالب و مواردی گفته که تقریبا همه آنها
باد هواست. این بخش از صحبتهای او را بخوانید: «برخی سرمایهگذاران مطرح ازجمله
شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا)، مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران (مپنا)،
گروه بهمن و برخی دیگر از جمله سرمایهگذارانی هستند که به استان دعوت شدهاند و
در حال هماهنگی با وزارت نفت برای گرفتن مجوز خوارک مناسب در شمال استان هستیم و یک
مورد توافق اولیه با وزیر نفت در خصوص تحویل خوارک نیز انجام شده است. در همین
راستا یک پالایشگاه سه هزار بشکهای در شمال استان بوشهر سرمایهگذاری میشود که
اگر انجام و بهثمر برسد امکان اشتغال هزار نفر را فراهم میکند!!».
دقت کردید، یک عدهای دعوت شدهاند و گروهی دیگر
هم صحبت شده که «اگر» به نتیجه برسد، خوب است و همه میدانند که «اگر» را کاشتند و
سبز نشد. در مورد حضور صنعت فولاد در استان بوشهر نیز که از سالها پیش صحبتش بود
و یک روند را طی میکند که معلوم نیست کی بهثمر بنشیند، جمیری داستان را بهنفع
خودش مصادره کرده است. با این حال، در این چهار خط ما هیچ «سبقتی» ندیدیم و همان
وعدههای رنگ و وارنگ تکراری همیشگی است که مناسب رسانهها است. نه مپنا به بوشهر
آمد و نه شستا و نه گروه بهمن حاضر است به استان بوشهر بیاید. رقابت معمولا بین 40
تا 50 شرکت و مجموعه بر سر یک پروژه خاص شکل میگیرد و نه این شرکتهای دولتی و
خصولتی که بفرموده جایی سرمایهگذاری میکنند.
خلاصه آنکه، آقای جمیری دست بردارید و بروید کار
درست را انجام دهید... در مورد کار درست پیش از این بارها نوشتهایم..