حسین قاسمی
ایران با در اختیار داشتن ۲۸ میدان مشترک هیدروکربوری با هفت کشور همسایه، از معدود کشورهای جهان بهشمار میرود که این تعداد ساختار مشترک هیدروکربوری دارد.
بیشترین تعداد میدانهای مشترک ایران با کشور عراق و به میزان ۱۲ میدان است. افزون بر این، ایران در پنج میدان با امارات متحده عربی، چهار میدان با عربستان، چهار میدان با قطر و یک میدان با هرکدام از کشورهای عمان، کویت و ترکمنستان مشترک است، همچنین حدود ۵۰ درصد ذخایر گاز طبیعی ایران در میدانهای مشترک قرار دارد.
در مجموع، ۱۵ میدان از این میدانهای مشترک در حال تولید هستند. در مناطق خشکی، ایران در یک میدان گازی با کشور ترکمنستان مشترک بوده و بقیه میدانها که همه آنها نفتی هستند با کشور عراق مشترکاند که بیش از ۸۲ درصد ذخیره نفت مشترک ایران با کشورهای همسایه را در خود جای دادهاند. از جمله میادین مشترک ایران هنگام است که در سال ۱۹۷۶، این میدان، تنها میدان مشترک ایران و عمان است و در تنگه هرمز در بخش شرقی خلیج فارس و ۴۵ کیلومتری جزیره قشم واقع شده است. بخش ایرانی این میدان، هنگام و بخش عمانی، بوخای غربی نامیده میشود. مخزن اصلی این میدان سازند سروک و از سنگهای کربناته تشکیل شده است. سیال این مخزن نفت سبک است. بر اساس اعداد و ارقام مربوط به نفت درجا و ذخیره قابل برداشت، این میدان یک میدان کوچک بهشمار میآید، همچنین از نظر مشخصات سنگ، مخزن تولیدی این میدان بهعنوان یک مخزن متراکم (با تخلخل کم) و دارای نفوذپذیری کم تا متوسط شناخته میشود.
کارشناسان در مورد نحوه برداشت از این میدان و تعامل ایران و عمان دیدگاههای متعددی دارند. یک کارشناس این حوزه درباره توسعه مشترک میدان هنگام با کشور عمان گفت: این میدان در ۲۰ کیلومتری جنوب قشم واقع شده و میدان مشترک بین ایران و عمان است. بهدلیل شیب مخزن در سمت کشور عمان منابع هیدروکربوری زیادی در آن وجود ندارد و منابع تنها در بخشی از مخزن جمع شده است، این میدان از نظر وجود منابع هیدروکربوری، گاز و میعانات، مورد توجه بوده و در سال ۱۹۷۶ توسط شرکت سوفیران کشف و 1HE-E نامگذاری شد.
محمد خاقانی با بیان اینکه تخمین زده شده ذخیره نفت این میدان چیزی حدود ۴۰۰ میلیون بشکه است که همین رقم نشان میدهد این میدان در مقایسه سایر منابع نفتی، یک میدان بسیار کوچک است که مراحل اولیه توسعه آن از همان ابتدای اکتشاف آغاز و به دلایلی متوقف و دوباره شروع شد؛ تصریح کرد: سالها پیش دو کشور برنامهریزی خود را برای توسعه و تولید از این میدان آغاز کردند. شرکت DNO نروژ در بخش عمانی این میدان به تولید نفت مشغول شد و در طرف ایران٬ شرکت نفت فلات قاره تولید را از هنگام آغاز کرد که در بالاترین رقم به ۲۵ هزار بشکه در روز رسید ولی اکنون بهدلیل تعمیر نشدن چاهها و تاسیسات، کمتر از دو هزار بشکه در روز نفت تولید میکند.
به گفته این کارشناس حوزه انرژی، عمان همچنین سرمایهگذاریهایی برای تبدیل گاز طبیعی به مایع LNG انجام داده و مذاکراتی بین دو کشور انجام شد که به عمان گاز طبیعی تولیدی را صادر کند و حتی در یک مقطعی نیز مذاکراتی در دولت هفتم و هشتم انجام شد که گاز ترکمنستان نیز از مسیر ایران به عمان انتقال و تبدیل به LNG صادراتی شود.
وی گفت: در گذشته تاسیساتی در قشم ایجاد شد و یک خط لوله ۲۵ کیلومتری به خط ۱۱۲ کیلومتری انتقال نفت اضافه شد که گاز تولیدی از این میدان به جزیره قشم منتقل شود و مایعات هیدوکربوری را از گاز جدا کنند، طرح مطالعاتی این میدان گازی برای میزان و موجودی گازی و دو حلقه چاه توصیفی در اسفند ۱۳۸۰ در دولت هفتم حفر شد. عملیات لرزهنگاری سهبعدی نیز در محدودهای به وسعت ۲۰۰ کیلومتر انجام و تشخیص داده شد که در محدوده ۶۵۰ کیلومتری نیز ممکن است نیاز به عملیات لرزهنگاری بیشتر باشد که به سرمایهگذاری و تکنولوژی و فناوری جدید نیاز دارد. در هر حال حفاری چاه اکتشافی انجام و موافقتنامه انجام شد که با شرکت متن عملیات حفاری بیشتر انجام شود، طرف ایران بیش از ۲۰ میلیون دلار هزینه کرد ولی فعلا اقدام چندانی صورت نگرفته است.
خاقانی تاکید کرد: این میدان یک میدان بالقوه است که میتواند توسعه پیدا کند، اما باید سرمایهگذاری بیشتر انجام شود که در شرایط فعلی با توجه به اولویتهایی که ایران در میادین دیگر دارد بعید است که پول لازم را در اختیار داشته باشد. ولی اگر با طرف عمان بهطور مشترک این کار را کنند ممکن است بتوانند میدان را توسعه دهند، ایران میتواند صنعت حفاری را بهکار بگیرد دکلهای مستقر در خلیج فارس را فعال و عمان نیز سرمایهگذاری کند، اما موضوع این است که باتوجه به تداوم تحریم و قطع روابط بینالمللی بانکی با ایران این مشکل وجود دارد که ریسک سرمایهگذاری مشارکت با ایران بالا میرود.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: توسعه میدان مشترک چه با عراق و کویت و عربستان و چه عمان جدا از برنامه کلان اقتصاد دولتهای کشور نیستند، اما از همه مهمتر اینکه اسیر تحریمها، نبود روابط بینالمللی بانکی، تصویب FATF و شفاف نبودن اقتصاد خرد و کلان کشور هستند تا زمانی که این مشکلات را حل نکنیم توسعه میدان هنگام نیز فقط در حد حرف است و سرمایهگذاری جدی بهعمل نخواهد آمد.