بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: هفته گذشته و در دیدار رئیسجمهور روسیه و رهبر ایران، ولادیمیر پوتین جملهای را بیان کرد که همه کارشناسان آن را شروع ارتباطی راهبردی میان مسکو و تهران میدانند.
پوتین در این دیدار با بیان این جمله که ما هیچگاه به متحدانمان ضربه نخواهیم زد، تهران را متحدی خواند که هیچگاه او را رها نخواهد کرد. به عقیده کارشناسان این جمله یعنی آغاز اتحادی استراتژیک میان ایران و روسیه در مقطع کنونی.
در پی حملات هوایی روسیه به مواضع مخالفان دولت سوریه که شامل گروههای مختلف تروریستی است، این تفکر شکل گرفته که روسیه در حال پوستاندازی در سیاست خارجی خود است. عدهای از اتحاد بین روسیه با ایران و گاه شکلگیری ائتلافی منطقهای بین ایران، روسیه، عراق و سوریه سخن به میان میآوردند و برخی نیز ورود به جنگ سردی دیگر و شکلگیری بلوکبندی جدید در عرصه بینالملل را نوید میدهند اما نمیتوان براساس چنین وضعیت مقطعی بهراحتی سخن از شکلگیری اتحادها و پیمانهای طولانیمدت گفت، بنابراین این مساله نیاز به تحلیل و بررسی دقیقی از سوی تحلیلگران و کارشناسان و اندیشمندان دارد.
ساختار دیپلماسی ایران و روسیه
ایران دائما بهدنبال اتحادهای منطقهای بدون دخالت قدرتهای جهانی بوده است و همواره در پیمانها و سازمانهای مختلف منطقهای آمادگی مشارکت خود را اعلام کرده است و نسبت به سازمانها و نهادهایی مانند شورای همکاری خلیج فارس که بهنحوی اتحادی با محوریت قدرتهای فرامنطقهای مانند امریکا بوده همواره اعتراض خود را نشان داده است و کشورهای عضو این سازمانها را به ایجاد نهادهای بومی مبتنی بر امنیت دسته جمعی منطقهای دعوت کرده است.
از این رو میتوان ایران را کشوری آماده پذیرش ائتلافی جهت غلبه بر بحرانهای منطقهای دانست که البته این ائتلافها با محوریت کشورهای منطقه باشد. ائتلاف ضمنی محور مقاومت به مرکزیت ایران نیز نشان از خصیصه ائتلافپذیری کشور ایران است، بنابراین کشور ایران بازیگری با رویههای مشخص در ارتباط با مسائل منطقه خاورمیانه و مناطقی مانند آسیای مرکزی و نیز جهان اسلام است. در کنار این مسائل، تقابل امریکا با ایران و فشارهای ناشی از رویارویی با این قدرت جهانی سبب شده تا ایران جهت خروج از انزوای ژئوپلیتیکی و دور کردن بحران و تهدیدات مختلف از مرزهای جغرافیای سیاسی خود دست به فعالیتهای چند بعدی در توسعه حضور در منطقه بزند و مرزهای فرهنگی، سیاسی، دفاعی و امنیتی و نیز اقتصادی خود را فراتر از مرزهای فیزیکی خود تعریف کند. این امر سبب شده تا ایران مادام بهدنبال ایجاد پیوندها و اتحاد و ائتلافهای منطقه ای باشد. در این میان، کشورهایی مانند افغانستان، عراق و سوریه جزء فضای زیست سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دفاعی ایران به حساب میآیند که بهطبع ایران بهدنبال ائتلاف با دولتهای این کشورها است.
در جریان بحرانهای اخیر در سوریه و عراق، ایران فعال ترین بازیگر منطقهای در قبال این مساله بوده که همواره به دنبال حمایت از دولتهای قانونی این کشورها بوده و سعی کرده تا مانع از تسخیر فضای بازیگری خود به دست بازیگران فرامنطقهای و همپیمانان منطقهای آنها شود که دارای تضاد معنایی و منفعتی با ایران و نظامهای حاکم بر کشورهای محور مقاومت هستند. سقوط سوریه بهمثابه عقب کشیده شدن مرزهای قدرت منطقهای ایران به داخل و افزایش فشار بر جبهه عراق و فرسایش بیشتر نیروهای مقاومت و از بین رفتن لجستیک سرزمینی برای حزبالله لبنان و جنبشهای آزادیبخش فلسطین است و بهنحوی فضای تنفسی ایران را تنگتر میکند و این امر سبب واکنش ایران از همان روزهای ابتدایی بحران در سوریه شده است. از این رو ایران کشوری است که براساس سطح اعتمادپذیری دیگر بازیگران آماده ائتلافی مبتنی بر دوستی و اعتماد متقابل برای حفظ امنیت دستهجمعی در منطقه است.
ایران و روسیه متحدانی همیشگی یا متفقینی موقتی؟
اما آنچه مساله ائتلاف را پیچیده میکند شخصیت سیاست خارجی روسیه و رویههای تاریخی این کشور است که بهنحوی بهدنبال بازی براساس منافع دورهای خود بوده و کمتر به دنبال ائتلافهای طولانیمدت در مناطق ژئوپلیتیکی است. روسیه کشوری است که بیشتر ائتلافهای خود را مبتنی بر حس خطر و تهدید و با جنس دفاعی و امنیتی شکل میدهد. بهعنوان مثال پیمان شانگهای در ابتدا یک پیمان صرف نظامی و امنیتی بوده است و سپس با ورود کشورهای دیگر و با حمایت کشوری مانند چین وارد مرحله اقتصادی نیز شده است. بلوکبندی دوره شوروی سابق نیز در نمای بینالمللی بیشتر چهرهای دفاعی و امنیتی داشت. در کنار این هویت سیاست خارجی روسیه، باید رفتارهای این کشور در قبال کشورهایی مانند ایران و عراق (پس از دولت بعثی) و سوریه را نیز باید در نظر داشت.
نبود رویه ثابت از سوی روسیه در قبال مساله هستهای ایران و در نهایت تن دادن به تحریمهای سازمان ملل علیه ایران و عدم وتوی آن از سوی این کشور، امتناع از تحویل سامانه اس 300 به ایران و رفتارهایی از این قبیل را میتوان نشان از نوعی تردید از سوی ایران در اعتماد به روسیه دانست. روسیه تا قبل از ورود بحران داعش به منطقه خاورمیانه سلاحهایی را به القاعده در عراق نیز میفروخت و این نشان از نداشتن راهبرد ائتلافی روسیه در قبال کشور خاصی از جمله عراق یا ایران است. جدای از این مسائل روسیه کشوری با قدرت تک بعدی نظامی، خام فروش و تکمحصولی است که بهشدت از سوی غرب آسیبپذیر است که تحریمهای اخیر غرب نیز با علم به این نقطه ضعف روسیه تنظیم شد، بنابراین روسیه توان نمایش قدرت خود در منطقه را ندارد و زمینههای فرهنگی مناسب برای ایجاد بسترهای فرهنگی را جهت تغییرات سیاسی در کشورهای منطقه را نیز ندارد و به عبارتی روسیه تمامی ابعاد قدرت جهت تبدیل شدن به یک قدرت جهانی را ندارد و این امر استقلال عمل در برابر غرب را از روسیه سلب میکند. مساله دیگر شباهت ایران و روسیه در تولید انرژی گازی و نگرانی روسیه از تبدیل شدن ایران به رقیب اصلی خود در بازارهای اروپایی است که گاهی روسیه را از حمایت کامل از ایران باز میدارد. گذشته از این امر قدرتهای خارجی همواره از بابت تسلط کامل ایران بر منطقه کنونی بحران نیز نگران هستند، چراکه ایران دارای پیوندهای عمیق فرهنگی با این مناطق است و در صورت شکلگیری ائتلاف طولانیمدت محوریت از آن ایران خواهد بود.
با وجود تمامی محدودیتهای موجود در مسیر شکلگیری یک ائتلاف چهارجانبه بین ایران، روسیه، عراق و سوریه، شرایط کنونی منطقه و رفتارهای غرب به رهبری امریکا و هم پیمانان منطقهای اش در قبال ایران و روسیه و نیز عراق و سوریه، سبب شکلگیری وضعیتی شده که این کشورها را بهسوی یک ائتلاف هرچند کوتاه مدت سوق میدهد که حتی میتواند یک تغییر در نظم منطقهای خاورمیانه و با گسترش آن، حتی در اوراسیا ایجاد کند. حرکت گام به گام غرب به رهبری امریکا بهسمت مرزهای روسیه و محاصره فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی این کشور که نمونه آن را در انقلابهای رنگی و گسترش ناتو میتوان دید، روسیه را به نتایج و تصمیم گیری های جدیدی سوق داده است، بهطوری که کشور روسیه که همیشه براساس تهدیدات به ایجاد ائتلاف و شکل دادن به پیمانهای دفاعی و امنیتی سوق پیدا میکند، با احساس خطر از این رفتار امریکا این بار به فکر ایجاد یک ائتلاف طولانیمدت در برابر این خطرات و تهدیدات طولانیمدت است که هدف این ائتلافها میتواند کشورهایی مانند ایران و چین و کشورهای دیگری مانند عراق و سوریه و غیره باشد.
ایران سال ها است که دریافته رقابت و مقاومت در برابر جبهه غربی- ارتجاع عربی نیازمند ائتلاف با کشورهایی است که مورد تهدید این جبهه هستند و روسیه نیز دارای چنین شرایطی است که تا قبل از این بحرانهای اوکراین و تهدیدات پی در پی خود این کشور به چنین نتیجهای نرسیده بود. این مساله را میتوان چنین تکمیل کرد که در اسناد دفاعی و امنیتی روسیه در سال 2015 این کشور بهعنوان قدرت جهانی در آینده ساختار جهانی تعریف شده که رسیدن به چنین چشماندازی در کنار چشمانداز ایران بهعنوان قدرت اول منطقهای قابل تصور خواهد بود.