بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: از بین تمامی کشورهای عربی که طعم بهار عربی را چشیدند، لیبی نخستین کشوری بود که گرفتار آشوب و ناآرامی کامل شد.
مرگ معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی به دست شورشیان و با حمایت هوایی ناتو ، قرار بود دموکراسی و آزادی را برای تمامی مردمی که انقلاب جدید لیبی را به پا کرده بودند، به ارمغان آورد.
اما لیبی که زمانی ثروتمندترین کشور در آفریقا بود، نه تنها به دموکراسی و آزادی دست نیافت بلکه بهدنبال مرگ رهبرش گرفتار آشوب، ناآرامی و تباهی شد. فعالان حقوق بشر در لیبی و دیگر کشورها بارها نگرانی خود را نسبت به معافیت از مجازات احزاب شورشیان مسلح که هر یک خود را انقلابی حقیقی توصیف کرده و در این کشور فعالیت میکنند، ابراز کرده است. این گروههای مسلح غیرقانونی که پس از قتل معمر قذافی پدیدار شدند نه تنها با یکدیگر بر سر به دست آوردن قلمرو و اموال مبارزه میکنند بلکه گهگاه دستورات قتل یا آدم ربایی را در ازای دریافت پول انجام میدهند.
ربودن علی زیدان، نخست وزیر لیبی در سال 2013 میلادی به دست افراد مسلح یکی از این نمونههاست. این تنها نمونهای است که رسانهها آن را به علت اهمیت جایگاه و مقام قربانی به طور گسترده پوشش دادند. پس از این رویداد فعالان مرتبا این سوال را مطرح کردند: اگر مقامات ارشد به این راحتی ربوده میشوند، بر سر مردم عادی لیبی چه میآید؟ بر اساس گزارش سازمانهای حقوق بشر، تعدادکل افراد ربوده و گم شده در جریان جنگ داخلی بین 5 / 10 هزار تا 11 هزار تن است. این گزارش همچنین حاکی از آن است که شهر سبها یکی از شهرهای کوچک لیبی در راس فهرست تبهکارترین شهرهای جهان قرار دارد.
طارق عبدالهادی، هماهنگکننده کمیته لیبی برای یافتن افراد ربوده شده، گفت: شهرهای بزرگ همچون مصراته تعداد آدم ربایی به 850 مورد رسیده است. در بین افراد ربوده شده 20 کودک و 25 فرد مسن وجود دارند. آدم ربایان معمولا به کل خانوادهها حمله میکنند. بعثم السول، سخنگوی سابق انجمن قبایل لیبی و یکی از فعالان حقوقی این کشور در رابطه با تعداد زنانی که در زندانهای غیرقانونی گروههای مسلح اسیر هستند، گفت: در بنغازی، مصراته و سرت ساختمانهای قدیمی وجود دارند که گروههای شورشیان آنها را به زندانهای غیرقانونی تبدیل کردهاند و در آنجا زنانی را که به حمایت از دولت معمر قذافی متهم شدهاند، نگهداری میکنند.
تمامی این زنان در زمان قذافی از پست و سمتهایی در نهادهای دولتی برخوردار بودند. تنها در شهر مصراته تعداد زندانیان زن که شکنجه شدهاند به 4300 تن میرسد. بر اساس گزارش صلیب سرخ در لیبی، پس از بهار عربی در سال 2014 میلادی 72 هزار و 628 خانواده در این کشور بیخانمان و مجبور به ترک خانههایشان شدند چراکه روستاهای آنها هدف حملات گسترده شبه نظامیان قرار داشت. بر اساس گزارش وزارت امور خارجه لیبی، در حال حاضر حدود 16 هزار تن در این کشور تسلیحات غیرقانونی دارند و جزء گروههای تبهکار متخلف محسوب میشوند. منبع تامین این تسلیحات عملیات هوایی ناتو بود. نیروهای ناتو در این عملیات این تسلیحات را برای نیروهایی معروف به جنگجویان انقلابی پرتاب میکردند. تا آنها با دولت مشروع قذافی در سال 2011 میلادی بجنگند. تاکنون مقامات جدید لیبی نتوانستهاند این گروههای غیرقانونی را خلع سلاح کنند به علاوه متحد کردن این گروههای مسلح زیر یک پرچم و برگزاری مذاکرات با آنها تاکنون میسر نبوده است. کودکان نیز به قربانیان بیگناه و بدبخت این آشوب و ناآرامی تبدیل شدهاند آنها با هدف باجگیری ربوده میشوند، از زمان ظهور گروه تروریستی داعش حدود 20 هزار کودک برای پیوستن به این گروه تروریستی شستوشوی مغزی شدهاند.
بعثم السول میگوید: کودکانی که در شهر سرت ربوده شدهاند، به تروریستهای داعش که میکشند، تجاوز میکنند و دست به اقدامات تروریستی میزنند، تبدیل شدهاند. آنها طرز تفکرشان را تغییر میدهند. اطلاعات مربوط به حقیقت تروریستهای داعش که در صفحات این گروه در رسانههای اجتماعی منتشر شده حاکی از آن است که رهبر داعش حدود 6000 دلار و دون پایهترین تروریست داعش حدود 265 دلار دریافت میکند. که البته این مبلغ طی زمان افزایش مییابد. لیبی که یکی از نفتخیزترین کشورها در آفریقا و خاورمیانه است، به خاطر رویدادها در این کشور بحران نفتی را تجربه میکند سکوهای حفاری نفتی خط لولهها و مخازن نفتی دلیل درگیریهای میان شورشیان در لیبی بوده و هر یک در تلاش هستند تا منبع درآمدی به دست آورند. طبق آمار شرکت ملی نفت لیبی در سال 2010 میلادی میانگین استخراج نفت در این کشور روزانه یک میلیون و پانصد هزار بشکه بوده است اما در سال 2015 میلادی این آمار به استخراج روزانه 500 هزار بشکه تبدیل شد که یک سوم تعداد بشکهای است که قبل از بهار عربی روزانه در لیبی استخراج شده بود. باقی این نفت از مناطق تحت کنترل داعش استخراج شده و یا به خاطر نبود تجهیزات و امکانات لازم یا خرابکاری اصلا استخراج نشده است.
حالا به نظر میرسد آن چیزی که برای لیبی به جای مانده نه یک انقلاب که باعث پیشرفت شده باشد بلکه آشوبی بود که غربیها با سرنگونی قذافی به آن دامن زدند.