برخی مشکلات حل نمیشوند، چون آنهایی که اراده حل آن را دارند، راه حلهای آن را ندارند و آنهایی که راه حل آن را در اختیار دارند، اراده انجام آن را ندارند.
شکست دادن داعش هم، چنین مشکلی است و غرب بهویژه پس از حملات پاریس و سن برناردینو اراده آن را دارد اما راه حل آن را ندارد. خاورمیانه راه حل آن را دارد اما ارادهاش را ندارد. این مساله خودش را در اظهارات اخیر جمهوریخواهان و اتحاد نظامی ساختگی عربستان سعودی با 30 کشور مسلمان که اوایل این ماه تشکیل شد، نشان میدهد. اگر اراده به تنهایی میتوانست داعش را شکست دهد، آن وقت کاندیداهای جمهوریخواه (بهجز رند پال) نیروی جنگی اعزام میکردند، همانگونه که در مناظره هفته گذشته به آن اشاره کردند. سپس کاندیداهای جمهوریخواه دو استراتژی مختلف برای مقابله با داعش وضع میکردند که هر دو هم شکست میخورد.
در همین حال تد کروز که بیشتر شبیه جنگطلبان است، پیشنهاد بمباران شدید داعش را داده تا به موجب آن، آنها زیر شنها مدفون شوند. وی پس از اطلاع از اینکه چنین کمپین هوایی باعث تلفات زیادی در منطقه پرجمعیتی همچون رقه که در اختیار داعش است، خواهد شد، منصرف میشود. این مساله نه تنها موجب تلفات بالای غیر نظامیان خواهد شد که براساس قوانین حقوق بینالملل جرائم جنگی محسوب میشود و آنگونه که وی فکر میکند موثر نخواهد بود، چون داعش یک گروه متحرک است که بهسرعت میتواند نیروها و تسلیحاتش را جابهجا کند.
پیشنهاد دیگر لیندسی گراهام، نئوکان معروف صورت گرفت مبنی بر اعزام 10 هزار نیروی نظامی امریکایی بهعنوان یک ارتش منطقهای. مارکو روبیو و دیگر کاندیداها هم از ایدههای مشابهی حمایت کردهاند اما دلیل اصلی برای اعزام نکردن نیروهای امریکایی، استفاده داعش از این فرصت است. حضور نیروهای امریکایی بهانه لازم را به دست داعش میدهد و این کار فقط منجر به انرژی گرفتن داعش میشود. یک نیروی مسلمان با چنین مشکلاتی روبهرو نیست. آنها راحتتر میتوانند مانع از رشد تمایلات ضد اسلامی میان غرب و جمعیت مسلمان و سربازگیری داعش شوند، به همین دلیل سخنان شاهزاده ترکی فیصل، سفیر سابق عربستان در ایالات متحده مبنی بر این که تروریسم مذهبی «بذر شیطان» است و جهان اسلام باید «آنها را بیرون کند» و پذیرفتن مسوولیت شکست آنها، دلگرم کننده است اما همچنان اشتباه است، اگر به ائتلاف ضد تروریسم سعودی امید داشته باشیم، اول از همه این مساله همانند طنزی است که کشوری که بیشترین مسوولیت را در ایجاد هیولای افراطگرایی دارد، هماکنون بهدنبال مبارزه با آن است. این عمدهترین دلیلی است که به این مساله بدبین باشیم.
البته عربستان سعودی دلایلی برای تنفر از داعش دارد، حملات داعش به عربستان تلفاتی بیشتر از 14 کشته دارد که در جریان حمله سن برناردینو در امریکا به دست آمد. همچنین از سال گذشته که ابوبکر البغدادی، رهبر داعش به پیروانش توصیه کرد تا به این پادشاهی حمله کنند، چندین حمله به عربستان صورت گرفته که در دو حمله مرگبار آن 34 نفر کشته شدهاند اما عربستان تا حد زیادی اقدامات تروریستی داعش را تحمل میکند، چون خلاف ایالات متحده یک نگرانی بزرگتری هم دارد. داعش یک گروه تروریستی سنی است که اقلیت شیعیان عربستان را مورد هدف قرار میدهد. این مساله موجب میشود تا حاکمان این کشور سختشان باشد تا اقداماتی علیه داعش انجام دهند، بهویژه آن که در سالهای گذشته بسیاری از آنها مشغول تلاش برای سرکوب شورش شیعیان بودهاند اما یک مشکل اصولی دیگر هم وجود دارد.
ائتلاف عربستان سعودی در صورتی موفق خواهد بود که تمام کشورهای مسلمان را فارغ از دستهبندیهای داخلیشان در کنار خودش داشته باشد. این به آن معنا است که عربستان سعودی سنی و ایران شیعه با هم کار کنند. البته این مثل این است که کوکلاکس کلانها با انجمن ملی پیشرفت رنگینپوستان بر سر تغییرات آب و هوایی متحد شود. خیلی سخت است اگر بگوییم حضور نیافتن ایران در ائتلاف عربستان سعودی تصادفی است.
به نظر میرسد همه کشورهای خاورمیانه به این نتیجه رسیدهاند که داعش باید نابود شود، حتی آنهایی که فعلا در حال استفاده ابزاری از این گروه تروریستی هستند نیز به این باور رسیدهاند که قدرتمندتر شدن و عملا وجود داعش بهمرور زمان به گونهای حضور وی را توجیه کرده و شاید برخی قدرتها را به فکر عادیسازی رابطه با این گروه بینداز، مسالهای که بهطور قطع برای همه کابوس خواهد بود.