اون قصهای رو که از آسمون یه آیینه میافته و هزار تیکه میشه و بعدش هر کسی که یه تیکهشو برمیداره و عکس خودشو توش میبینه، شنیدید؟ اگه نشنیدید جالا بشنوید چون کل قصه همین بود!
حالا شده حکایت نتایج آمار انتخابات و تفاسیر مربوطه... این جناح میگه: ما بردیم و چلوکباب رو ما خوردیم. اون جناح میگه: ما بردیم منتظریم به وقتش بترکونیم! مردم میگن: ما بردیم چون انتخابات رو مهندسی کردیم و همون چیزی که میخواستیم شد. پلیس راه میگه: ما بردیم چون روز 7 اسفند هیچ تصادفی منجر به مرگ نداشتیم! مخابرات میگه: ما بردیم چون 200 میلیون پیامک در این چند وقت ارسال شد و حالا برهکشون ماست! ما که گیج شدیم تازه میشه فهمید این بازی دو سر بردی که بنده خدا ظریف رابهراه میگفت یعنی چی! تازه اسم این یکی رو باید گذاشت بازی چند سر برد!
اما اگر کسی دنبال بازنده اصلی این جریان هست، باید گفت ما طنزنویسها با حذف چند عنصر کلیدی کوچک و بزرگ از مجلس که صدای رسایی هم داشتند ضربات جبرانناپذیری خوردیم! متاسفانه در کشور ما فرهنگ جانشین پروری هم جا نیفتاده تا لااقل بریم سروقت ادامه دهندگان راه آنها! البته روزی دست خداست اما در عین حال سوژهها در دست بندگان خداست! به هر حال ناشکری نمیکنیم و ما هم مثل بقیه به آیندهای روشن چشم میدوزیم.
این وسط تکلیف اونایی که باید این طنزها رو منتشر کنند، چی میشه؟ والله از همین الان باید بگم که ما هم این وسط برندهایم، نه از این بابت که خورده فرمایش داریما، نه والله. ما فقط این وسط شدیم مردهشور، یعنی این جماعت هر چی نوشتن، ما هم مجبوریم اون رو کار کنیم.
حالا فارغ از این حرفها، این و داشته باشین که باید یه تشکر هم از بخت و اقبال کنیم. همین پریروز بود که یکی از این کاندیداهایی که با دو تن سهمیه و فشار بالا و پایین از پایین به بالا رفته، گفته که مستقل است. من همین جا از اون خانمی که از بالا اومد پایین و اون هم به عشق اون خانم از پایین اومد وسط تا باهاش عکس یادگاری بگیره، عذرخواهی غیررسمی میکنم. حالا اینکه چرا یهویی شده مستقل باید از پایگاه اطلاعرسانی «خوابان» پرسید که هر دقیقه دمش از یه جایی میزنه بیرون. «خوابان» نوشته بود که این سرکار پایینی گزینه اصلاحطلبان و اعتدال است، یعنی خدا شانس که چه عرض کنم، بالگرد بده که صبح زود پاشی بری و براش زحمت بکشی و بعد هم بگه آهای ملت!! خودتونید، من مستقلم.
این وسط امین بندری و خان عمو هم نشستن و سنباده به اعصاب روزگار میکشن که یه وقتی فکر و خیال برش نداره و به «مستقل» هم بگه: «من مستقلم»!!