بامداد24: گروه داعش در حال گسترش قلمرویش فراتر از عراق و سوریه است و با استفاده از قانع کردن، تحریک و یا الهامبخشی گروههای محلی آنها را وادار به ادای سوگند وفاداری به ابوبکر البغدادی میکند.
گروههای زیادی در جهان اکنون به داعش وابسته هستند اما با این حال یکی از قدرتمندترین گروههای اسلامگرا که نه تنها پیوستن به داعش را رد کرده بلکه با آن مخالفت کرده است، طالبانِ افغانستان و پاکستان است و این گروه بهطور قطع داعش را درهم خواهد شکست. در ادامه دلایل این امر توضیح داده میشود.
داعش به یکباره در افغانستان نیز ظهور کرد
گروه داعش در افغانستان و پاکستان در 26 ژانویه 2015 اعلام موجودیت کرد، یعنی زمانی که یکی از فرماندهای طرد شده طالبان با البغدادی بیعت کرد. این منطقه از نظر داعش «ولایت خراسان» نامیده میشود. خراسان واژهای قدیمی و ایرانی است که امروزه به بخشهایی از افغانستان، پاکستان، ایران و آسیای مرکزی اطلاق میشود. بیشتر فرماندهان طالبان که به داعش پیوستهاند، فرماندهان رده میانی هستند که با ملاعمر، رهبر طالبان اختلاف داشتند. با این حال طالبان با این تهدید جدید مقابله میکند.
داعش دقیقا دست روی منطقهای گذاشته که خود بهخوبی میداند پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به سوریه و عراقی دیگر دارد، زیرا نبود رشد اقتصادی مناسب و ریشه دواندن تفکرات تندرو در افغانستان نیز سابقهای طولانی دارد.
طالبان، داعش را در افغانستان درهم خواهد شکست
برخی میگویند داعش هیچ جای فعالیتی در افغانستان ندارد، زیرا طالبان بهخوبی مناطق ناامن را در کنترل دارد و با استراتژیهای داعش نیز بهخوبی آشناست، چراکه زمانی خود از آنها استفاده میکرده است اما چرا گفته میشود طالبان بهراحتی داعش را در کشور افغانستان شکست خواهد داد؟ پاسخ این سوال را برخی مفسران منطقهای دادهاند.
آنها معتقدند طالبان برتریهای بسیاری در مقایسه با داعش در افغانستان دارد. مبارزان خارجی کمی به افغانستان سفر میکنند، چون آنها میدانند که انجام چنین اقداماتی تا حد زیادی از طرف مردم محلی افغان مذموم است. همچنین افراد زیادی به داعش نپیوستهاند، چون طالبان با پشتیبانی القاعده جناحهای مختلف خودش را متحد نگه میدارد.
یکی دیگر از دلایل این است که طالبان نسخه مدیریت شده ایدئولوژی داعش را دارد. اگرچه طالبان هم وابسته به تفسیر تند اسلام سنی است اما سنت دیوبندی جنوب آسیا، تندروی کمتری در مقایسه با سنت وهابی-سلفی داعش دارد. طالبان افغانستان و پاکستان در جزوهای شصت صفحهای خلافت البغدادی را رد کرده است؛ موضعی که مورد حمایت القاعده هم قرار دارد. در عوض ملاعمر خودش را امیرالمومنین مینامد، لقبی که هممعنی خلیفه است. این همان رویکردی است که اسامه بن لادن که عملا با ملاعمر بیعت کرده بود، داشت.
اما شاید مهمترین دلیل، ریشه داشتن عمیق طالبان در فرهنگ قبایل محلی منطقه و ائتلاف با قبیله پشتون در کوههای هندوکش است. این مساله کار را برای داعش که ادعای جهانی بودن دارد، برای مقابله با گروهی که دلایل ملیگرایانه دارد، سختتر میکند. طالبان از لحاظ منطقهای وسعت اقداماتش را محدود میداند و بهدنبال مبارزه در سوریه نیست. در حقیقت طالبان بهتازگی نامهای به داعش نوشته و به آنها هشدار داده است که از فعالیت در افغانستان خودداری کنند. در چند ماه اخیر میان طالبان و داعش درگیریهایی وجود داشته و طالبان اغلب دست بالاتر را داشته است.
در این میان این نکته نیز مهم است که طالبان یاد گرفته است برای افزایش پایگاه حمایتیاش بهویژه در میان اقلیت شیعه افغان باید عملگرا باشد. اگرچه طالبان در زمان حکومتداریاش شیعیان را اذیت میکرد، به استثنای چندین قتل عامی که انجام داد اما همانند داعش قصد نسلکشی آنها را نداشت. به همین دلیل شیعیان افغان بهویژه شیعیان هزاره در منطقه مرکزی افغانستان میتوانند به طالبان برای مبارزه با داعش کمک کنند. همچنین دیگر دشمن شیعه طالبان یعنی ایران هم، در زمینه مبارزه با داعش با طالبان همفکری میکند. شایان ذکر است که ایران در هماهنگ کردن گروههای ضد داعش موفق بوده است.
پاکستان نیز مساله بسیاری مهمی است پاکستان که همیشه از طالبان افغانستان حمایت کرده است، هیچوقت اجازه نمیدهد که متحدش شکست بخورد و به جایش داعش که دشمنش است بیاید. پاکستان هیچ کنترل یا نفوذی بر داعش ندارد، به همین دلیل اگر داعش جانشین طالبان شود، پاکستان در رسیدن به اهدافش در افغانستان ناکام میماند. با این اوصاف در جنگ میان دو گروه اسلامگرا در افغانستان، طالبان، داعش را درهم خواهد شکست و این گروه تنها گروهی خواهد بود که با دولت افغانستان مبارزه خواهد کرد.
سید علی موسوی