سیدمالک حسینی: امسال بیست و هفت سال از رحلت امام خمینی (ره) میگذرد و مردم ایران در سوک از دست دادن رهبری انقلابی و فقیهی عالیقدر یاد و خاطره او را به سان همه سالهای گذشته گرامی میدارند. در این وفاداری به رهبر فقید انقلاب رازی نهفته است که نیاز به تدقیق و تامل دارد. هر چند انقلاب اسلامی برای مردم ایران در کنار حلاوت دستیابی به استقلال و حاکم شدن مدیریت اسلامی بر جامعه سختیهای ناشی از دشمنی آشکار قدرتهای جهان را نیز به همراه داشته است اما هیچگاه سبب نشد تا آنها از آرمانهای امام و انقلاب عدول کنند و این پایمردی و استقامت را بیش از هر چیز باید در مبانی اندیشهای امام جستوجو کرد. برای درک بهتر اندیشه امام نمیتوان از جنبههای معرفتی آن غفلت کرد ضرورتی که با گذر زمان بیشتر احساس میشود. امروز جوانان و نوجوانانی در سوک بیست وهفتمین سالگرد رحلت امام عزاداری میکنند که هیچ تصویر زنده و بیواسطهای از او ندارند. نسلهایی که یا پس از رحلت ایشان چشم به این جهان گشودهاند و یا دوران پیروزی انقلاب با دوران طفولیت آنها همراه بوده است لذا آنچه از اندیشه امام درک کردهاند مبتنی بر روایتها، نقلها و تصویری بوده است که نسلهای اول و دوم انقلاب برای آنها ساختهاند. این واقعیت را باید بپذیریم که به رغم همه تلاشهایی که شده و قابل تقدیر است اما بیشتر نسلهای سوم و چهارم پس از انقلاب شناختشان از امام و اندیشههای او در کلیات باقی مانده است. علی جعفری هرستانی، پژوهشگر دینی درباره ضرورت شناخت معرفتی و ضرورت بازخوانی اندیشههای امام میگوید: «بیشک وجه تمایز مکتبهای اندیشهای که ظهور پیدا کردهاند، به برداشت آنها از هستی و انسان و به عبارتی به تفاوت در جهانبینی آنها باز میگردد. معمار کبیر انقلاب اسلامی، با دغدغه رهایی انسان از چنگال دنیای مدرن که مبتنی بر ماتریالیسم و اومانیسم است، انقلابی بر پا کرد که لازم است برای درک درست پیدا کردن از اهداف آن و شناخت وضعیت کنونی و نواقص و کاستیها در پیمایش راه پیش روی انقلاب، پیوسته و مداوم، بازخوانی، تحلیل و تفسیر از مبانی معرفتی بنیانگذار این انقلاب صورت گیرد تا بتوان غرض اصلی از تشکیل این حکومت اسلامی را به نحو بهتری محقق کرد. با توجه به جامعیت امام خمینی (رحمه الله) در ابعاد مختلف مکتب اسلام، اعم از فقه، فلسفه، عرفان و ... درک برداشتی که ایشان بر اساس این ابعاد مکتب اسلام در زمینه سیاسی و اجتماعی داشتند، ضروری مینماید. اثر حاضر بر آن است تا تاثیر مبانی انسانشناسی امام خمینی (رحمه الله) را بر اندیشه سیاسی و اجتماعی ایشان روشن نماید.» آنچه گفته شد یک واقعیت عمیق و انکارناپذیر است که با اندکی اغماض نه تنها درباره نسلهای متاخر پس از انقلاب بلکه درباره نسلهای اول و دوم نیز صدق میکند. باید بپذیریم که در این زمینه کم کاری شده است و در کنار بزرگداشت و ذکر یاد و خاطره امام راحل ضرورت دارد با طراحیهای مناسب تبیین و نشر اندیشههای امام را برای نسلهای جوان تر و اقشار مختلف در دستور کار داشته باشیم. از یاد نبریم که توجه به مبانی معرفتی اندیشه و سیره امام در شرایط کنونی میتواند انقلابی در باورها و اندیشههای نسل جوان جامعه ایران باشد.