کریم جعفری: استان ما دچار نوعی بنبست شده است، بنبستی که آمار آن هفته گذشته طی دو گزارش در روزنامه بامداد جنوب منتشر شد. البته در مورد روند رکود و فلاکت در استان نیازی به آمار نیست، کافی است از شمالیترین تا جنوبیترین نقطه استان را بهصورت خیلی ساده بررسی کنید تا متوجه شوید که استان در چه وضعیتی است. البته با توجه به آمارهای منتشر شده، فقط اوضاع و احوال استان ما خراب است، باید بگویم که حتی استانهای ایلام، کهگیلویه و چهارمحال بختیاری هم در بسیاری از موارد از استان ما جلو هستند و اگر نبود دو استان خراسان جنوبی و شمالی، مشخص نبود که ما در شاخصهای اعلام شده همان جایگاه 29 را هم نمیآوردیم. همه این شاخصها نشان میدهد که ما رشدی منفی داشتهایم و تمام آنچه مدیران استانی میگویند فقط شعار است. مدتها است که تلاش میکنیم تا مساله رکود اقتصادی در کشور را به تحریم و برجام نسبت دهیم اما ما استان فقیر و بیپولی نیستیم، ما دچار بحران مدیریت هستیم، در یادداشت قبلی از مدیران فعلی خواستیم که اگر نمیتوانند کار کنند شجاعت و شهامت آن را داشته باشند و استان را ترک کنند تا مدیرانی که لایق مردم بوشهر هستند، سکان امور را به دست بگیرند که فکر نکنم این شجاعت را هم داشته باشند.
ما نگران امروز نیستیم، ما نگران آیندهای هستیم که برخیها امروز در حال ویران کردن آن هستند، این را به قاطعیت میگویم که آینده استان در حال ویران شدن است. مدیریت وقتی خودخواه، مغرور و خودرای باشد و متکی به لابیهای خود در مرکز کشور، شک نداشته باشید که حال روز استان بهتر از این نخواهد شد. ما نه قصد سیاهنمایی داریم و نه باورمان بر این است، پیشتر هم نوشتیم که در دولت تدبیر و امید مدیران خوبی حضور دارند اما چرا باید ضعیفترین آن نصیب ما بوشهریها شود؟ چرا نباید یک مدیر قدرتمند که باعث شود مردم سال دیگر هم برای رای دادن به آقای روحانی امیدوار باشند، در استان ما حضور نداشته باشد.
ساختن یک پارک موزاییکی نیمهتمام که کسی هم حاضر نیست مسوولیت آن را بر عهده بگیرد، همه هنر مدیریت استان است، پارکی که هزار و یک مشکل دارد و حتی یک مجوز هم نتوانسته دریافت کند و امروز نیروی دریایی هم اجازه حرکت آن به سمت کارخانجات و اسکله خود را نداد تا این طرح هم نیمهکاره رها شود.
حرفهای ناگفته بسیاری هست که اگر دستگاههای نظارتی وارد عمل نشوند، در روز خود آن را خواهیم نوشت اما شاید مهمترین بهانه نوشتن این یادداشت و پرداختن دوباره به آن گلایه رهبر انقلاب در مورد بیکاری جوانان بود. شاید آنهایی که خود کاری دارند و از بیتالمال ارتزاق میکنند و از آن هبه نیز کرده و میکنند، فکر جوانان بیکار نیستند. این بیفکری درد بزرگی است که امروز دامن استان ما را گرفته است و امیدواریم که بهزودی درمان شود.
باز هم ما از دولت محترم میخواهیم که با نگاهی ویژهتر به استان ما نگاه کند، کلاهبرداری با آمارها و گزارشهای رنگارنگ، فقط مردم را از دولت ناامید میکند. شاید آنهایی که باید کیسهاشان را پر کرده و برایشان فرقی نمیکند که اینبار زنبیلشان را در سبد این فرد یا آن سرهنگ بگذارند، آنها تا میتوانند روی همه گزینهها شرطبندی کرده و بازنده بزرگ این بازی مردم استان بوشهر هستند که چشمشان به تهران است که کدام لابیگر قدرتمند میتواند چند صباحی در این استان حکمرانی کند و مخالفان خود را براند و به دوستان آن چنان برسد که ماموریتشان را برای سومین سال متوالی تمدید کنند.
اینها همه درد است.