« مچبند بنفشم را میبندم و با لبخندی حاکی از رضایت از انتخاب و حمایتم خوابگاه را به مقصد مکان مخصوص جوانان حامی روحانی ترک میکنم. وسط ترافیک و شلوغی از تاکسی پیاده میشوم و راه باقیمانده را با تمام وجود میدوم. نسیم خنک بهاری بوی خوشی داشت. انگار پیروزی نزدیک بود، اما یک ترس و دلهرهای همیشگی مانند چهار سال گذشته همراهم بود که رهایم نمیکرد. شلوغی روبهروی ستاد و شعف جوانان روز به روز بیشتر میشد.
مانند چند روز گذشته، چند دسته شدیم تا به نقاط مختلف شهر برویم و پوسترها و تراکتها را پخش کنیم. از بس داد زده بودیم، صدایمان درنمیآمد. برخوردهای مردم متفاوت بود. یکی با عصبانیت از کنارمان میگذشت و دیگری با شور و شوق مچبند بنفش و تراکت را از ما میگرفت. یکی میگفت: « من به خودت رای میدم» و دیگری با صدای بلند میخندید.
انگار همین دیروز بود که همه با رفتن به پای صندوقها به مرد محبوبی رای دادیم و از او انتظار داشتیم تا همه چیز را حل کند. روزهای شیرینی بود. وقتی که جشن پیروزی را گرفتیم و سراسر خیابان را شیرینی پخش کردیم. همه در انتظار معجزه از سوی حسن روحانی بودند. مردی عباپوش که محبوب جوانان شده بود و دولتش را مدیون این قشر از جامعه میدانست. بسیاری از کسانی که برای پیروزی دولت تدبیر و امید تلاش کردند، از سخنرانیهای قبل از انتخابات گرفته تا حضور در ستادها و حتی بعد از انتخابات تاکنون، بانوان هستند. بانوانی که متاسفانه تاکنون آنگونه که انتظار میرفت به آنها بهایی داده نشده و با روی کار آمدن این دولت در صدد جبران گذشته بودند.
متاسفانه باید گفت، همیشه بهانههایی مانند بیتجربگی زنان در مدیریت بحرانی و فوقالعاده بودن اوضاع مطرح میشود و مدیران معتقدند که نباید با انتخاب مدیر زن ریسک کنند، ولی ما زبان و رئیسجمهور منتخبمان معتقدیم که کسب تجربه زنان در پستهای عالی مدیریتی باید از جایی آغاز شود.
دولت تدبیر و امید باید فرصت برابر را میان زنان و مردان آغاز میکرد و خوشبختانه رئیس دولت به این امر کاملا واقف بود و با انتخابهای خود نشان داد که هیچ تفاوتی میان زنان و مردان قائل نیست، چراکه زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه همواره پا به پای مردان برای آزادی، پیشرفت و سربلندی کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی تلاش کردهاند. حضور گسترده زنان در تظاهرات و جریانهای مختلف سیاسی نشاندهنده خط فکری و اندیشه پویای این قشر جامعه برای محو استبداد، نابرابری و تبعیض است.
باید گفت، نفس وجود زن در وزارتخانهها و مقامهای بالای سیاسی و اجتماعی شاید نتواند به خودی خود مشکلات را حل کند، اما اینکه صرفا به دلیل جنسیت، کشوری از ظرفیت و توانایی بالای نیمی از جامعه بهره نبرد، احتمال برطرف شدن مشکلات و رسیدن به آمال و آرزوهای یک جامعه هر چه بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد. پایان بخشیدن به تبعیضها و قدم در جهت برابری نیاز به یک اراده قوی، هم از سوی زنان جامعه و هم از سمت بدنه حاکمیت و قانونگذاران دارد و به نظر میرسد تا آن زمان و تبدیل شدن وعدهها به واقعیت مسیر طولانی و دشواری در پیش است.
بحث در حوزه زنان و جایگاه آن در دولت تدبیر و امید، بسیار طولانی است و باید بسیار بیشتر از این به آن پرداخت، اما با توجه به اینکه دو سالی از انتخاب دولت تدبیر و امید میگذرد، نقش بانوان بیشتر از قبل احساس میشود و باید گفت که اگر زمان به عقب برگردد، بانوان باز هم به این دولت رای خواهند داد.