«بیگانهستیزی» یکی از عمومیترین و غیر قابل انکارترین ویژگیهای ایرانیها در تمام ادوار تاریخی است. در کمتر دورهای از تاریخ ایرانیها استیلا و استیفای بیگانگان را به تحمل و حتی تامل نشستهاند. به فراخور همین خصیصه بوده است که تمام حکومتها و حاکمیتهای مستقر بر این آب و خاک، همواره وجود دشمنان در کمین نشسته را انذار داده و به همین بهانه، ساکنان این گوشه از جهان را به همدستی و همصدایی فراخواندهاند و البته این فصل مشترک نیز فارغ از توجه به نگرشها و گرایشها دلهای ایرانیان را همزبان و همگام کرده است.
نگارنده این سطرهای بیتکلف نیز یکی از همین مردمان است و با تمام وجودی که از خود سراغ دارد، این خاک را آسمان میداند و آن را از تمام چیزهایی که میشناسد، دوستتر میدارد و این حس دوست داشتن را بهدیگر مردمان در سرزمینهای دیگر هم دارد.
اجازه دهید اندکی صمیمیتر بنویسم. من هم با شما همداستانم. هنوز دلم با امریکاییها و آن مرداد مرگآور و آنچه بر حال و روز معاصر میهنم آوردهاند، صاف نشده است. هنوز نتوانستهام فرانسویها و میسیونرهای مرموزشان را ببخشم و هرگز نخواهم توانست انگلیسیها که همواره فرصتهای میهنم را به چاه چالشها انداختهاند و گامهای بلند رو به جلوی کشورم را با نگرانیهایی که در پشت سر ایجاد کرده و به گروگان گرفتهاند، ببخشم و گمان هم نمیکنم بتوانم روزی اینهایی را که در قاموس مردمان تاریخ خوانده و تاریخ دیده وطنم همشانههای شیطانند، حلال کنم.
اشتباه نکنید این سطرهای داغ قرار نیست فقط و فقط غرولند کنند و به این موریانههایی که حاشیههای نقشه کشورمان را جویده و اینک به متن آن میاندیشند، ناسزا بگویند، چراکه راه مبارزه و ناکام گذاردن آنها فقط ناسزا گفتن به آنها نیست. اینکه ما فقط به آنها ناسزا بگوییم و فقط و فقط «مرگ بر... »هایمان را بر سر دنیا آوار کنیم و با این بهای اندک، بهانههای مظلومنماییهای ظالمان را علم کنیم که هیچ نفع و فایده عملی برای ما و هیچ ضرر جانکاهی برای آنها در بر نخواهد داشت. در این روند بیحاصل، ما عصبانی میشویم و البته ضرر میکنیم و آنها به جمع کردن بهانههای حق به جانب خود پرداخته و جهان کممنطق این روزگار را به همدستی و همراهی خود دعوت میکنند.
تنها راه عصبانی کردن، نصفالعمر کردن، زمینگیر کردن و زجرکش کردن آنها این است که روبهرویشان بنشینی و همان ادبیات کج و کولهای را که فراگیر کردهاند، تحویلشان دهی. لبخند بزنی و در باطن پا بر گلوی منافعشان بگذاری و کابوس رسیدن به منافع کمتر را بر خواب و خوراکشان تحمیل کنی.
دنیای دیپلماتیک امروز را ما نیافریدهایم و قواعد نوشته و نانوشته آن را ما فراگیر نکردهایم. این نظمهای نوین ساختگی را ما نساختهایم بلکه خود آنها ساختهاند و چه شیرین است اگر بتوانیم آنها را با همان گزارهها و مولفههایی که خودشان به نظام بینظم جهانی القا کردهاند، میخکوب کنیم و به سرگردانی بکشانیم. کاری که در روزها و ماههای عمر دولت تدبیر و امید به روشنترین و تحسین برانگیزترین هیات در رفتار، گفتار و نمودار تدبیرهای هیات مذاکره کنندگان ایرانی و در راس و قلب آن دکتر محمدجواد ظریف مشاهده شده و اشتیاق منصفانه ایرانیان دوستدار وطن را بیش از پیش برانگیخته است.
این نوشته در حد همین مجال کوتاهی که دارد، به تحلیل و تجلیل تاثیر این شخصیت موثر و مقتدر امروز ایران میپردازد و در پایان راهی بهسوی فردای بهتر کشورمان خواهد گشود.
ظریف به شیوه ظریف و دقیقی تمام رفتارها و آداب مرسوم و معهود دیپلماتیک را با تمام مولفههای نوشته و نانوشتهاش رعایت میکند و تمام این آداب را در خدمت دستیابی هر چه بیشتر حقوق مطالبه شده ایرانیها به خط کرده است. این عبارت به «خط کرده» و ادبیات نظامی را به خاطر بسپارید، چراکه در سطرهای دیگر این نوشته تعبیری دیگرگونه مییابند.
ظریف هر جا که لازم ببیند، با امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها دست میدهد، لبخند میزند، میخندد و گاه شعاع این خندهها را ذرهای فراتر از لبخندهای سرد و یخی مرسوم عکسهای دیپلماتیک سالهای پیشین به عکسها و تصاویر دوربینهای سیاسی جهان سرازیر میکند. رفتارهای خارج از قاعده و فارغ از تکنیک، تاکتیک و استراتژی هیاتهای پیشین ایرانی، آنقدر قالبهای ذهنی برخی را سیمانی بسته است که رفتارهای هوشمندانه ظریف و همتیمیهای وی را بر این شائبه تفسیر و تعبیر میکنند که تیم ایرانی از مواضع خود عقب نشسته و بر مبنای همین عقبنشینی با امریکا و امثال آن مذاکره میکند اما حقیقت این است که شرایط و شروط ایران هرگز عوض نشده و هیات مذاکرهکنندگان ایرانی هرگز از منافع و مصالح خود کوتاه نیامده اما ظریف این بار، خلاف تمام دورههای قبلی روند مذاکره، زبان، تکنیک، تاکتیک و از همه مهمتر استراتژی هدفمند و هوشمندانه را مبنا و معیار تمام رفتارها، گفتارها و حتی لبخندهای دیپلماتیک خود کرده است.
گواه این ادعا آن است که اگر ایران از مواضع خود اندکی کوتاه آمده بود، دستیابی به توافق خیلی سریعتر و جامعتر از شرایط فعلی در دسترس امریکا و کشورهای اروپایی مذاکره قرار میگرفت و آنها را از فشار فزاینده پارلمانها و افکار عمومی کشورانشان نجات میداد. همین تمدید مهلتهای پیاپی و دست نیافتن به نتیجه قاطع تا قبل از تفاهم لوزان که بهروشنی بیانگر استیصال و سرگیجه امریکا و کشورهای اروپایی است و سرزنشهای مکرر لابیهای صهیونیستی و کارتلهای رسانهای را بر سر آنها آوار کرده است، بیش از هر امر دیگری نشان دهنده تامین نشدن منافع این کشورها در گذر مذاکرات دو سال اخیر است.
نکته قابل توجه دیگری که در کمال تاسف و البته حیرت مورد غفلت بسیاری قرار گرفته و همین غفلت سبب بیانصافیهای بسیاری از سوی آنها شده است، اعتماد کامل، قاطع و بینظیر نظام و در راس آنها رهبری نظام به وزیر امور خارجهای است که با درایت، تدبیر و تخصص بینظیر و شهرت جهانی خود و هزار البته سوابق درخشانی که در سالهای مذاکره پس از جنگ تحمیلی دارد و بهمدد همین اعتماد و اطمینان ارزشمند، بدون عقبنشینی از مواضع و حقوق ملی، نظرات و دیدگاههای ایران را مطرح میکند و با اتکا به همین پشتوانه عظیم، تنها وزیر امور خارجهای است که در مذاکرات وین، ژنو و لوزان مجبور نمیشود برای چک کردن مواضع خود و تیم همراهش نشستها را بهسوی کشورش ترک کند. فراموش نکردهایم که در مذاکرات سال گذشته وین و در مذاکرات امسال لوزان، جان کری، لوران فابیوس و اشتاین مایر برای چک کردن مواضع و تدابیر خود به کشورهایشان بازگشتند اما ظریف حتی برای لحظهای این نشستها را ترک نکرد.
حقیقت برجسته دیگری که این قلم را به تحسین و تقدیر مقدر کرده است، ستایش بیحد و حصر رسانهها و محافل جهانی از هوشمندی ظریف و مقایسه هوش و ذکاوت خارقالعاده او با انفعال و بیدرایتی وزرای خارجه امریکا و اروپاست. رسانههای خارجی و محافل بینالمللی در تمام این دو سال و حتی از همان زمان معرفی وی برای تصدی وزارت امور خارجه کشورمان ظریف را فردی زیرک، متفکر و با ضریب هوشی بسیابالا معرفی کرده و بهخصوص در مدت مذاکرات هر لحن، جمله و حرکت کوچک وی را نشانهای از درایت و هوشمندی وی قلمداد کردهاند. بهطور مثال در مذاکرات وین و در دقایقی کوتاه پس از مذاکرات حساس دوجانبه ایران و آلمان و در حالی که خبرنگاران ویژه این مذاکرات در انتظار کلمه و جملهای خبری از یکی از طرفهای مذاکرات بیقرار و بیتاب و روبهروی هتل کوربورگ وین ازدحام کرده بودند، در حرکتی نادر و غیر قابل پیشبینی و فارغ از تدابیر امنیتی ویژه مذاکرات، ناگهان ظریف و عراقچی در بالکن مشاهده شدند تا رسانههای جهان و خبرنگاران تشنه تحلیل را به داوری و بررسی این حرکت وادارند.
دیالوگ کوتاه و تکجملهای ظریف با یکی از خبرنگاران، باز هم غولهای رسانهای را به تمجید و در عین حال به خشم واداشت.
سردبیر تایمز در تحلیل این رفتار مینویسد: «وقتی همه میخواستند فقط یک کلمه از روند مذاکرات بشنوند، ظریف به بالکن کوربورگ آمد. اگرچه خیلیها میگویند بیهوا اما تحلیل ما این است که او هوشمندانه وارد بالکن شد. هیچکدام از حرکتهای ظریف را نمیتوان بدون هوشمندی تصور کرد. او آمد تا نشان بدهد این ایران است که نتیجه مذاکرات را تعیین میکند. این را چهره درهم کشیده و متفکر و ابروهای گره کردهاش نشان میداد. او با آمدن به بالکن هتل کوربورگ پیامش را به همه داد و این مفهوم را به تمام جهانیان القا کرد».
در کنار این تحلیل، صدها روزنامه و نشریه اروپایی عکس محمدجواد ظریف و عباس عراقچی را روی بالکن بهعنوان عکس یک خود انتخاب کردند و بیش از هر مساله دیگر در ایام مذاکرات به این اتفاق پرداختند. خیلی بیشتر از عکس یادگاری همه وزرای خارجه در مذاکرات وین و کمی بیشتر از تصویر اعلام توافق اولیه ژنو.
این قلم مشتاق شرح تحلیل و تحسین خود را کمی خلاصه و تفصیل مطلب را به آیندهای نزدیک موکول میکند و این خلاصه را با چند نقل قول از چهرههای سیاسی، فعالان حقوق و روابط بینالملل و تحلیلگران غولهای رسانهای جهان از توانمندیهای خیره کننده محمدجواد ظریف به پایان میرساند.
– جان کری در صفحه توئیتر شخصیاش:
تا به حال هیچکس با من چنین برخوردی نداشته است.
(ساعتی پس از به هم خوردن مذاکرات بهسبب لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه و فریاد ظریف بر سر جان کری: «وقتی به توافقات احترام نمیگذارید، چرا وقت ما را میگیرید؟»).
– جان ادولارد، تحلیلگر ارشد نیویورکر:
«خیلیها این دیپلمات ممتاز را آقای خنده مینامند اما من معتقدم که او آنقدر روی رفتار و حرکات خود تسلط دارد که در یک برنامه غیر منتظره، هم میتواند فابیوس را در آغوش بگیرد و با اشتون خوش و بش کند و هم در مواجهه با دست دادن کری، سریع بر خودش مسلط شود و فورا چهرهاش را به یک آدم بیاعتنا تبدیل کند.
(همه چشمهای دنیا خوب بهخاطر دارند که ظریف در مواجهه اول با کری حتی به چهره کری نیمنگاهی هم نینداخت و در مواجهههای بعدی همیشه آنقدر مکث میکند تا ابتدا دستهای کری برای دست دادن دراز شود»).
لیزاندرسون، رئیس دانشکده روابط بینالملل دانشگاه کلمبیا، در واکنش به حضور متعدد ظریف در مجامع علمی و دانشگاهی امریکا قبل از شروع بهکار بهعنوان وزارت امورخارجه ایران:
آیا به فکر رسیدن به صندلی ریاستجمهوری امریکا هستی؟
رابین رایت، گزارشگر ارشد نیویورکر پس از تحلیل مفصل رفتارها و ژستهای ظریف: او تنها کسی است که میتواند همزمان با سناتور دارن فاینشتاین و سیدحسن نصرالله تماس، دیدار و گفتوگو داشته باشد.