عبدالله محمدعلیپور: بروز حوادث در هر فعالیت فنی و مهندسی ممکن و شاید حتمی است، بهخصوص اینکه این فعالیت با مواد قابل اشتعالی چون نفت و گاز سر و کار داشته باشد. با این حال، نحوه مدیریت این حوادث و میزان آمادگی برای برخورد با آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
درست هفت ماه پیش بود که ساختمان 15 طبقه منطقه ویژه اقتصادی پارس در عسلویه در شعلههای آتش سوخت و نماد توسعه و ایمنی این منطقه، به نمادی از کمبودهای شدید ایمنی در قطب انرژی ایران تبدیل شد.
گرچه بازسازی این ساختمان از آن زمان تاکنون انجام نشد تا این هشدار که اتفاقات ناگوار صنعت نفت و گاز بسیار نزدیک و محتمل است، در ذهن همه باقی بماند و برای ارتقاء امکانات HSE در منطقه ویژه اقتصادی و انرژی پارس اقدامات عاجلی صورت گیرد اما انگار باید اتفاق ناگوارتری میافتاد تا وزارت نفت به تجهیز هرچه بیشتر صنایع خود به امکانات ایمنی فکر میکرد.
پتروشیمی بوعلی سینا در بندر ماهشهر، جایی که سالهاست مورد علاقه سرمایهگذاران صنعت پتروشیمی ایران است، 57 ساعت در آتش سوخت و گرچه خسارت جانی در پی نداشت اما 60 میلیون یورو خسارت مالی برای بیمه درپی داشته است و بزرگترین میزان خسارت در صنعت پتروشیمی را بهبار آورد.
این حادثه در حالی ابعاد بزرگ و خطرناکی پیدا کرد و پای وزیر نفت را به ماهشهر باز کرد که آتشسوزی از یک انفجار نهچندان بزرگ آغاز شده و بهدلیل ضعف در مدیریت بحران، به بزرگترین آتشسوزی چند سال اخیر صنعت نفت ایران بدل شد.
از اردیبهشتماه امسال تا 17 تیرماه هفت حادثه در صنعت پتروشیمی ایران رخ داده است و خسارتهای مالی و جانی زیادی را ایجاد کرده است و معلوم نیست حادثه بعدی کی و کجا اتفاق خواهد افتاد. اما آنچه مسلم است، در حال حاضر 14 پتروشیمی و سایر شرکتهای مستقر در عسلویه در معرض تهدیدهای جدی حوادث پیشبینی نشده هستند و باید برای آن، اقدامات اساسی صورت گیرد.
تجربه آتشسوزی در ساختمان سبز شهید تندگویان پارس جنوبی نشان داد که واحدهای HSE در شرکتهای پتروشیمی، حتی در پیشرفتهترین شرکتها نیز با کمبود امکانات و بهقول وزیر نفت، نبود فرمانده کاردان، برای برخورد با حوادثی مانند آتشسوزی مواجه هستند.
این در حالی است که عقل سلیم و تجربه کشورهای دیگر در توسعه فعالیتهای نفتی حکم میکند که تجهیز واحدهای HSE به پیشرفتهترین امکانات و بالابردن ایمنی سایتهای صنعتی به بهترین شکل، در اولویت همه کارها قرار گیرد. این را حتی علاقهمندان به بازیهای استراتژیکی مانند استرانگهولد نیز بهخوبی میدانند!
وقتی یک آتشسوزی کوچک میتواند حاصل تلاش پنجساله هزاران کارگر و خرج کرد میلیاردها دلار سرمایهگذاری را در چند ساعت با خاک یکسان کند، چرا باید ایمنی صنایع ملی و مادر کشور در اولویتهای دوم یا سوم قرار گیرد؟ آیا بهجای اولویتبندی توسعه فازهای پارس جنوبی، بهتر نبود تجهیز امکانات و آموزش مدیریت بحران در اولویت امورات پارس جنوبی قرار میگرفت؟
از قدیم گفتهاند که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است؛ هنوز هم برای انجام کارهای عقب افتاده در صنعت نفت دیر نشده است و تا اتفاق ناگوارتری رخ نداده است باید این امر در دستور کار وزارت نفت قرار گیرد.