بامدادجنوب- مریم خوئینی:
برخیها معتقد هستند، ادبیات هر جامعه برگرفته از حال و احوال حاکم بر آن جامعه است، در این میان اما شاید عرصه سیاست تفاوت داشته باشد. شاید بر همین اساس در سالهای اخیر اصطلاحاتی که مسوولان در سخنان و اعلام مواضع خود به کار بستهاند، نسبت به گذشته برای مردم جالب توجهتر شده است، توجهی که بیشک از باب پیروی و تقلید نبوده و نیست، مردم اغلب در ورای این توجه، مرزهای اخلاق را مینگرند، مرزهایی که گاهی اوقات از سوی مسوولان که منتخب آنها نیز هستند در نوردیده شده است. یکی از اتفاقات بدی که در دهه اخیر رخ داد، نزول ادبیات بهکار گرفته از سوی شخص رئیسجمهور وقت بود ادبیاتی که متاسفانه همچنان شاهد تاثیرات منفی آن بر جامعه هستیم و باعث شده، کلمات دور از اخلاق حتی بر تیتر جراید جا خوش کنند.
هادی بحرینی از فعالان مدنی در همین خصوص، در گفتوگو با بامداد جنوب، با بیان اینکه اصولا در تاریخ معاصر ما، هتاکی و ناسزاگویی بخشی جدانشدنی از معادلات سیاسی و اجتماعی بوده است، گفت: هتاکی از خواص به لایههای پایین جامعه سرایت کرده و در رفتار و گفتار آنها نهادینه شده و میبینیم به مرور زمان بخشی از فرهنگ عامه شده است که گاه در مواردی مترادف غیرت دینی یا ملی نیز بهکار میرود. هر زمان حاکمیت در اخلاق گفتاری افول داشته، جامعه را نیز همراه خود به قهقرا کشانده است.
بحرینی با بیان اینکه اگر هتاکی درمان نشود به تدریج به تهدید و خشونت گفتاری و نهایتا در مواردی به برخوردهای خودسرانه و حتی ترور میرسد، تصریح کرد: بسیاری از حوادث تلخ خودسرانه چند سال اخیر نیز ریشه در همین هتاکیهای درمان نشده مسوولان وقت دارد. هر زمان واعظی نطقی هتاکانه داشته اسیدی بر صورت بیگناهی پاشیده شده یا تجمعی یا حملهای به سفارتی هزینههایی به مملکت تحمیل کرده است. و در موارد شدیدتر منتخب مردم از شورای شهر هدف سرب داغ قرار گرفته است. شاید اینجا تنها علاج، گذر زمان و آگاهی روزافروزن مردم به واسطه پیشرفت تکنولوژی باشد که هتاکان را به حاشیه خواهد کشاند.
مهدی موجی یکی دیگر از فعال مدنی و سیاسی در گفتوگو با بامدادجنوب، با نگاهی ریشهای به ادبیات لمپنیسم، گفت: در گذشته تحول سریع صنعتی و به تبع آن افزایش اختلاف طبقاتی و حاشیه نشینی همچنین بحرانهای اقتصادی عامل اصلی رشد لمپنیسم بودهاند. با رشد این طبقه در طول تاریخ بارها شاهد بودهایم که اقتدارگرایان با کمک سخنان و تبلیغات عوام گرایانه و با سوءاستفاده از فقر فرهنگی و اقتصادی طبقه لمپن جامعه، سعی در تثبیت و مشروعیت بخشی به جایگاه خود و سوءاستفاده از آنها در جهت تامین مقاصد ایدئولوژیک یا اقتدارگرایانه خود داشتهاند. طبیعتا چنین جریان توتالیتری که قدرت خود را از فقر فرهنگی مردم دارد نه تنها به مقابله به آن نمیپردازد بلکه با تبلیغات وسیع سعی در ترویج آن دارد.
موجی با بیان اینکه در دوران کنونی شاهد عمومیتر شدن مفهوم لمپنیسم هستیم که در آن فقر فرهنگی تنها مشمول قشر مستضعف جامعه نیست، تصریح کرد: در جوامع مختلف همواره شاهد اقشاری هستیم که بدون رشد چشمگیر فرهنگی، رشد اقتصادی را لمس کردهاند. امروزه نیز مفاهیم جدیدی به موارد متعدد فقر فرهنگی افزوده شده که در گذشته یا وجود نداشت و یا آنچنان طبیعی بود که بهعنوان یک صفت ناپسند در نظر گرفته نمیشد. اکنون در برخی جوامع شاهد هستیم طبقه متوسط که در سالیان گذشته عمدتا با نگاه به قشر فرهیخته سعی در تعالی داشته، امروز نیم نگاهی به لمپنیسم دارد. تفاوتی ندارد این قشر در جامعه توسعه یافتهای چون امریکا باشد یا در ایران در حال توسعه.
اسما موسوی فعال مدنی و رسانهای نیز در گفتوگو با بامدادجنوب با بیان اینکه در دنیای امروز که عصر رسانه است و رسانهها نیز اغلب در دست سیاستمداران، رفتار و گفتار مردان سیاست بازتابی انکارناپذیر در جامعه ما و البته جامعه جهانی دارد، گفت: ما با پیش بردن برجام، با زبان منطق و سیاست، سرافراز از آن عرصه بیرون آمدیم و توانستیم نگاه جامعه جهانی را به سیاستمداران ایرانی تغییر دهیم اما متاسفانه چند سالی است که شاهد گفتمانی در میان برخی صاحبان قدرت کشورمان هستیم که شاید بتوان آغاز آن را مناظرات ریاست جمهوری سال 88 دانست، جایی که افترا بستن و دروغگو خطاب کردن رقیب، در رسانه ملی باب شد و متاسفانه این رفتار؛ به روندی زشت و کریه تبدیل شد و تا آنجا ادامه پیدا کرد که یکی از روزنامههای صبح کشور خطاب به هنرمندان این سرزمین مطلبی با تیتر «دیوث سیاسی کیست» منتشر کرد.
موسوی با یادآوری اینکه گفتار و رفتار نامناسب و قبیح رسانهها و سیاستمداران در رسانهها، معمولا ناشی از لمپنیسم سیاسی است، تصریح کرد: گسترش آن نشانه خوبی در نحوه مدیریت و اخلاق حاکم بر بیشتر سیاستمداران نیست.
وی با بیان اینکه غالب مردم جامعه بهدلیل محدودیت رسانهایی و کمبود مطالعه، الگویی جز رسانه ملی ندارند رسانه حرف اول را در رساندن سیاستمداران به اهدافشان میزند و حتی انتخابات انگلیس برای جدایی این کشور از اتحادیه اروپا نیز نشان داد که رسانهها در همه دنیا حرف اول را بزنند، گفت: برای مثال اگر کاندیدای ریاستجمهوری امریکا در برنامههای تبلیغاتی خود برای نفوذ در دل عامه مردم جامعه از ادبیات عامهپسند استفاده کند، کار خوبی نمیکند سیاستمداران نباید رفتار و گفتار خود را فدای نتیجه کنند و برای اطمینان از پیروزی نهایی بر افکار مردم، تلاشی برای ارتقای اندیشه و فرهنگ و ادبیات خود و مردمانشان نداشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به انتخابات پیش رو یادآور شد: ما در انتخابات شورا که با جامعه کوچکتر و تعداد کمتری از سیاستمداران و سیاست دوستان روبهرو هستیم شاید بهترین زمان برای فرهنگسازی و پاکسازی باشد. در انتخابات مجلس که چند ماه پیش بود متاسفانه وقتی برای آشنایی بیشتر با کاندیداهای از فیلتر گذشته، به ستادهای انتخاباتی سر میزدیم، از بلندگوها و مبلغانی که در ستادها میکروفن را در دست داشتند حرفهای نیک و امیدوار کنندهایی نمیشنیدیم.