کریم جعفری:
این روزها آنچه در استان بوشهر در جریان است، رایزنی و رایزنی و لابی برای انتخاب استاندار است. استاندار در بوشهر مانند همه مناطق کشور از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است، چرا که به عنوان نماینده عالی دولت از اختیارات فراوانی برخوردار بوده و میتواند با عملکرد خوب یا بد خود، عامل پیشرفت یا پس رفت یک استان شود.
استاندار قبلی بوشهر که روز گذشته به گیلان رفت، بر خلاف ادعای خودش که در این مورد هیچ تلاش و رایزنی نکرده است زمین و زمان را برای رفتن به این استان شمالی در هم کوبید و تقریبا همه را دید و به همه رو انداخت، میراث چندانی از خود برجای نگذاشت که قابل دفاع باشد، مجموعه رفتارها، گفتارها و راهبردهای خاص او در استان باعث شد تا همه نگران استاندار بعدی شوند، استانداری که بر خلاف سالاری باید بزای وصل کردن بیاید، نه فصل کردن. هنر خاص سالاری در جداکردن، اختلاف انداختن و دور کردن نیروهای سیاسی استان از استان و همچنین بی اهمیتی به عناصر اقتصادی استان باعث شد تا همه این جریانها نسبت به حضور استاندار بعدی حساس شوند.
این حساسیتها به همراه رشد شبکههای اجتماعی و انتشار اخبار گوناگون و متفاوت از کسانی که میخواهند استاندار شوند، همه نگاههای داخلی را به این سمت و سو برد، تا جایی که کمتر کسی در استان این روزها از وضعیت و سرنوشت انتخاب نماینده دولت بی خبر باشد.
حساس شدن موضوع در استان باعث شد تا در تهران هم موضوع با حساسیت بیشتری دنبال شود، وجود عناصر متداخل در روند انتخاب استاندار که با معرفی گزینههای مختلف همراه بود، ناراحتی مقامات دولتی را نیز به همراه داشت. این عناصر متداخل ناشی از مسایل مختلف بود، از یک سو نمایندگان استان باید یک سری بدهکاری را به افرادی که در استان مدیون آنها بودند، پرداخت میکردند و این باعث معرفی گزینههای بومی شد، گزینههایی که یک نفر آنها مناسب اداره مهد کودک هم نبود. برخی دیگر هم به طمع اینکه میتوانند فرد مورد نظر خود را معرفی کنند، روی سر نمایندهها خیمه زدند تا لیست آنها را طولانیتر کنند، البته آنها مانند نمایندهها حاضر به پذیرش این مهم نبودند که دولت زیر بار گزینه بومی نخواهد رفت و کلی از وقت و فرصت طلایی استان را هدر دادند.
نیروی متداخل دیگر، شخص سالاری بود. برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران یک استاندار به خودش جرات و اجازه میدهد تا جانشینی برای خودش معرفی کند! میزان مداخله وی به عاملی مهم آشفتگی اوضاع بود. او سراغ همه رفت، با همه صحبت کرد تا هر کسی که استاندار شد، بگوید من کمک کرده ام. گرواند، حقیقی سابقا معاون، اسکندرپور، بیانک و آقازاده از جمله کسانی بودند که سالاری آنها را دید.
عنصر متداخل بعدی به خود دولت باز میگردد، ساز و کاری که دولتیها برای انتخاب استاندار در پیش گرفتند، بسیار پیچیده بود. به طور مشخص، از همان ابتدا وزیر کشور و رئیس دفتر روحانی تصمیمات را گرفته بودند و برای معرفی استاندار، عملا نمایندگان را بازی دادند. این بازی باعث شد تا نمایندههای بوشهر بازیهای چند لایهای کنند که دلخوریهای بسیاری را در پی داشت. به عنوان مثال یکی از استانداران سابق به نگارنده از دیدار با یکی از نمایندگان و تعهد و قسم وی در مورد حمایت خودش گفت، اما نماینده به دولت که میرود، اسامی دیگری را مطرح میکند.
حالا ما امیدوار هستیم کسی که به استان ما میآید، گامی در راستای توسعه استان بردارد و با همه دوست باشد.