روحیات من بیشتر با «شعر» سازگار است
کد خبر: ۱۰۲۶۶
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۱۷ - ۲۲ آذر ۱۳۹۶
عباسعلی سپاهی‎یونسی در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

روحیات من بیشتر با «شعر» سازگار است

عباسعلی سپاهی‌یونسی شاعری است که کودکانه‏‌هایش را شعر می‎کند و سال‎هاست سراینده تصویرهای ادبی و لحظات شیرین برای کودکان ایران‎زمین است. او افزون بر شاعری، نویسنده و روزنامه‏‎نگار (قدس آنلاین) قابلی است و به‎خوبی درک کرده که زمانی جامعه‎ ما خلاق و پویا می‎شود..
روحیات من بیشتر با «شعر» سازگار استبامدادجنوب- الهام بهروزی:
عباسعلی سپاهی‌یونسی شاعری است که کودکانه‌‏هایش را شعر می‎کند و سال‎هاست سراینده تصویرهای ادبی و لحظات شیرین برای کودکان ایران‎زمین است. او افزون بر شاعری، نویسنده و روزنامه‏‎نگار (قدس آنلاین) قابلی است و به‎خوبی درک کرده که زمانی جامعه‎ ما خلاق و پویا می‎شود که کودکانی سالم، امیدوار، خلاق و شاد داشته باشیم؛ این مهم هم زمانی ممکن می‎شود که ما از سیستم آموزشی هدفمند و آینده‎نگر برخوردار باشیم و بتوانیم شرایط لازم را برای رشد و پرورش استعداد، خلاقیت و توانایی کودکان مهیا کنیم. این شاعر در کارنامه ادبی خود بیش از چهل اثر نظیر «صبح و سیب»، «یاد لبخندهایتان هستم»، «را رفتن زیر باران»، « شاید همین اراف باشد»، «طفلکی آقای سیر»، «خسته نباشی خداجان»، «آنی مانی»، «شب که میشه کلاغا» و... را ثبت کرده است. آثار وی به استثنای چند کتاب، بیشتر برای کودکان و خردسالان خلق شده‎اند. این شاعر معتقد است که با زنده نگهداشتن کودک درون می‎توان خیلی خوب دنیای کودکان را درک کرد. 

او با تصویرسازی و توصیفات قابل لمس برای مخاطبان کوچکش سعی می‎کند، عنصر «تخیل» را در آثارش برجسته کند، زیرا تخیل امکان تصویرسازی و خیال‌پردازی به کودک می‎دهد. عباسعلی سپاهی‎یونسی که 13 آذرماه به بوشهر آمد و در نشست ادبی دو پنجره که به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هر ساله برگزار می‌شود، حاضر شد تا با مخاطبان کودک و نوجوان خود در بوشهر روبه‎‎رو شود و نظر آنها را در مورد آخرین مجموعه شعری‌اش به‎نام «نه نخ شدم، نه خرس» که به همت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان منتشر شده است، بداند که خوشبختانه این نشست بسیار موفیقت‎آمیز و البته متفاوت با دو پنجره‎های دیگر کانون پرورش فکری در سال‎های گذشته برگزار شد. ما در نشست خبری این برنامه ادبی گفت‎وگویی را با سپاهی‎یونسی صورت دادیم که قسمت نخست این گفت‎وگو در شماره 820 (شنبه 18 آذرماه) منتشر شد و اینک بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو که بیشتر حول موضوع نشر کتاب کودک است، در اختیار خوانندگان صفحه ادب و هنر روزنامه قرار می‎گیرد.

در حوزه ادبیات کودک و نوجوان عنصر «تخیل» نقش کلیدی و محوری را دارد. شما از این عنصر به چه نحوی در شاکله آثارتان استفاده کرده‌اید؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم اگر تخیلی نباشد شعری اتفاق نمی‌افتد. همه چیز از تخیل شروع می‌شود. پس خیال یکی از مهم‌ترین عناصری است که نمی‌توان به آن بی‌‌اعتنا بود. مثلا خیلی وقت‌ها بچه‌ها با تخیلی که دارند، ما را شگفت‌زده می‌کنند. این بخشی از ادبیات کودک و عنصری است که من به‌عنوان یک شاعر از آن استفاده کرده و می‌کنم.

خیال‌پردازی در ادبیات کودک و نوجوان چگونه کمک می‌کند که کودکان بهتر بتوانند واقعیت را بپذیرند و در آینده از آن سود بجویند؟
بعضی از این خیالات که الان در ذهن مثلا پسر خود من است بعضی وقت‌ها در آینده شاید مبنای یک کار علمی بشود؛ یعنی وقتی می‌گوید من دوست دارم، وقتی بزرگ شدم این چیز را بسازم و به‌نظر ما خنده‌دار باشد، شاید در آینده ساخته بشود. اگر شما به گذشته ادبی هم نگاه کنید، مثلا کارهای ژول ورن که یک گونه علمی-تخیلی بوده است. سفر به فضا و به جاهای دوردست، شاید آن زمان فقط یک خیال بود ولی بعدها تبدیل به واقعیت شد. این‌که خیال‌پردازی‌ها چه کاربردی در زندگی و در لحظه کودک می‌تواند داشته باشد، باید جدی گرفته شود. شاید کودک بتواند برای بعضی از مشکلات خود با همین خیال که آمیخته با فکر است، راه‌حل‌هایی پیدا کند؛ راه‌های متناسب با سن و سال کودکانه خودش!

 به ادبیات کودک و نوجوان. آیا ادبیات کودک و نوجوان توانسته در سال‎های اخیر اعتلا بیابد؟ البته عده‌ای معتقدند که اگر کمیت آثار این حوزه بالا رفته از کیفیت کاسته شده است! نظر شما چیست؟
من تقریبا تمام آثاری را که حداقل در مشهد چاپ می‎شود، رصد کرده‎ام و این موضوع به‎صورت تام، صدق نمی‎کند، هرچند با توجه به گستردگی ادبیات حوزه کودک و نوجوان عده‌ای گمان می‎کنند که می‎توانند به این عرصه ورود کنند اما غافل از این‎که ادبیات کودک و نوجوان یکی از مشکل‌ترین عرصه‎های ادبی است که معرفت دوچندانی را می‎طلبد. درست است که تیراژ کتاب‌ها بالا رفته و کتاب‎های بد هم چاپ می‌شود ولی آن‎طور نیست که بگوییم کتاب خوب چاپ نمی‎شود یا تعدادشان کم است. شاید در هجوم کتاب‎های بازاری آن‎طور که باید و شاید دیده نمی‎شوند. ما باید از نویسندگان جدی خودمان حمایت کنیم. الان ناشرها، کتاب‎های بازاری خودم را بهتر می‎خرند! چرا؟ چون شما وقتی به کتاب جدی و مناسبی مثل «نه نخ شدم، نه خرس» را کار می‎کنید از تصویرگری، ناظر کیفی، ویراستار و... باید انواع و اقسام این تمهیدات را بچینید تا کار خوب به‎وجود بیاید اما در کتاب‌های بازاری نمی‌شود هیچ کدام از این تمهیدات را انجام نداد. وقتی با آن همه تمهیدات، کتابی را چهار هزار تومان بخواهیم به بازار ببریم، اگر قرار باشد آن کتاب بازاری باشد به هزار تومان می‌رسد. اغلب ناشرهای ما هم متاسفانه سواد کافی را ندارند و این موضوع، آسیب بزرگی به حوزه نشر کودک زده است.

منظور شما از کتاب‎های جدی، چه نوع کتاب‌هایی هستند؟
کتاب‎هایی که ادبیات و ادبی بودن متن آن استاندارد باشد، مدیریت هنری و ادبی بشود؛ یعنی تصویرگری، ویراستاری و... آن متناسب با روحیه کودک و نوجوان باشد. به عبارتی باید یک مجموعه‎ای شامل نویسنده، ناشر، تصویرگر، ویراستار و... دست‎به‏دست هم بدهند تا یک کتاب جدی و استاندارد برای کودکان و نوجوانان خلق شود. 

وقتی یک کتاب بد از لحاظ کیفیت، چاپ می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟
خب، بخشی از بودجه حوزه نشر را به‌درستی هزینه نکرده‎ایم و آن را هدر داده‎ایم. هزینه‌های کاغذ، چاپخانه، نیروی انسانی، زمان، جوهر و غیره... را تلف کرده‌ایم اما اتفاق بدتر آنجا رخ می‌دهد که مثلا در محیط زندگی من که مشهد است، وقتی یک شعر ضعیف از طرف کسی که کمی هم ذوق دارد، به چاپ می‌رسد و آن را معیار قرار می‌دهد و قابل مقایسه با کارهای امثال ناصر کشاورز یا شکوه قاسم‌نیا می‎داند. این وضعیت، سطح کیفی کار را پایین می‌آورد و انتظارها را تقلیل می‌دهد. بارها بوده که افرادی برای من کتابشان را آورده‎اند و من هم در آن هم ایراد شعری دیده‎ام و هم ایراد تصویرگری و وقتی از آنها می‎پرسم که شما شعرهای چه کسانی را در حوزه کودک و نوجوان خوانده‌اید؟ بیشترشان جوابی برای گفتن ندارند چون شاعران یا نویسندگان این حوز را نه می‎شناسند و نه دنبال کردند. بالاخره ما باید در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، قله‌ها را بشناسیم تا بتوانیم از نظر کیفی جایگاه خودمان را بهتر درک کنیم اما متاسفانه این چرخه معیوب مدام بازتولید می‌شود.

آیا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به استانداردها ر حوزه نشر کتاب کودک و نوجوان توجه می‌کند؟
خوشبختانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را هنوز می‌توان یکی از ناشرهای جدی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان قلمداد کرد. البته یک دوره‌ای در زمان یکی از مدیران، کانون پرورش فکری کتاب‎هایی ذیل عنوان «خودمان» چاپ می‎کرد که در بین آنها کتاب‎های ضعیف هم وجود داشت تا آنجایی که من می‎دانم هدف‌شان این بود از نویسندگانی که در کانون پرورش فکری فعالیت می‎کنند و در واقع نیروی انسانی آنهاست، حمایت بشود. خب، این روند آسیب می‎زند اما با تغییر مدیریت این روند خاتمه یافت. از این‎رو، در حال حاضر، کانون پرورش فکری در سطح کیفی خوبی اقدام به نشر کتاب می ‌ند. البته بیرون از کانون هم ناشرهای خوبی هستند که سطح کیفی کارشان مناسب است!
افزون بر نشر کانون پرورش فکری چه انتشاراتی‌هایی سطح کارشان از نظر شما بالاست؟
شاید مناسب نباشد که نام انتشارات را مطرح کنم اما من دوست دارم نام بیاورم، چون تبلیغ برای حوزه فرهنگ و ادبیات از دید من هیچ ایرادی ندارد. از این‎رو، در حوزه کودک و نوجوان انتشاراتی چون «پیدایش»، «چکه»، «مدرسه»، «فرهنگی هنری»، «امیرکبیر» و چند نشر دیگر که الان به‎دلیل این‎که حضور ذهن آنچنانی ندارم، باید کمی فکر کنم تا نام آنها به خاطرم بیاید اما خوشبختانه ناشران خوب در حوزه کودک کم نداریم منتها بازار نشر باید پالوده شود.

آیا از دید شما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که متولی حوزه آموزش و نشر کودک و نوجوان است، توانسته با کمک ارگان‎هایی چون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش چاره‎ای برای جلوگیری از انتشار کتاب‎های ضعیف و بی‎محتوا (حوز کودک و نوجوان) را بگیرد؟
در این خصوص نگاه ما هم نباید آنقدر ایده‌آل باشد که منتظر آن باشیم کتاب بد هیچ‌گاه چاپ نشود اما می‌توانیم آرزو کنیم که این‌گونه کتاب‌ها کمتر چاپ شود. مولوی یک بیت دارد که می‌گوید: «از هزاران تن یکی تن صوفی‌اند/ مابقی در سایه او می‌زیند». قصه ناشرها و نویسندگان ما هم مصداق این بیت مولاناست که در کنار کنشگران جدی و اصیل، عده‌ای هم هستند که خود را به آنها می‎چسبانند و ادعای نویسندگی می‎کنند! به‎نظر من بهترین راه، حمایت از ناشرها و نویسندگان جدی است. البته با محدودیت‎ها و سختگیری‎هایی هم می‌توان جلوی انتشار بی‎رویه کتاب‎های بازاری و ضعیف را گرفت. البته باید ساز و کارش چیده شود که آن از عهده من نویسنده یا شاعر خارج است. از نظر من، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند با نظارت بر کیفیت آثار به آنها جهتی متعالی ببخشد که اتفاقا هزینه آنچنانی هم ندارد.

شما بیشتر دنیای شعر کودک و نوجوان را برای فعالیت خود می‌پسندید یا عرصه داستان‎نویسی؟ به کدام‌یک بیشتر تمایل دارید؟
همان‎طور که پیش از این هم اشاره کردم، روحیات من بیشتر با «شعر» سازگار است. البته چندین داستان هم نوشته‎ام ولی شاید تنبلی از خودم بوده که بیشتر از این در وادی داستان‎نویسی غور نکرده‎ام اما این دو سه سال اخیر همچنان این وسوسه در من وجود دارد که به داستان هم به‎صورت جدی بپردازم.

چطور شما به عنوان یک بزرگسال، احساس و درونیات خودتان را از طریق شعر به کودکان انتقال می‎دهید؟
پاسخ دادن به این سوال بسیار سخت است اما باید بگویم که زنده نگهداشتن کودک درون و خیال‎های کودکانه‎ای که همیشه با من است، در این مسیر بی‌تاثیر نبوده است و همین باعث شده که من به این عرصه وارد ‌شوم و کنشگری کنم. البته کتاب خواندن و فکر کردن به دنیای کودکان هم بی‎تاثیر نبوده است! بخش مهمی از زندگی من فکر کردن به همین موارد است.

‌چه اتفاقی افتاد که با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای چاپ اثرتان همکاری کردید؟
اول این‎که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک ناشر معتبر است و تقریبا اکثر دوستان من مایل هستند که با کانون پرورش فکری کار کنند. چون اثر را واقعا به دست مخاطب جدی می‌رساند. کتاب اول و دوم من چون از سوی کانون پرورش فکری انتشار نیافت، آنچنان که باید و شاید دیده نشد. هرچند که نشرهای معتبری آن را ارائه دادند و جوایزی هم دریافت کردند اما به‎صورت فراگیر انتشار نیافت. اگر همان کتاب‎ها از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر می‎شد، من می‌توانستم ارتباط موثرتر و همه‎گیرتری با مخاطبانم داشته باشم. البته ناشران خصوصی هم هستند که اتفاقا خوب هم کار می‌کنند اما متاسفانه پخش مناسبی ندارند و این به کلیت اثر صدمه می‌زنند.

برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، شعر ، نویسندگان
نظرات بینندگان