وعده‌های شیخ حسن
کد خبر: ۱۰۷۴۸
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۱۶ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۶

وعده‌های شیخ حسن

حسن روحانی به رسم مالوف و رفتار قدیم به تلویزیون آمد در گفت‌وگویی که نه خبری از چالش در آن بود و سوالات سخت، «حرف» بزند و برود و کسی هم نتواند از او سوال کند.
کریم جعفری:
شاید بنده آخرین نفری باشم که یک روز پس از اظهارنظر همه در فضای مجازی و مکتوب می‌خواهد در مورد سخنان رئیس دولت دوازدهم مطالبی را قلمی کند. حسن روحانی به رسم مالوف و رفتار قدیم به تلویزیون آمد در گفت‌وگویی که نه خبری از چالش در آن بود و سوالات سخت، «حرف» بزند و برود و کسی هم نتواند از او سوال کند.

حسن روحانی بیش و پیش از آنکه رئیس‌جمهور باشد خطیب است و خوب حرف می‌زند و این یکی از نقاط قوت او به‌شمار می‌رود، به‌ویژه وقتی بخواهد فی‌البداهه صحبت کند، ذهن پویایی دارد، اما این پویایی در شرایط فعلی نمی‌تواند گرهی از مشکلات کشور باز کند، کشوری که با بیش از 80 میلیون نفر جمعیت، این روزها با مسائل بغرنجی دست و پنجه نرم می‌کند و شاید بخش عمده‌‌ای از این مشکلات ربطی به دولت هم نداشته باشد.
بزرگ‌ترین امیدی که باعث شد تا مردم به روحانی رای دهند، میدان ندادن به تندروهایی بود که چون اقتصاد را محفلی می‌دانند و جریان‌شان دنبال استفاده از ظرفیت کشور جهت مقاصد ایدئولوژیک‌شان است، مردم به آنها رای ندادند. این جریان از سال 1384 تا 1392 کشور را 80 سال به عقب برد که جبران این عقب ماندگی به این سادگی میسر نخواهد شد.

با این حال، روحانی در حالی با مردم صحبت کرد که نگارنده این روزها یکی از جدی‌ترین منتقدان آن (بنده با رئیس‌ دولت مخالف نیستم) به‌شمار می‌روم که دلیل آن هم چیزی جز انتخاب‌های اشتباه در حوزه وزارت کشور نیست، جایی که با زندگی و امورات مردم مرتبط است و متاسفانه از شخص وزیر تا بخشداران همه دچار روابط فامیلی شده‌اند. با این حال، ناچار هستیم که از روحانی در حوزه اقتصاد و سیاست حمایت کنیم، چرا که در شرایط فعلی وی خیرالموجودین است. البته خبر موثق هم داریم که مدیران نزدیک به وی مانند رئیس دفترش هیچ ارتباطی با اصلاح‌طلبان نداشته و حتی در دور اول که وی رای آورد، آن را ناشی از حضور پرشور اصلاح‌طلبان و رایزنی‌ها و حمایت‌های سیدمحمد خاتمی ندانسته بود و این نمک‌نشناسی این روزها هم در قبال اصلاح‌طلبان ادامه دارد.
روحانی به‌عنوان رئیس دولت فقط بر 50 درصد اقتصاد کشور کنترل دارد و نهادهای بزرگی که منابع مهم اقتصادی و شریان‌های حیاتی کشور را در کنترل دارند، در اختیار او نیستند. این در حالی است که همین 50درصدی که در دست دولت نیست، مالیات نمی‌دهند، اما از بودجه دولت ارتزاق می‌کنند و به دولت هم فحش می‌دهند و همه انتظارات را بر دوش دولت می‌اندازند. بخشی از این 50درصد بیشترین حضور رسانه‌ای، تبلیغی و فرهنگی کشور را داشته و عملا مصرف‌کننده صرف بوده و هیچ تولیدی ندارند، اما زبان‌شان دراز است.

با این اوصاف، روحانی یک بدبیاری بزرگ در حوزه اقتصادی آورد و آن هم روی کار آمدن ترامپ در امریکا بود. هر چند برجام این روزها نعمتی برای کشور است، چرا که ترامپ باوجود آن که یک سند معتبر بین‌المللی است نمی‌تواند چندان با آن جولان دهد، اما برآورده نشدن همه مزایای آن، به‌ویژه با فعالیت‌های سخت و سنگین صهیونیست‌ها و سعودی‌ها، اقتصاد ایران را تحت تاثیر خود قرار داد. رسیدن دلار به مرز پنج هزار تومان برای کشوری مانند ایران با این همه پتانسیل، یک فاجعه است و متاسفانه دولت هم نمی‌تواند این مهم را مدیریت کند. به صورت خلاصه باید گفت که بخش اقتصادی دولت خود از یک چندگانگی در حوزه تصمیم‌گیری به دلیل حضور تفکرات متفاوت رنج می‌برد، اگر روحانی می‌خواهد اقتصاد، کشور و دولت را نجات دهد باید ابتدا به این چندگانگی پایان دهد و امور را به سمت صحیح سوق دهد، وگرنه سال آینده اوضاع کشور حتی از این هم بغرنج‌تر خواهد شد. جز آنکه دری به تخته بخورد و بهای نفت به بالای 75 دلار برسد و پول آن هم وارد کشور شود شاید بشود اقتصاد ویران را اندکی مدیریت کرد. 

نظرات بینندگان