
|بخش دوم|
بامداد جنوب- هدی خرمآبادی:
روز پنجشنبه 3 اسفندماه در مصاحبهای اختصاصی با مهدیه امیری، دبیر جمعیت زنان مسلمان نواندیش بوشهر در خصوص نقش و اهمیت حضور زنان در جامعه گزارشی را منتشر کردیم که بخش دوم آن را در ادامه میخوانید.
-خانم امیری عدهای بر این باورند که زن را چه به سیاست! و بانوان در مقابل این موضعگیری میگویند زن سیاسی بهتر از مرد سیاسی است. نظر شما در این خصوص چیست؟
مهدیه امیری: متاسفانه این مساله را به دلیل باورناپذیری نقش زنان در حوزه سیاسی شاهد هستیم. تا جایی که زنان مجبور به راهاندازی احزاب زنانه شدهاند. در صورتی که نگاههای جنسیتی در حوزههای مختلف و در پاسخ به این پرسش در حوزه سیاسی معنایی ندارد. این عوامل بازدارنده هستند که موجب اینگونه نگاهها میشوند. عوامل بازدارنده بسیاری در جامعه وجود دارد که مانع از حضور زنان در عرصههای سیاسی و احزاب میشود. این عوامل گاهی غیر رسمی و پنهان هستند. نگرشهای پیشامدرن، یکی از عواملی است که به تاثیرگذاری زنان در جامعه باور ندارد و زنان را در مناسبات سیاسی، دارای فاعلیت و مشارکت مستقل نمیداند و همواره آنها را تابع اندیشه مردان میداند. با این دیدگاه تنها در زمان انتخابات، مساله مشارکت زنان در عرصه سیاسی برجسته میشود و تنها به زنان با دید ابزاری برای حضور حداکثریشان در پای صندوقهای رای نگاه میشود. همین درک ابزاری از زنان یکی دیگر از موانع مهم عدم فعالیت و کنش سیاسی پایدار زنان قلمداد میشود.
حرکتهای آرام زنان در طول تاریخ، با خود جنبشهایی به همراه داشته و باعث شده که برخی نگاهها به حضور زنان تغییر کند و انواع گوناگونی از مشارکتهای سیاسی که رای دادن، عضویت در یک گروه یا حزب سیاسی، تلاش برای موفقیت یک کاندیدا در انتخابات، مذاکره با نمایندگان، تبلیغ برای احزاب سیاسی، نوشتن مقالات و سخنرانیهای سیاسی، شرکت در مبارزات سیاسی، رقابت در جهت انتخاب شدن برای پستهای سیاسی و عمومی کشور، مشارکت سیاسی منفعلانه، مشارکت سیاسی حمایتی، مشارکت سیاسی فعال، مشارکت سیاسی ابزاری، مشارکت سیاسی خودجوش، مشارکت سیاسی برانگیخته شده، مشارکت سیاسی واقعی و مشارکت سیاسی منفی را شامل میشود در جامعه حال حاضر ایران مشاهده کنیم اما متاسفانه زنان همچنان از صحنه رسمی سیاست غایباند و عده بسیار کمی از زنان را میتوان در میان چهرههای سیاسی برجسته دید. در طول تاریخ، زنان ناگزیر بودهاند برای به کرسی نشاندن اهمیت مسائلی سیاسی همچون عدالت جنسیتی، سقط جنین، ازدواجهای اجباری و… دست به مبارزه بزنند، بنابراین حضور زنان در مناصب برجسته سیاسی به دلیل مشارکت در حرکتهای آرام در عرصه عمومی برای دسترسی به احقاق حقوق خود بسیار اندک بوده و زنان در جامعه ایران همچنان در حال تلاش برای داشتن پذیرش حضور در عرصه عمومی هستند. همچنین این نگاه همواره وجود داشته که زنان علاقه کمتری به مشارکتهای سیاسی دارند. شاید مساله این بوده که زنان به دلیل احاطه فرهنگ پدرسالاری بر زندگی آنها، به این نتیجه رسیده باشند که نمیتوانند بر روند حوادث سیاسی تاثیر بگذارند، چون کار سیاست در سیطره مردان است. با وجود این رفتارهای سیاسی مردانه، زنان همچنان در حال تلاش برای رسیدن به حقوق اولیه خود در عرصه عمومی هستند و حرکتهای آرامی در حال شکلگیری است که در جامعه ایران شکل جدیدتری به خود گرفته و اغلب فعالیت زنان را در کمپینهای سیاسی، ارائه بیانیه، حضور در توئیتر و…
در حمایت از همجنسان خود شاهد هستیم. حضور زنان در کنار مشارکت در عرصه واقعی رنگ و بویی مجازی نیز گرفته است.
این حرکتهای آرام خودجوش، جنبشهایی به همراه داشته که اغلب عوامل فعال آن زنان نخبه، استادان، نویسندگان، روزنامهنگاران و متصدیان رده بالای دولتی هستند و در کنار آنها نیز زنان دیگری حضور دارند که باعث میشود این جنبشها رنگ و بویی تودهای به خود بگیرد و همه زنان برای یک مطالبه و خواست مشترک جهت برقراری عدالت جنسیتی تلاش کنند. هدف این جنبشها آگاه کردن زنان و مردان برای داشتن شرایطی برابر و شایستهسالاری است. این جنبشهای مجازی زنان فاقد سخنگو، رهبر و خودجوش است و در مدتزمانی کوتاه تاثیرات اجتماعی و سیاسی زیادی را به دنبال دارد. نمونه این حرکتهای آرام زنان در این اواخر را میتوان در زمان انتخابات ریاستجمهوری، چیدمان کابینه، اعتراضهای اجتماعی در حمایت از کودکان و … دید. این حرکتهای مجازی در کنار فعالیت زنان در دنیای واقعی نشان از رشد و شکوفایی فرهنگ سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه مدنی ایران است.
- اهمیت و نقش زنان توانمند و آگاه در پرورش فرزندانی آگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهدیه امیری: در استان بوشهر به توانمندی زنان، استقلال زنان و بهبود شرایط سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و… زنان در جهت توسعه جامعه توجه چندانی نمیشود و برخی نقشهای اجتماعی زنان به خانهداری، بچهداری و همسرداری محدود شدهاند و این محدودیت را با پذیرش نقشهای از قبل تعریف شده، پذیرفتهاند (خانوادههای سنتی). این در حالی است که یکی از موارد توسعه، حتی با حضور در خانه، پذیرش نقش زنان در مشارکتهای اجتماعی است که به پذیرفتن نقشهای اجتماعی میانجامد، است. شاید بتوان به این مساله نیز اشاره کرد که زنان در خانه نیز برای پذیرش نقشهای اجتماعی، آماده نشدهاند. زنان به دلیل ارتباطاتی که با گروههای اجتماعی دیگر از قبیل کودکان، نوجوانان و جوانان و تاثیرگذاری بر مردان دارند، نقشهای اساسی زیادی را عهدهدار هستند ولی با فقدان ضرورت درک این مسائل در بین برخی زنان در جامعه جنوب مواجه میشویم.
در همین زمینه باید به نقشهای «زنان به مثابه انتقال دهنده گفتمانهای بینانسلی» و «زنان به مثابه سامان دهنده نهاد خانواده» توجه کرد، چراکه آموزش به زنان و دختران به عنوان مادرانی که پلهای انتقال ارزشها، هنجارها، فرهنگ و آداب و رسوم جامعه جنوب به نسلهای بعد هستند، نادیده گرفته میشود. زنان آگاه، فرزندانی آگاه تربیت میکنند و این آگاهی نقش بسزایی در توسعه دارد اما در استان بوشهر، برخی زنان به واسطه ناآگاهی از اهمیت این نقشها (به دلیل نبود آموزش) مواجه هستند. همچنین متاسفانه تاکنون نقش زنان در مراحل مختلف توسعه به طور کامل مورد توجه نبوده و یا اثر فرایند توسعه بر وضعیت زنان مشخص نشده و این امر منجر به ناتوانی برنامههای توسعه در این رابطه شده است. با توجه به موارد بالا نقش احزاب در کنار نهادهای دیگر برجستهتر میشود. احزاب به عنوان نهادهای مدنی در هر جامعهای وظیفه سهیم کردن افراد در ساختار قدرت سیاسی کشور را دارند و از این رو یکی از مولفههای توسعه سیاسی به شمار میروند. برای هر یک از شهروندان فعالیتهای حزبی و مشارکت در کنشهای سیاسی میتواند راهی جهت تاثیرگذاری بر مناسبات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باشد. زنان نیز به عنوان شهروندان در جامعه با کنشهای سیاسی خود میتوانند نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا کنند اما این امر مستلزم دادن آموزش به همه افراد است که در برنامههای جمعیت به این مساله تاکید شده و برنامههای آموزشی زیادی جهت زنان در نظر گرفته شده است.
«خودباوری» نخستین و مهمترین گام در مسیر موفقیت زنان و پذیرفته شدن از سوی همه اقشار جامعه به ویژه مردان است؛ مردانی که اندیشه مردسالاری آنچنان بر ذهن برخیشان مستولی شده که با وجود مشاهده توانمندی زنان باز هم حاضر به پذیرش آنها نیستند اما آنچه بدیهی است و در طول تاریخ به اثبات رسیده، آن است که زنان توانمند، آگاه و اجتماعی، فرزندانی آگاه، توانمند و اجتماعی تربیت کردهاند.